جاده جدید امپراتور
ناکامی و شکست نشان میدهد مقامهای چینی درباره تواناییهای خود قضاوت اشتباهی داشتند و این میتواند نشانه دسترسی بیش از حدی در طرحهایشان برای BRI باشد. پاکستان تنها کریدور BRI است که شامل فقط یک کشور میشود و دیگر کشورها نیازمند هماهنگی و همکاری بیشتری برای تکمیل موفقیتآمیز آن هستند. افکار عمومی در داخل پاکستان درباره چین بینهایت مثبت است و شاید در زمره مثبتترین نگاهها در جهان به چین باشد. با تبدیل CPEC به تلاش شاخص BRI، مقامهای چینی از عواقب حیثیتی شکست رنج خواهند برد. ممکن است آنها از انتخاب پاکستان بهعنوان آزمونگاه BRI پشیمان شوند. تاریخ آن مملو از بهترین برنامههاست.
ما به همه چیز نیاز داریم
اینکه پاکستان هنوز وجود دارد یک دستاورد بزرگ است. در زمان استقلال، این کشور بین پاکستان غربی و پاکستان شرقی تقسیم شد که دومی امروز بنگلادش نامیده میشود. «گوستاو پاپانک» اقتصاددان و مشاور اولیه دولت پاکستان میگفت: این کشور «بهطور گستردهای یک غول اقتصادی پنداشته میشد.» پاکستان جادهها و راهآهنهایی را به میراث برد؛ اما اینها بهعنوان بخشی از موجودیت بزرگتری طراحی شده بودند که اکنون تکهتکه شده است. هند در بین دو بال پاکستان قرار گرفته و مهمتر از آن، بیشتر سرمایه انسانی را حفظ کرده است. پاکستان تعداد معدودی کارمند دولتی، معدودی صنعتگر و معدودی دانشگاه برای آموزش آنها داشت. دولت پاکستان به کمک نیاز داشت. بنابراین شریکی راغب را در ایالات متحده یافت. «هری ترومن» رئیس جمهور آمریکا در جریان سخنرانی افتتاحیه خود در سال ۱۹۴۹ برنامه جهانی کمکهای فنی را اعلام کرد. ترومن گفت: «ما باید یک برنامه جدید جسورانه از پیشرفتهای علمی و صنعتی خودمان را برای بهره رساندن به توسعه، بهبود و رشد مناطق کمتر توسعهیافته آغاز و کاری کنیم که این پیشرفتهای علمی و صنعتی برای این مناطق قابل دسترس باشد.» این برنامه بهعنوان چهارمین «راهکار مهم» برای سیاست خارجی به برنامه «نقطه چهارم» معروف شد. در اواخر همان سال یک گروه برنامهریزی در وزارت خارجه تاسیس شد تا این ایده را عملیاتی سازد و پیشنهاد بودجه بدهد. کنگره موافقت و برنامه را سال بعد تصویب کرد.
با وجود همه صحبتهای برخاسته از حسننیت اما تهدید کمونیستی کاتالیزور اصلی برای دخالت بیشتر ایالات متحده بود. در سال ۱۹۵۴، ایالات متحده و پاکستان یک توافقنامه دفاع متقابل امضا کردند.