دولت بایدن نسلکشی ارامنه را بهرسمیت میشناسد
سرد شدن روابط آمریکا و ترکیه
ترکیه مرگ ارمنیها در جنگجهانی اول طی دوره عثمانی را پذیرفته اما اینکه این مساله به صورت سیستماتیک رخ داده باشد را همواره انکار کرده است. مولود چاووش اوغلو، وزیرخارجه ترکیه، روز پنجشنبه ۲ اردیبهشتماه گفت که اگر بایدن این مساله را نسلکشی بنامد و آن را به رسمیت بشناسد، بر روابط دو طرف و دو متحد ناتو تاثیرات منفی خواهد داشت. فخرالدین آلتان، سخنگوی رئیسجمهور ترکیه هم روز پنجشنبه افزود؛ مطرحکردن نسلکشی «توهینی است که هیچ پیوندی با واقعیات ندارد و محرک آن فقط محاسبات سیاسی است. این اتهامی احساسی، غیرمنطقی و نامشروع است.» کاخسفید روز جمعه اعلام کرد، دو رهبر در تماس تلفنی خود پذیرفتند که در اجلاس ناتو در ماه ژوئن در بروکسل با یکدیگر دیدار کنند. اگرچه ترکیه در دوران ترامپ روابط خوبی با کاخسفید داشت اما ناظران بر این باورند که تاخیر سه ماهه در تماس تلفنی دو رئیسجمهور به این معنی است که روابط دو کشور رو به سردی رفته است و بایدن به همتای ترک خود بیاعتنایی میکند. سخنگوی بایدن روز جمعه گفت که دو رهبر در تماس تلفنی خود بر روابط و نیز گسترش همکاریهای دوجانبه تمرکز داشتند. سخنگوی مذکور سخنی از مساله نسلکشی به میان نیاورد. به نوشته الجزیره، دولت بایدن در هفتههای اخیر فشار بر ترکیه را به دلیل سابقه حقوقبشری آنکارا افزایش داده است. با این حال، شکاف میان دو کشور بر سر برخی مسائل حلنشده مانند خرید تسلیحات روسی از سوی ترکیه و برخی سیاستهای آنکارا در سوریه ادامه دارد. «ریک گلادستون» هم در گزارش ۲۴ آوریل در نیویورکتایمز نوشت، بایدن در گسستی آشکار در اخلاف خود درصدد به رسمیتشناختن نسلکشی ارامنه است. این گزارشگر مینویسد اگرچه اخلاف بایدن میل نداشتند باعث ناراحتی متحد خود در ناتو بشوند اما بهنظر میرسد بایدن رو در بایستی را کنار گذاشته و حتی به قیمت خریدن خشم متحد ترک خود در ناتو که نقش مهمی در ارتباط میان اروپا و خاورمیانه دارد، قصد دارد این تصمیم را عملی سازد. بایدن در دوران رقابتهای انتخاباتی چنین وعدهای را داده بود. اجرای آن و شناسایی «نسلکشی» ارامنه از سوی ارمنیها و حامیان حقوق بشر مورد استقبال قرار گرفته است.
این اقدام یک وزن بالای سمبولیک دارد و خشونت ضدارمنی را با خشونتهایی در مقیاس آنچه آلماننازی در اروپا انجام داد یا آنچه در کامبوج و روآندا رخ داد برابر انگاشته است. گزارشگر نیویورکتایمز این اقدام را «سیلیای اخلاقی» بر گوش اردوغان نامید که همواره منکر نسلکشی بوده است. او همواره به رهبران جهان از جمله پاپ فرانسیس به دلیل همراهی با ارامنه «توپیده» است.
منشأ و معنای عبارت «نسلکشی»
گلادستون در بخش دیگری از گزارش خود نوشت: نسلکشی معمولا به مثابه کشتار عمدی مردمی تعریف میشود که به یک گروه نژادی، سیاسی یا فرهنگی خاص با نیت نابودی آن گروه تعلق دارند. این عبارت تا سال ۱۹۴۴ وجود نداشت. در این سال وکیل یهودیان لهستان به نام «رافائل لمکین» دو واژه را باهم ترکیب کرد: «ژنو»ی (geno) یونانی به معنای نژاد یا قبیله و «ساید» (-cide) که یک کلمه لاتینی برای کشتن است. لمکین گفت که کشتار ارمنیها و هولوکاست (از سوی نازیها) مبنای فکریاش را شکل داد. اگرچه نسلکشی هنوز بار حقوقی نداشت (در زمانی که محاکمه نورنبرگ، نازیها را پس از جنگ جهانی دوم به محاکمه کشاند) اما آن رویهها کمک کرد که زمینهای برای دادگاههایی فراهم شود که بعدها بتوانند نسلکشی را تحت پیگرد قرار دهند. این عبارت وارد معاهده ۱۹۴۸ سازمان ملل شد که نسلکشی را براساس قانون بینالملل، جرم تلقی میکرد. اگرچه طرفهای منازعه در برخی منازعات اخیر از این عبارت برای متهمکردن طرف دیگر و از میدان بهدر کردن مخالفان و رقبا استفاده کردهاند اما پیگرد این مساله امری نادر بوده است. با این حال دادگاههای خاصی برای پیگرد جرائم مربوطه شکل گرفت. از آن جمله است دادگاه نسلکشی ۱۹۷۹- ۱۹۷۵ در کامبوج، نسلکشی ۱۹۹۴ در روآندا و خشونتها و وحشیگریهایی که شامل نسلکشی در یوگسلاوی سابق میشد.
دیوان کیفری بینالمللی که در سال ۲۰۰۲ برای پیگرد چنین جرائمی تاسیس شد، فقط یک پرونده در حال تعلیق نسلکشی را دست گرفته است؛ آنهم پرونده عمر حسن البشیر، رئیسجمهور سابق سودان است که به دلیل دو حکم صادر شده برای جنایاتی از قبیل نسلکشی در دارفور از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ تحت تعقیب است. این دادگاه نمیتواند جرائم ارتکابی در دوران قبل از تاسیسش را تحت پیگرد قرار دهد. دیوان کیفری دادگستری، بالاترین دیوان سازمان ملل در ژانویه ۲۰۲۰ حکم داد که میانمار باید اقداماتی برای حفاظت از مسلمانان روهینگیا انجام دهد؛ مسلمانانی که در کشور خود و در خانه و زادگاه خود کشته شده و از سرزمین خود رانده شدهاند. منتقدان میگویند رژیم میانمار هم مرتکب نسلکشی شده است. احکام دادگاه قدرت اجرایی ندارد.
نسلکشی ارامنه چیست؟
نسلکشی علیه ارامنه طی دوره فروپاشی عثمانی آغاز شد. از جمله مناطق تحتکنترل این امپراتوری میتوان از ارمنستان نام برد که در محاصره کشورهای ترکیه، گرجستان، آذربایجان و ایران است. عثمانی در سال ۱۹۱۵ و در اتحاد با آلمان در جنگجهانی اول در تلاش بود تا مانع همکاری ارامنه با روسیه شده و بنابراین، دستور دیپورت گسترده آنها را صادر کرد. بیش از ۵/ ۱ میلیون نفر ارمنی به دلیل گرسنگی و کشتار از سوی سربازان ترک عثمانی و پلیس آن و کوچاندن اجباری آنها به سوریه و سرزمینهای دیگر در خاورمیانه جان خود را از دست دادند. حدود ۵۰۰هزار ارمنی جان بهدر بردند و بسیاری از آنها هم به روسیه، ایالاتمتحده و جاهای دیگر پناه بردند و آن چیزی را تشکیل دادند که یکی از بزرگترین و پراکندهترین یاسپوراها در جهان را تشکیل میدهند. بسیاری از مورخان، کشتار ارمنیها را اولین نسلکشی در قرن بیستم میدانند. ترس برخاسته از این نسلکشی، طی چندین نسل و سینه به سینه میان ارامنه منتقل شده است، با این حال ترکها همواره این مساله را خیال و افسانه میدانند.
آیا آنچه ترکیه انکار میکند نسلکشی است؟
دولت ترکیه تصریح کرده که این خشونتها طی آن دوره رخ داده است اما استدلال دولت ترکیه این است که بخش زیادی از ترکها هم کشته شدند اما در مورد آمار تلفات ارمنیها هم اغراقهایی شده است. بسیاری از رهبران ترکیه از زمان فروپاشی عثمانی و تشکیل ترکیهنوین نسلکشی را خطا دانسته و منکر آن شدهاند و بر این باورند که این اقدام به این دلیل صورت میگیرد تا روایت تاسیس ترکیه تضعیف شده و جعل شود. انکار نسلکشی گویی در تار و پود جامعه ترکیه تنیده شده است. نویسندگان حق ندارند از نسلکشی استفاده کنند چراکه این عبارت ذیل ماده ۳۰۱ قانون کیفری آمده و استفاده از آن مستوجب تعقیب قضایی است. ترکها بر این باورند که استفاده از این عبارت به معنای «تحقیر ترک بودن است.» انکار این مساله حتی در سنین کودکی و در مدارس به بچهها آموخته میشود و کتابهای درسی نیز آن را دروغ و ارمنیهای آن دوره را «خائن» نامیده و اتخاذ چنین اقدامی از سوی ترکهای عثمانی را «اقدامی ضروری» علیه جداییطلبی ارمنیها مینامند.
چرا روسایجمهور آمریکا طفره میرفتند؟
روسای جمهور آمریکا بهطور کلی برای جلوگیری از وخامت در روابط خود با متحدشان تلاش داشتند تا چنین واژهای را بر زبان نیاورند یا در این زمینه سیاست بیطرفی اتخاذ کنند. یکبار ریگان در ۲۲آوریل ۱۹۸۱ در بیانیهای از «نسلکشی ارامنه» سخن بهمیان آورد. روسایجمهور آمریکا همواره میکوشیدند از ادبیاتی استفاده کنند که به قول معروف «نه سیخ بسوزد و نه کباب» اما اقدام بایدن در عمل نوعی گسست آشکار از این گذشته است.
کشورهایی که نسلکشی را به رسمیت میشناسند
براساس آمار «موسسه ملی ارمنستان»، یک گروه مستقر در واشنگتن، دستکم ۳۰کشور نسلکشی را به رسمیت شناختهاند. در مورد سازمانملل پاسخ اندکی دشوار است. این سازمان نقش مهمی در معاهدهای داشت که نسلکشی را جرم میانگارد اما در مورد آنچه که در سال ۱۹۱۵ رخ داده، موضعگیری نکرده است. وبسایت «دفتر جلوگیری از نسلکشی» و «مسوولیتحفاظت» سازمان ملل در توصیف منشأ این واژه، نامی از ارمنستان بهمیان نیاورده است.