میراث کمونیستها بلای جان مردم روسیه شده است
آپارتمانهای اشتراکی؛ بهشت کرونا
«اندرو ای. کرمر» در گزارش ۱۴ ژوئن برای نیویورکتایمز نوشت، در سنپترزبورگ حدود ۵۰۰ هزار نفر در آپارتمانهای اشتراکی زندگی میکنند که ۱۰ درصد از جمعیت شهر را به خود اختصاص میدهند. این آپارتمانهای اشتراکی دنیایی از فضاهای مربوط با سیمهای برهنه و آویزان و کاغذهای دیواری کَنده شده و برآمده هستند اما سبک قرن نوزدهمی دارند و اسباب و اثاثیه برنجی بوده و کف آن پارکت شده است. زندگی در این آپارتمانهای اشتراکی همواره با «عدم تساهل» همراه بوده یا بهتر است بگوییم زندگی در آنها غیرقابل تحمل است. زندگی نزدیک تعدادی انسان که از یکدیگر بیزار هستند و تمایلی به زیست در کنار یکدیگر ندارند امری واقعا چندشآور و غیرقابل تحمل است. دشمنی، نزاع و درگیری امری متداول است. «ایلیا اوتخین»، استاد انسانشناسی در دانشگاه اروپایی سنپترزبورگ، میگوید: «بهدلیل نبود حریم خصوصی افراد بهشدت به یکدیگر مظنون هستند.» این استاد دانشگاه کتابی هم با عنوان «مقالاتی در باب زندگی اشتراکی» منتشر کرده است.
این استاد میافزاید: حتی در بهترین زمانها -که صادقانه بگویم، برای این دسته از افراد که در آپارتمانهای اشتراکی زندگی میکنند شاید این زمانها زیاد نباشد- «اینها باور دارند که همسایگانشان درصدد وارد آوردن هر نوع خسارت و ضرری به آنها هستند. آنها میترسند. مطمئناند که در غیابشان، همسایگانشان بهدنبال دست زدن به وسایلشان هستند یا نظر بد به وسایل شخصیشان دارند.» برخی خانوادهها صندلی توالت خاص خود را دارند، معمولا این صندلیها از یک «آویز» در حمام آویزان است، که گاهی با صندلیهای مشترک دیگر عوض میشود. در مواردی دیگر، چند خانواده که روابط خوبی با هم دارند از یک صندلی توالت میان خود بهصورت مشترک استفاده میکنند. به این «چرخه صندلی توالت» میگویند. این تنشها با شیوع ویروس کرونا بدتر هم شده است. روسیه -براساس برخی آمارها- سومین کشور پس از آمریکا و برزیل است که آمار ابتلا در آن فراوان است.
به نوشته گزارشگر نیویورکتایمز، ساکنان همواره بر سر «سروصدا»، ظرفهای نشسته، همسایگان مست و خمار، میهمانان و آلودگیها با یکدیگر کلنجار میروند. مقامهای بهداشتی آماری از میزان ابتلا در این آپارتمانهای اشتراکی در سنپترزبورگ ارائه ندادهاند. اما شیوع تدریجی ابتلا تنشها را در میان ساکنان این آپارتمانها افزایش داده و پرتوی افکنده است بر فقر دائمی و زندگی فلاکتبار ساکنانش. ایده آپارتمانهای اشتراکی درست پس از انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ زاده شد. کمونیستها در فرآیندی که «تراکمسازی» نامیدند، کاخها و آپارتمانهای ثروتمندان، اشراف و لردهای مختلف و واسالهای دیوان تزار را تقسیم و هزاران نفر از خانوادههای فقیر را در آنها اسکان دادند. نتیجه این آپارتمانهای اشتراکی- که ۶۹ هزار دستگاه از آنها امروز هم وجود دارد- این شد که آنها بیش از ۴۰ درصد املاک مسکونی در مرکز سنپترزبورگ را تشکیل میدهند و ترکیبی است از «غنای» معماری و «فقر» امروزین. میلیونها نفر از مردم شوروی در این آپارتمانهای اشتراکی زندگی میکردند. بسیاری از آنها اکنون به خارج از سنپترزبورگ رفتهاند. دلیل اینکه آنها در این منطقه ماندهاند این است که این منطقه پر است از خانهها و ساختمانهای تاریخی که به آپارتمانهای اشتراکی تغییر ماهیت دادهاند. در طبقات ساختمانهایی که روزگاری آریستوکراتهای روس قدم میزدند، امروز ساکنانی حضور دارند که بر سر آلودگیهای صوتی، ظروف نشسته و کثیفیهای داخل این آپارتمانها همواره با یکدیگر به نزاع برمیخیزند.
از بیرون این ساختمانها و در خیابانها، سنپترزبورگ همچون همیشه تابلوی باشکوهی از کاخها و زیباییهاست که در نوری وهمآور که به «شبهای سفید» معروف است غرق میشود. درون این آپارتمانها اما دنیایی از سیمها، کاغذدیواریها و پارکتهای ورآمده و بوهای بد و ناهنجار دیده میشود. با این حال، همچنان نشانههایی از سقفهای بلند، معماری، طبقات زیبا و اثاثیههای برنجی قرن نوزدهمی دیده میشود. ابهت ساختمانهای قرن نوزدهم در کثیفیهای قرن ۲۱ گمشده است. روزگاری بزرگان روس در این ساختمانها حضور داشتند اما اکنون به سکونتگاه فقرا و محل زد و خورد و انواع بیماریها تبدیل شده است. «مایا پارخومنکو»، نماینده املاک که آپارتمانهای اشتراکی را برای سرمایهگذاران خریداری میکند و ساکنان آنها را در آپارتمانهای کوچکتر و خصوصیتر اسکان میدهد، میگوید: «اینجا یک شهر شگفتآور است. زمانی که در املاک کار نمیکردم، به نظر زیبا و تاریخی میآمدند. وقتی وارد این کار شدم و از پشتپرده سر در آوردم، آن را دهشتناک یافتم. مردم برای حمام در صف میایستند. بیماری و سوسک هم فراوان است.»
تا کنون هیچ نشانهای از پاندمی برخاسته از کرونا در روسیه دیده نشده است اما نارضایتی در میان ساکنان این آپارتمانها درحال افزایش است. در هر حال، وقتی سرفه در اتاق بغل شروع شد، دکتر کیریلووا نپرسید که آیا آن فرد مبتلا به این ویروس شده است یا نه چراکه چنین سوالی میتوانست به مثابه «رسوایی» و مداخله در «امور شخصی» دیگران تلقی شود و احتمالا واکنش آنها را برانگیزد. «ایکاترینا ملنیکا» که نزدیک اتاق دکتر کیریلووا زندگی میکند در مصاحبهای مجزا در آشپزخانه آپارتمانش گفت به یاد نمیآورد که دکتر مربوطه به آنها چیزی در مورد «کووید-۱۹» گفته باشد یا اساسا به آنها اطلاعاتی در مورد کارش روی این ویروس بدهد اما میافزاید که شاید «او گفته بوده اما من حواسم نبود.» ملنیکا میگوید، هر گونه سوالی در مورد سرفه یا عطسه ساکنان به مثابه نقض حریم خصوصی تلقی میشود. او میافزاید به همین دلیل من هم سوالی از آن خانواده که سرفههای مشابه با سرفههای کرونا میکردند، نپرسیدم.
در یکی از اتاقهای یکی از ساختمانها که روزگاری اتاق امیر بخارا بود، یک هنرمند زندگی میکند که از این وضعیت بهشدت ناراضی است. او میگوید مقامهای روسیه همواره هشدار میدهند که ماسک بزنید اما هیچ صحبتی از وضعیت زندگی در این آپارتمانها به میان نمیآورند؛ گویی ما فراموششدگان قرن ۲۱ در روسیه مدرن هستیم. «سونیا مینایوا»، هنرمند ۳۲ ساله، میگوید: «هیچکس سر کار نمیرود. غیرممکن است بدانیم چه زمانی چه کسی میخواهد دوش بگیرد.» شهرهای روسیه به تدریج وارد مرحله بازگشایی میشوند و قرنطینه برداشته یا کاهش مییابد. با این حال، نرخ جدید ابتلا به ویروس کرونا در روسیه حدود ۹ هزار نفر در روز است. شهر سنپترزبورگ ۱۵۸۰ کلبه برای ساکنان این آپارتمانها دایر کرده است اما تعداد کمی از آن خبر دارند. یک روز «عزیز اگانودی اف» که یک کارگر مهاجر از ازبکستان است درحال «املت» درست کردن بود که یک کارگر مهاجر دیگر که در همان آپارتمان با خانوادهاش زندگی میکرد با او وارد نزاع لفظی بر سر ماسک زدن شد که عزیز در پاسخ به او گفت: «من باوری به این ویروس ندارم. تمام کسانی که میشناسم هم همین طور هستند.»