دیپلماسی محلی برای آتش‌بس عکس: نیویورک‌تایمز

«توماس گیبون نف»، «تیمور شاه» و «فهیم عابد» در گزارش ۸ مارس برای نیویورک تایمز نوشتند: تا یکشنبه صبح نشانه‌های آتش‌بس در پنجوایی کاملا عیان بود. سیم‌های خاردار که معمولا جاده را از شهر نزدیک قندهار جدا می‌کرد جمع آوری شده است. دیگر نیازی نیست ماشین‌ها صدها متر در شن و ماسه بروند تا به جاده‌ای آسفالته برسند. تقریبا تمام مغازه‌ها در بازار این شهر باز هستند. «نصیر احمد»، ۲۵ ساله، می‌گفت وقتی داشت یکشنبه صبح از قلمرو طالبان به‌خاطر کار ساختمانی‌اش عبور می‌کرد، می‌شنید که این شورشیان در رادیوهای خود از این آتش‌بس سخن می‌گفتند. او از سخنان طالبان به‌خاطر می‌آورد که آنها می‌گفتند جنگ در اینجا اکنون متوقف شده است. با این حال، احمد می‌گوید:«امیدواری‌هایی وجود دارد.» ترتیب این آتش‌بس با مذاکره‌کنندگان محلی، رئیس پلیس محلی و رهبران طالبان داده شد. اما برخی سربازان و افسران پلیس می‌گفتند که از وجود این آتش‌بس مطلع نشده‌اند و این بخشی از الگوی انکار از سوی نیروهای افغان است که به‌خاطر عدم پیشرفت در مذاکرات سرخورده شده‌اند.یک فرمانده محلی طالبان در پنجوایی به نیویورک تایمز گفت: این گروه شورشی با مشارکت در آتش‌بس و رعایت مدت زمانی که «حاجی محمد نور»، شهردار پنجوایی، تعیین کرده موافقت دارد. بر این اساس، در فاصله ۸ صبح تا ۵ عصر هیچ درگیری‌ای رخ نخواهد داد. بنابراین، کشاورزان و زارعان می‌توانند به مزارع خود بازگردند. «مولوی هبت الله آخوندزاده»، رهبر فعلی طالبان، زاده پنجوایی است؛ منطقه‌ای که حدود ۸۰ هزار سکنه دارد. دره‌های آن همان جایی است که نیروهای طالبان اساسا در آن ریشه دوانده‌اند. این آتش‌بس بی‌تردید به این گروه کمک خواهد کرد تا قلمروی خود را – که در ماه نوامبر تسخیر کرد- حفظ کند. این آتش‌بس همچنین به جلب رضایت مردم کمک خواهد کرد چرا که حملات بهاری این گروه کشت فصلی در بخش‌هایی از این استان را ویران کرد. آتش‌بس‌های کوچک غیررسمی در افغانستان مساله جدیدی نیست. برخی پاسگاه‌های پلیس در افغانستان توافقاتی موقت با طالبان انجام می‌دادند و در گذشته هم نیروهای ناتو به چنین توافقاتی دست می‌یافتند. اما این آتش‌بس‌ها به ندرت به مقیاس آتش‌بس در پنجوایی می‌رسیدند. «گیبون نف- شاه- عابد» همچنین در بخش دیگری از گزارش خود نوشتند: مقام‌های محلی و ساکنان این منطقه می‌گویند با گرم شدن هوا و تداوم جنگ سخت تن به تن طالبان با نیروهای افغان، چند هفته‌ای بود که شایعاتی در مورد آتش‌بس در پنجوایی ورد زبان‌ها شده بود. بزرگان و مقام‌های محلی از مناطق ارغنداب، زاری (که به آن ژاری هم می‌گویند) و پنجوایی ناامیدانه مقام‌های طالبان و مقام‌های دولتی را رصد می‌کنند و پس از آنکه حملات طالبان موجب آواره و فراری شدن هزاران نفر از خانه و کاشانه‌‌شان شد از آنها خواستار آتش‌بس شده‌اند. مقام‌های محلی می‌گویند، در گام اول طالبان میلی به توافق با پنجوایی‌ها نداشت؛ در حالی که بزرگان هم به شدت نادیده گرفته می‌شدند و از سوی مقام‌های دولتی در قندهار و کابل عملا کنار زده شده و حاشیه نشین شده بودند. «حاجی محمد نور»، شهردار پنجوایی، می‌گوید:«این آتش‌بس در حلقه‌ها یا اشل‌های وسیع تر و بزرگ‌تر کارآمد نیست. بنابراین کوشیدیم تا آن را در حلقه‌ها و اشل‌های کوچک مورد آزمایش قرار دهیم.» او تایید کرد که به عنوان واسط میان ۱۲ تیم مذاکره‌کننده‌ای عمل می‌کرد که متشکل از کشاورزان محلی و رهبران قبایلی، رئیس پلیس پنجوایی و دیگر مقام‌ها در قندهار بود. در هفته‌های اخیر در منطقه مجاور زاری، دولت محلی و طالبان توافق کردند که درگیری و نبرد را متوقف کنند، بنابراین به گفته مقام‌های محلی کشاورزان توانستند با این آتش‌بس شکننده به مزارع و باغ‌های انگور خود بروند. آتش‌بس در زاری کمک کرد تا زمینه‌ای برای آتش‌بسی شکل گیرد که حاجی محمد نور و مذاکره‌کنندگان در پنجوایی به آن دست یافتند. اینکه این آتش‌بس‌ها در زاری و پنجوایی در سطح محلی برقرار شدند، نشان‌دهنده اشتیاق محلی‌ها به صلح در غیاب نظارت دولت است. اکنون کمتر از ۱۰ هزار نیروی خارجی وجود دارند که در کل افغانستان به خدمت گرفته شده‌اند. این بدین معناست که نیروهای افغان- با تلاش‌های کمتری که برای مشاوره دادن به آنها وجود دارد- به قبایل منطقه‌ای تقسیم شده‌اند (ارتش، پلیس و نیروهای عملیات ویژه) که اغلب هم نمی‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در این شرایط، آتش‌بس محلی می‌تواند به شکل موثرتری به‌کار گرفته شود و به سرعت هم شکسته شود. با وجود جنگی که در سطح محلی هم جریان دارد، افرادی مانند حاجی محمد نور و دیگر مقام‌های محلی بسیار بیشتر از قبل درگیر این قضیه شده‌اند چرا که تحت فشار ساکنان محلی قرار دارند تا مزارع و باغات انگور را نجات دهند. کشاورزان و ساکنان منطقه بر این باورند که اگر این باغات و مزارع با حملات اخیر آسیب ببینند، با خطر نابودی چند دهه‌ای کشت و زرع مواجه خواهند شد. «محمد‌هاشم»، ۵۸ ساله و از بزرگان قبایلی پنجوایی و یکی از ۱۲ مذاکره کننده‌ای که به اجرای این آتش‌بس کمک کرد، می‌گوید:«در این آتش‌بس ۱۰ روزه، باغاتم را آبیاری خواهم کرد. شاخه‌های اضافی انگور را خواهم چید، آنها را هرس خواهم کرد. طی چهار ماه گذشته به دلیل درگیری‌ها نتوانسته بودیم زمین‌ها را آبیاری کنیم.»

هاشم نگاهی هم به ساعت خود می‌کند و می‌گوید:«این آتش‌بس ۱۰ روزه برای من همچون آتش‌بسی ۱۰ ساله است. نباید یک دقیقه را نیز تلف کنیم.» تیک تیک ساعت ۸ صبح را نشان می‌داد. اولین نقض آتش‌بس ۳ ساعت و ۲۷ دقیقه بعد رخ داد. گروه کوچکی از کماندوهای ارتش افغانستان که در تپه‌ای در آن حوالی موضع گرفته بودند و مناطق تحت کنترل طالبان را زیر نظر گرفته بودند، در حال نوشیدن چای بودند که قبل از تمیز کردن لیوان‌هایشان یک خمپاره ۸۲ میلی‌متری پرتاب کردند. یکی از سربازان می‌گفت که این گروه یک تک تیرانداز را هدف قرار داده است، هرچند پذیرفتند که ۳ ساعت گذشته عمدتا ۳ ساعتی آرام بود. این خمپاره، گویی یک دقیقه در آسمان طی طریق کرد تا به جایی دور برخورد کند. صدایش احساس و خود خمپاره هم دیده می‌شد. کماندوها سپس به سوی چای‌های خود رفتند و نوشیدن را از سر گرفتند. دیگر کسی گلوله‌ای شلیک نکرد.

گلوله‌های رندومی و غیرقابل پیش بینی از سوی نیروهای دولتی افغانستان یکی از انگیزه‌های آتش‌بس در پنجوایی بود. این حملات نادقیق بارها غیرنظامیان و کشاورزان را در مزارع شان هدف قرار داده و آنها را به اشتباه با نیروهای طالبان یکی می‌انگاشتند. چنین مساله‌ای باعث شده بود که مناطقی مانند پنجوایی به «قربانی گاه» تبدیل شود؛ یعنی جایی که در آن مردمی که می‌کوشند به خانه‌های خود بروند یا با خمپاره‌هایی از آسمان مواجه می‌شوند یا با مین‌های زمینی و بمب‌های کنار جاده‌ای که از سوی طالبان کار گذاشته شده تلف می‌شوند. کماندوهای مستقر بر روی تپه می‌گویند چیزی از آتش‌بس نشنیده‌اند و با کسی هم توافقی نکرده‌اند. رئیس پلیس پنجوایی، ستوان دوم «جمعه گل اسحاق زای»، نیز منکر آتش‌بس است، هرچند مقام‌های محلی از جمله شهردار گفته‌اند که او با آتش‌بس موافقت کرده و به رئیس اطلاعات منطقه و فرمانده ارتش محلی در گشت زنی کمک کرده است. «گل اسحاق زای» می‌گوید:«این طرحی طالبانی است».

p04-01