چین اهرمهای نفوذش را نسبت به آمریکا افزایش میدهد
کشمکش ژئوپلیتیک در میانمار
این کودتا کشمکش ژئوپلیتیک بر سر کشوری را به راه انداخته که به تازگی از انزوای دیپلماتیک به در آمده بود. چین درصدد است تا این کشور را به همسایهای انعطافپذیر تبدیل سازد؛ درحالیکه ایالات متحده درصدد ترکیبی درست از «فشار» و «ترغیب» برایگذار این کشور به سوی حاکمیت دموکراتیک است. هنوز روشن نیست که چقدر نفوذ خارجی- از غرب تا شرق - بر تحرک ژنرالها موثر بوده است؛ ژنرالهایی که ذهنیتشان نیم قرن است مانع از این شده که میانمار به کشوری نرمال در جهان تبدیل شود. آنها در عوض، طی این مدت کشور را از جهان خارج بریدهاند. به نوشته «مایرز-بیچ»، ایالات متحده و برخی دیگر از کشورها از ژنرالها خواستهاند تا مسیر خود را عوض کنند، به نتیجه انتخابات اواخر پاییز احترام بگذارند و رهبران زندانی را آزاد کنند از آن جملهاند «مادر سوچی.» پرزیدنت جو بایدن روز پنجشنبه گفت: «با شرکایمان همکاری خواهیم کرد تا از بازگشت و احیای دموکراسی و حاکمیت قانون حمایت کنیم و عواقبی را متوجه افرادی که مسوول این کودتا بودند، سازیم.» با این حال، ایالات متحده مانند گذشته دیگر یک داور اخلاقی مسلط در دنیا نیست. همچنین نیروهای دیگر در میانمار میتوانند توانایی بایدن را برای تشکیل ائتلاف برای مقابله با چالشهای سیاست خارجی به آزمون بگذارند. درحالیکه چین همچنان بزرگترین شریک تجاری میانمار است اما بزرگترین سرمایهگذار خارجی آن در سالهای گذشته سنگاپور بوده است. ژاپن، کرهجنوبی و تایلند هم پولهایی وارد این کشور کردهاند اما باعث شدند این کشور نسبت به دهههای حاکمیت نظامیان تا حدودی از انزوا خارج شود.
ژاپن هم در تقبیح کودتا به آمریکا و گروه ۷ پیوست اما بعید به نظر میرسد که ژاپن از تحریمهای جدید علیه حکومت نظامیان بر میانمار حمایت کند. «ریچارد هورسی»، تحلیلگر سیاسی مستقر در یانگون، پایتخت تجاری میانمار، میگوید: «این فقط چین و غرب نیست. دنیای دیگری در آنجاست و این دنیای عجیب و غریب درک اینکه آنجا چه میگذرد یا اوضاع چگونه به پیش خواهد رفت را دشوارتر میسازد.» اکنون چین اهرمها و ابزارهای بیشتری نسبت به ایالات متحده و دیگر کشورها برای شکل دادن به تحولات منطقه دارد. چین و روسیه تلاشهای شورای امنیت در مورد انجام اقدامی قابلتوجه در میانمار را وتو کردند. یک روز بعد، شورای امنیت بیانیهای صادر کرد و «نگرانی عمیق خود از وضعیت اضطراری» در میانمار را اعلام و خواستار آزادی زندانیان شد. گزارشگران نیویورکتایمز در بخش دیگری از گزارش خود افزودند: چینیها در مواضع عمومی خود به گونهای عمل کردهاند که از میانمار انتقاد نکنند. با این حال، خبرگزاری دولتی «شینهوا» کودتای میانمار را فقط یک «تغییر و تحول ساده در کابینه» نامید. حمایت چینیها از ژنرالهای میانماری به مثابه ضمانتی برای آنها تلقی میشود تا سیطره خود را بر قدرت بیشتر کنند و عملا زیر حمایت چین قرار گیرند. («دنیایاقتصاد» در روزهای پس از کودتا در میانمار گزارشها و خبرهای زیادی منتشر شد از جمله «پکن پشت سوچی را خالی کرد» در تاریخ ۱۹ بهمنماه؛ «اعضای پارلمان میانمار در بازداشتگاه» در ۱۵ بهمنماه و «بازگشت نظامیان میانمار به سیاست» در ۱۴ بهمنماه).
«درک میشل» سفیر سابق آمریکا در میانمار که اکنون رئیس «موسسه دموکراتیک ملی» است (موسسهای که به دنبال ترویج و ترفیع دموکراسی است)، میگوید: «چینیها، میانمار را حوزه نفوذ خود میدانند و تردیدی در این باره نیست. چینیها از حضور و نفوذ آمریکا در حیاط خلوت و حوزه نفوذ خود نگرانند.» او افزود که دولت چین این کودتا را «لحظه فرصت» مینامد تا به آن وسیله راه تهاجم ایالات متحده و دیگر کشورهای آسیایی که از وقفه کوتاهمدت دموکراتیک در میانمار استفاده میکردند را سد کند. بنابراین، کودتا فرصتی در دست مقامهای حزب کمونیست است تا از آن برای تحکیم و تثبیت اقتدار خود بهره بجویند و بکوشند تا نفوذ آمریکا را در منطقه کاهش دهند. البته این کودتا برای چینیها هم چالشهایی دارد. «شی جین پینگ»، رئیسجمهور چین پیوندهای خوبی با سوچی و حزب او برقرار کرده بود. سوچی بهعنوان رهبر غیرنظامی میانمار بیش از هر رهبر خارجی دیگر از چین دیدار کرده بود. «شی» در ژانویه سال گذشته به میانمار رفت (آخرین سفر او پیش از پاندمی کرونا و تعلیق سفرها) و مجموعهای از توافقات را امضا کرد از جمله طرحهای راهآهن و پروژههای بندری که بخشی از برنامه «ابتکار کمربند و جاده» است. «بیلاهارا کوسیکان»، دیپلمات سابق سنگاپور که رئیس موسسه خاورمیانه در دانشگاه ملی سنگاپور است، میگوید سرنوشت این پروژهها اکنون در هالهای از ابهام است. او میگوید: «آنها انرژی و زمان زیادی را با سوچی گذراندند و میزانی از موفقیت هم به دست آوردند اما اکنون باردیگر باید با مجموعهای از ژنرالها کار را آغاز و به پیش ببرند و این ژنرالها فقط برای غرب کار را دشوار نمیسازند بلکه برای بسیاری از کشورهای دیگر هم کار را دشوار میسازند.» اگرچه چین دهههاست مدافع میانمار بوده اما روابط همواره فراز و فرود داشته است. بسیاری از ژنرالها سالهای گذشته را صرف مبارزه با شورشیان کمونیست کردند که البته کمکهای سخاوتمندانهای از چین دریافت میکردند. درحالیکه یاغیان قومگرا دیگر بخشی از برادران سوسیالیست آن زمان نبودند اما آنها هنوز از چین سلاح و کمکهای تاکتیکی دریافت میکنند. وقتی سال گذشته «شی» از میانمار دیدن کرد، ارتش در مورد کمک مالی چین به این یاغیان شورشی به او شکایت کرد. ارتش اولین کودتای خود را در طغیان قومی در سال ۱۹۶۲ توجیه کرد و آن را گامی ضروری برای حفظ کشور دانست.