حس تنفر و بیاعتمادی به مکرون موج میزند
اصلاحات پرهزینه در پاریس
معترضان دیگر- با توسل به سنت درازدامن فرانسوی- «سر» او را خواستار شدند. «آدام نوزیتر» در گزارش ۲۵ فوریه برای نیویورکتایمز مینویسد، اما تاکنون تمام اینها نمایش بهنظر میرسد. هفتهها اعتراض که در ماه دسامبر شروع شد و علیه طرحهای مکرون برای بازنگری در نظام مستمری و بازنشستگی تا سال جدید میلادی هم کشیده شد، به شکل ناامیدکنندهای به پایان خود نزدیک میشود هرچند خشم مردم پایان نیافته است. مکرون- جوان سرمایهدار و بانکداری که سیاستمدار شد- اکنون تقریبا وارد سومین سال ریاستجمهوری خود شده و احتمالا در جدیدترین نبرد خود هم پیروز شود.
دولت مکرون امیدوار است برنامههای او برای حذف ۴۲ عنوان مختلف نظام مستمری و بازنشستگی به نظام واحدی تبدیل شود (تا نیمه مارس) و تا تابستان به قانون تبدیل شود. این اقدام باعث تغییر سریع فرانسه خواهد شد. سوال اصلی برای رئیسجمهور و کشورش این است: اکنون و برای آینده به چه قیمتی برای فرانسه؟ تحلیلگران و مخالفان و موافقان مکرون به اجماع بر این باورند که در حافظه تاریخی بیشتر فرانسویها، هیچ رئیسجمهوری تاثیری اینقدر زیاد بر اقتصاد، جامعه و سیاست فرانسه نداشته است. اما حکومت آشفته مکرون در یک حوزه دیگر هم درحال رکوردزنی است: تحولات اجتماعی. او در برابر بحرانهای مداوم به حکومت خود ادامه داده است. انزجاری که مکرون میپراکند بیتردید میزانی از عمق تغییری است که در فرانسه درحال شکلگیری است؛ کشوری که در برابر منتقدانش آرام بود اکنون به سنتی نزدیک میشود که با نارضایتی و خطرات بزرگ مواجه است.
مکرون فرانسویها را ناراحت کرده است و به همین دلیل به شدت نامحبوب است. از اینرو، این به پارادوکس حاکمیت او تبدیل شده که در عین منفور بودن اما تغییراتش درحال ثمر دادن است. نرخ بیکاری مهارنشدنی است و او به سابقه گذشتگان هم بیتوجه بوده است. با این حال، مکرون دستاوردهایی هم داشته است. اینگونه نیست که کل دوران او را مملو از کارنامه منفی بدانیم. تحولات مثبت عبارت است از: نرخ سن اشتغال بالا رفته، برنامههای آموزش کارگری دستاوردهای بزرگی را نشان میدهد، کیفیت قراردادهای شغلی بلندمدت از قراردادهای شغلی کوتاهمدت فراتر رفته است. تمام اینها پیشرفتهای مثبتی است که به مکرون نسبت داده میشود که توانسته بازار کار فرانسه را تا حدودی بهبود بخشد.
در عین حال، مکرون با وجود نقاط ضعفی که در کارنامه خود دارد اما سیاست در فرانسه را توانسته به شیوه خود بازسازی کند، احزاب سیاسی مهم را از میان ببرد، چپ را تار و مار و راست را بیاثر سازد به حدی که برخی میگویند موفقیت او در ۲۰۲۲ حتمی است. «اولیویه گالاند»، از موسسه تحقیقات CNRS، میگوید: «مکرون نسبت به بسیاری از گذشتگانش اصلاحگری بزرگ است» که مقالهای در مورد سیاستهای خود نوشته است. این تحلیلگر میافزاید: «او نگرش یکپارچهتری دارد. او تصور میکند که جامعه فرانسه مسدود شده است، اینکه بسیاری از نهادها از دوران «آزادی» برقرار بودند و با جامعه امروز همخوانی ندارد.» گالاند بر این باور است که«اصلاح در حقوق بازنشستگی نمادین است و بسیار مهم. شدت انتقادهای منتقدان نشان میدهد که این مساله چقدر مهم است.» این تحلیلگر که نگاه مثبتی به مکرون دارد میگوید، کار وی از بسیاری جهات دشوارتر از شکلدهنده بزرگ دوران پساجنگ یعنی شارل دوگل است: ژنرال دوگل با «برگه سفید» در دوره پایان اشغال آلمان کار خود را شروع کرد.
اما مکرون، دوگل نیست. این چیزی است که فرانسویها بر آن اجماع دارند زیرا او از پایگاه متفاوتی آمده است – بانکداری- که باعث شده بخشهایی از جامعه نسبت به او حس تنفر و بیاعتمادی داشته باشند. اما تغییرات او در سیاست و جامعه فرانسه شاید پایدار باشد، هرچند هزینه زیادی داشته است. بهطور مثال، تغییر در نظام بازنشستگی باعث بزرگترین اعتصاب در زمینه حملونقل در تاریخ فرانسه شد. به مدت دو ماه فرانسویها میکوشیدند سر کار بروند اما قطارها بسته بود و تظاهرات بزرگی خیابانهای پاریس را بهخود مشغول داشته بود و کارگران به رئیسجمهور فحش میدادند و به او وعده سرنوشت لوئی شانزدهم را میدادند. این اعتراضات به اعتراض جلیقهزردها انجامید که باعث بدترین خشونت در پاریس شد بهگونهایکه طی ۵۰ سال اخیر دیده نشده بود. با این حال، او مصمم است برنامههای خود را به پیش ببرد و حزب او احتمالا یا بیتردید پیروز خواهد شد.