چگونه پای بایدن به ماجرای اوکراین کشیده شد؟
حقوق ۵۰ هزاردلاری آقای هانتر
این پیام اما دقیقا با پیوستن فرزند بایدن به هیاتمدیره شرکت انرژی بوریسما همزمان شد که یک پرونده باز در زمینه فساد داشت. پسر بایدن در این شرکت ماهانه ۵۰ هزار دلار دریافت میکرد اما پیوستن هانتر بایدن به هیاتمدیره این شرکت اثر پیام معاون سابق رئیسجمهوری آمریکا به پترو پوروشنکو را تضعیف و تهدید میکرد. حالا با تلاش دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و وکلیش رودولف جولیانی، این داستان از نو مطرح شده است. این در شرایطی است که تلاش آنها برای تحت فشار قرار دادن مقامات اوکراین به منظور تحقیق درباره فساد بایدنها که ثابت نشده است، منجر به استیضاح ترامپ شده است. با این حال رویکرد رئیسجمهوری آمریکا و جولیانی در قبال این موضوع بایدن را در حساسترین دوره به موضع تدافعی کشانده است. بایدن پیشتاز دموکراتها در نظرسنجیها برای انتخابات درون گروهی بوده و یکی از پرشانسترین نامزدهای این حزب برای رقابت با دونالد ترامپ است.
از فردا چهارشنبه قرار است که اظهارات شهود علنی باشد و جمهوریخواهان امید دارند که موضوع از استیضاح ترامپ به سوی بایدنها بچرخد و آنها در مرکز این تحقیقات قرار گیرند. با نگاه به اقدامات معاون سابق رئیسجمهوری در قبال اوکراین و اظهارات افراد آشنا به موضوع اما به داستان متفاوتی برمیخوریم. او ۶ بار دستکم از اوکراین دیدار کرده و ساعتها گفتوگوی تلفنی با رهبران این کشور داشته است. او چیزی است که بارها در مناظرات هم به آن اشاره داشته است: فرد دوم در دیپلماسی دولت باراک اوباما.
بایدن به منظور جلا دادن سیاست خارجی خود غرق موضوع اوکراین شد و این رویکرد همزمان شده بود با فوت پسر بزرگ و اعتیاد و مشکلات مالی پسر کوچکترش هانتر. این شرایط یک چشمانداز نابخشودنی بود که با اقدامات روسیه و سایر خارجیها که امیدوار بودند هرجومرج را در اوکراین حاکم کنند، وخیمتر میشد اما بایدن در یکی از یادداشتهای سال ۲۰۱۷ خود اشاره کرده است که اوکراین برای وی به منزله تحقق آرزوهای کودکیاش بود، جایی که وی دوست داشت دنیا را تغییر دهد و به مکانی بهتر تبدیل کند. کیث داردن، یک استاد دانشگاه آمریکایی اوکراین که علوم سیاسی درس میدهد، میگوید: «این فرصتی خلق کرد تا وی به هدف سیاسی خود که بهعنوان یک پروژه به آن مینگریست برسد.» برای بایدن بهعنوان «آقای راست و ریسکن»، اوکراین در خط مقدم طرحهایش به منظور مقابله با جاهطلبیهای پوتین قرار داشت. داردن میافزاید: «مردم الان فراموش کردهاند، اما در برهه زمانی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶، اصلا مشخص نبود اوکراین دوام خواهد آورد یا نه. آنها در آستانه شکست بودند و در میادین جنگ هم تنها ۸ هزار سرباز آماده داشتند.» نکته مهم در مورد بایدن این است که وی کارهایی انجام میدهد که افراد دیگر حاضر به قبول آن نیستند. در اوایل سال ۲۰۱۴، درحالیکه دیگر اعضای تیم وی درحال کار روی توافق با ایران و کوبا بودند، بایدن به رئیسجمهوری آمریکا گفت که وی دوست دارد سه کار دیپلماتیک بر زمین مانده را به سرانجام برساند: محدود کردن داعش، مهار مهاجرت از آمریکای مرکزی و ممانعت از بلعیدن اوکراین توسط روسیه. بایدن ارتباطات قوی در اروپا داشت و بهعنوان سناتور در دهه ۱۹۹۰، توانست بیل کلینتون را مجاب کند تا در بالکان اقدامات قابل توجهی انجام دهد. او در حلقه تیم اوباما، خود را جزو کسانی میدید که اروپا را خوب میفهمد و میتواند پوتین را به چالش بکشد. وی درست در نقطه مقابل سوزان رایس قرار داشت که مکررا به رئیسجمهوری وقت نسبت به افزایش تنشها با رئیسجمهوری روسیه هشدار میداد. با وجود این، مانند موضوعات دیگر، درباره اوکراین نیز نتوانست آنگونه که دوست داشت عمل کند و سیاست اوباما را محقق کند. جین شهین، سناتور دموکرات از نیوهمپشایر که بهعنوان یک قانونگذار حزبی با بایدن همکاری داشت، تا اوباما را به منظور کمک نظامی به اوکراین تحت فشار بگذارد، میگوید: «به هر حال او معاون رئیسبود نه رئیسجمهور.» در واقع تلاش برای کمک نظامی به اوکراین یک تلاش گروهی بود که توسط سناتورها و دو فرد قدرتمند در درون وزارتخارجه آمریکا به پیش رفت: جفری پایت که سفیر آمریکا در کییف بود و ویکتوریا نولند، دستیار تندرو وزیرخارجه آمریکا در حوزه اروپا و اوراسیا.
نولند سخنان پایت را شنیده بود که از بایدن خواسته با اتخاذ سیاست «آفرین پسرم»، رهبران اوکراین را تشویق کند تا وعدههای معطل مانده خود در سال ۲۰۱۳ را عملی کنند.بایدن برای روسایجمهوری مانند ویکتور یانکوویچ از جذابیت کمتری برخوردار بود و آنگونه که باید نتوانست تاثیرگذار باشد. دستیاران سابق بایدن به یاد میآورند که در سال ۲۰۱۴، بایدن در خارج از اتاق وضعیت مکررا شماره یانکوویچ را میگرفت تا با او ارتباط برقرار کند. او پیش از اینکه با خبر شود یانکوویچ به دلیل اعتراضهای خیابانی نسبت به فساد در اوکراین و رویگردانی از غرب و اروپا و چرخش به مسکو، به روسیه فرار کرده است، مدام میپرسید: «این مردک کجاست؟»پوتین نیز بلافاصله کریمه را ضمیمه خاک روسیه کرد و در نظر داشت با جلب مساعدت پارلمان، شرق اوکراین را به اشغال کشورش در آورد. این درحالی است که بایدن اوباما را مجاب کرد تا موشک به اوکراین بفرستد و ۱۰۰ نیروی نظامی را به منظور آموزش نیروهای اوکراینی به این کشور اعزام کند. اوضاع در سال ۲۰۱۴ با انتخاب پوروشنکو، الیگارشی که خود را اصلاحطلب میخواند کمی بهتر شد. در وهله نخست، بایدن به وی در باب فساد در این کشور هشدار شدیداللحنی داد و خواستار اقدامات بیشتر در این زمینه شد و با اشاره به چشمان پف کرده رئیسجمهوری جدید به طعنه میگفت که وی به اندازه کافی خوابیده است. با گذشت چند ماه، وزارت امور خارجه آمریکا مشکوک شد که دفتر دادستان کل پوروشنکو در قبال محافظت قانونی از میکولا زولوچوفسکی، الیگارش هلدینگ بوریسما که عضو هیاتمدیره آن نیز بود، رشوه دریافت کرده است، جایی که هانتر بایدن نیز در آن مشغول بهکار بود. در فوریه سال ۲۰۱۵، در جلسهای که در کییف با معاون دادستان برگزار شد، یک مقام دولتی آمریکا به نام جورج کنت از معاون دادستان درخواست کرد که مشخص کند چه کسی رشوه را دریافت کرده و میزان آن چقدر بوده است؟ دادستان کل نیز بلافاصله از سمت خود اخراج شد. دیری نگذشت که دادستان جدید ویکتور شوکین هم روند تحقیقات را عامدانه کُند و برخی از افراد را از دایره مظنونان خارج کرد. در این راستا جولیانی بدون ارائه مدرک مدعی است که بایدن در اخراج شوکین نقش داشته تا از پسر خود در این زمینه محافظت کند. در واقع بایدن یکی از چندین نفری بود که خواستار برکناری شوکین بود. افزون بر فعالان سیاسی، افرادی همچون کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول و نولند و جمهوریخواهان سنا نیز خواسته مشابهی داشتند. آموس هوچستاین، یکی از مقامات سابق وزارت امور خارجه آمریکا در امور انرژی میگوید: «اصلا بایدن در موقعیتی نبود که بتواند تعیین کند شوکین از سمت خود برکنار شود.» این مقام وزارتخارجه میگوید که همپای بایدن، رهبران اروپایی به پوروشنکو فشار میآورند با تغییراتی اصلاحات را سریعتر در این کشور پیریزی کند.