خودزنی اتحادیه اروپا

نایجل فاراژ، رهبر حزب برگزیت در روزهای پایانی عضویت بریتانیا، طنز تلخی را یادآور شد و گفت که بدون شاخه قانون‌گذاری پارلمان اتحادیه اروپا، چنین اتفاقی (برگزیت) رخ نمی‌داد. او تصریح کرد: «صادقانه بگویم، ما از قوانین برای خروج از اتحادیه اروپا استفاده کردیم و بنای جنبش را در بریتانیا گذاشتیم.»

فاراژ اشاره خوبی به گروه بندی‌ها در داخل پارلمان اتحادیه اروپا دارد. زمانی، اتحادیه اروپا فکر می‌کرد که اگر اجازه تشکیل گروه در داخل اتحادیه اروپا بدهد، کار خوبی کرده است. ایده از این قرار بود: اگر شما یک سوسیالیست در فرانسه هستید، شاید بتوانید از این طریق با یک سوسیالیست در سوئد یا فرانسه، تحت عنوان یک بلوک همکاری کنید. این شکل از رهبری نه تنها اجازه تشکیل گروه‌ها در داخل پارلمان را فراهم کرد، بلکه موجب شد در خارج از پارلمان نیز گروه‌های چندملیتی تشکیل شود. همه سازمان‌ها در بروکسل و در خانه خود کارکنانی را به خدمت گرفته‌اند. آنها مدام در سفر هستند و هزینه گزافی از بودجه پارلمان به این موضوع اختصاص پیدا می‌کند. آنها می‌توانند اتاق فکر تشکیل دهند تا تحقیق کنند و ایده‌های خود را ارتقا دهند و این بخشی از هزینه‌های اتحادیه اروپا است. برای مثال، کمک هزینه عمومی ماهانه به ۷۰۵ نماینده پارلمان اتحادیه اروپا، ۴ هزار و ۸۹۷ دلار است. در حالی که این کمک خرج قرار بوده برای فعالیت‌های پارلمانی از جمله اجاره دفتر هزینه شود، اما در لیست هزینه‌های آنها چنین چیزی دیده نمی‌شود و برای مصارف دیگر آن پول را خرج می‌کنند. نیکولاس آیوسا معاون مدیر شفافیت مالی اتحادیه اروپا می‌گوید: «من نمی‌توانم نمونه‌ای مثال بزنم که این پول‌ها در حوزه عمومی هزینه شده است یا خصوصی. اینجا جایی است که ۴۰ میلیون یورو در سال برای هزینه عمومی در نظر گرفته شده است.»

در این زمینه تاکنون چند فرد متخلف مورد بازخواست قرار گرفته‌اند. در سال ۲۰۱۷، جبهه افراطی ملی فرانسه به رهبری مارین لوپن، با استفاده از این پول‌ها بودجه فعالیت‌های حزبی خود را تامین کرد. البته جبهه ملی چنین اتهاماتی را تکذیب می‌کند. در سال ۲۰۱۹ نیز مایکل فاراژ، عضو سابق حزب استقلال بریتانیا، مجبور شد به همان دلایل گفته شده، ۲۵۰ هزار دلار به اتحادیه اروپا بازگرداند، اما خود اصرار داشت که هیچ کار غیرقانونی انجام نداده است. در هر دو مثال، این دو نفر عضو احزاب ضد اروپایی هستند که خواهان تغییر ماهیت اتحادیه اروپا هستند اما از مزایای اتحادیه اروپا بهره‌مند هستند.

موضوع تامین وجه تنها آغاز این مساله است. شکل پارلمان اتحادیه اروپا به آن معنی است که احزاب راست افراطی که در داخل خانه کوچک و مهجور هستند، بتوانند پس از انتخاب شدن دوستانی از افراد پوپولیست و هم‌فکر در سراسر قاره پیدا کنند و تشکیل یک جبهه بزرگ‌تر را بدهند. دانیل فروید، یکی از اعضای حزب سبز از آلمان به سی‌ان‌ان می‌گوید: «پارلمان اتحادیه اروپا به محل مناسبی برای رشد و نمو این‌گونه جنبش‌ها تبدیل شده است.»فروید توضیح می‌دهد که راست افراطی بی‌رحمانه، از طریق پارلمان اتحادیه اروپا از بروکسل امتیاز می‌گیرد. فروید تصریح می‌کند: «آنها همیشه هم از لحاظ ایدئولوژیک منسجم نیستند و با هم رای نمی‌دهند، اما می‌توانند برای افزایش سهم کارمندان و گرفتن وقت بیشتر برای سخنرانی در پارلمان با یکدیگر همکاری کنند.» زمان سخنرانی در اتحادیه اروپا بسیار مهم است. سخنرانی‌ها در پارلمان به همه زبان‌های اروپایی ترجمه می‌شود؛ چراکه این سخنرانی‌ها در نهایت راهی برای ورود به جوامع پیدا می‌کند. وجود چنین تریبونی موجب می‌شود برخی از این افراد اروپاگریز برای انتخاب شدن در پارلمان اتحادیه اروپا بیشتر از انتخابات محلی تلاش کنند. این تریبون مخاطبان بسیار بیشتری از انتخابات محلی دارد. همچنین حضور در پارلمان اتحادیه اروپا اجازه می‌دهد این افراد، افکار ضد اروپایی خود را پیش ببرند. به یادماندنی‌ترین مثال مربوط به زمانی می‌شود که یکی از راست‌گرایان افراطی ایتالیا به نام جیانلوکا بونانو، ماسک آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان را زده بود و سخنرانی ژان کلود یانکر، رئیس وقت کمیسیون اتحادیه اروپا در پارلمان را قطع کرد. بونانو جزو معترضان به سیاست‌های مهاجرتی اتحادیه اروپا است و به این طریق قصد داشت نشان دهد که آلمان به رهبری مرکل این سیاست را به کشورهای فقیرتر اروپا تحمیل کرده است. سال گذشته، نمایندگان حزب برگزیت، در حین سرود اتحادیه اروپا، پشت خود را به آن کرده بودند. این ویدئوی اروپا گریزانه به سرعت در شبکه‌های اجتماعی فراگیر شد. این‌گونه است که آنها می‌توانند از این طریق پیام خود را به داخل خانه خود ببرند. زیگفرید مورسان، نایب رئیس حزب مردم اروپا که قدرتمندترین تشکل طرفدار اتحادیه اروپا است، به سی‌ان‌ان گفت: آنها در پارلمان بسیار سر و صدا می‌کنند. اما تاثیرگذاری آنها در حد صفر است.» این گزاره شاید درست باشد و احزاب راست افراطی ۱۰ درصد از اعضای پارلمان را تشکیل می‌دهند، اما آنها در حال افزایش سهم خود هستند و در رای‌گیری هم تاثیرگذار هستند، به‌گونه‌ای که در خانه‌هایشان نیز توانسته‌اند بر برخی برنامه‌های کاری آن‌گونه که دلخواهشان است، تاثیر بگذارند. سورا هولبت، استاد در حوزه سیاست‌های اتحادیه اروپا از مدرسه اقتصاد لندن می‌گوید که احزاب راست افراطی توانسته‌اند از راه‌های غیر مستقیم تاثیرگذار شوند و به موفقیت‌هایی هم دست پیدا کرده‌اند، چنانکه برخی از احزابی که در جریان اصلی حضور دارند، برخی از اهداف راستگرایانه آنها را پیاده کرده‌اند». به گفته این استاد دانشگاه، یکی از بهترین مثال‌ها، تاثیرگذاری این گروه در سیاست‌های مهاجرتی اتحادیه اروپا است که تقریبا به دلخواه آنها تغییر کرده است. وی می‌افزاید: «خطر بزرگ آن است که برخی از جریان‌های راست میانه و حتی چپ میانه به‌دنبال آن باشند که از برخی ایده‌های آنها برای مسائل انتخاباتی استفاده کنند». این نقطه دقیقا نقطه‌ای است که برای اعمال اصلاحات باید به آن بازگشت. در حالی که پارلمان ممکن است از اکثریت طرفداران اتحادیه اروپا تشکیل شده باشد اما این دولتمردان کشورهای اروپایی هستند که قدرت این تغییرات را دارند. جیمز دانز، محقق دانشگاه چینی هنگ‌کنگ می‌گوید: «خطر اصلی برای اتحادیه اروپا، قدرت گرفتن احزاب راست افراطی نیست، بلکه خطر بزرگ آن است که به دلیل عدم پیاده‌سازی اصلاحات در نهادهای اروپایی، احزاب طرفدار اروپا بیش از پیش افکار ضد اروپایی به خود بگیرند».