عبور لبنان از طایفهگری
ناظران بهویژه رسانهها دلایل این اعتراض را ناشی از افزایش مالیات، اوضاع نابسامان معیشتی و اقتصادی مردم، فساد مقامات و رانتخواری آنان ارزیابی کردند و البته نکته ویژه، وضع مالیات ۶ دلاری ماهـــانه برای استفادهکنندگان از نرمافزار واتساپ بود که بیشتر مورد اعتراض جوانان قرار گرفت. لبنانی که به دلایل تاریخی، نظام پارلمانی و شرایط دموکراسی مشروط در هنـــــگامه اعتراضات سراسری ضداقتدارگرایی حکومتهای منطقه و گذار به دموکراسی موسوم به بــــهار عربی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ساکت و خاموش بود اینک حرکتی را آغاز کرده است که به دستور، سازماندهی یا حمایت هیچکدام از احزاب، طوایف و گروههای ۱۷ گانه سیاسی، اجتماعی، قومی و مذهبی لبنان نبوده است بلکه شواهد و قرائن آشکار میسازد خودجوش بوده، از طریق شبکههای اجتماعی مجازی سازماندهی شده، رهبری مشخصی نداشته و آشــــکار نیست تا چه حدی دوام و قوام یابد و سرانجام آن چه خواهد بود. بررسی آینده و تداوم یا فروکش کردن این جنبش در شرایطی که طبق اخبار انعکاس یافته در ششمین روز این تظاهرات جمعیتی بالغ بر یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در آن حضور داشتهاند درحالیکه این کشور فقط ۵/ ۸ میلیون نفر جمعیت دارد، اگر مبالغهآمیز نباشد، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. کافی است به تاریخ کشور لبنان از مقطع استقلال این کشور در ۲۲ نوامبر ۱۹۴۳ پس از ۴۰۰ سال سیطره عثمانی و موجودیت آن تحت قیمومت فرانسه از سال ۱۹۲۰ بهعنوان یکی از سرزمینهای محصور در کشور سوریه تا توافقنامه طائف در سال ۱۹۸۹ که تغییراتی در میثاق ملی غیرمکتوب ۱۹۴۳ بهوجود آورد نـــــگاهی بیندازیم. این کشور هــــمواره بر بستری از صفبندیهای طایفهای، قومی و مذهبی سیاستورزی کرده است. این پیمان نانوشته در مقطع استقلال رسمی لبنان براساس ترکیب آمار جمعیتی آن زمان تصریح میکند که رئیسجمهور این کشور باید مسیحی، نخستوزیر مسلمان سنی و رئیس مجلس مسلمان شیعه باشد. لبنان، طعم تلخ جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ را بیش از سایر کشورهای درگیر جنگ بهدلیل همجواری با اسرائیل در جنوب خود چشیده است و در ادامه، به فاصلهای نزدیک ۱۹ سال، در جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل آسیب جدی دید و مهمتر از همه، جنگ داخلی ۱۵ساله از ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ با ۱۰۰ هزار کشته، ۱۰۰ هزار معلول و ویرانی اقتصادی که منجر به امضای توافقنامه طائف شد. اسرائیل تا سال ۲۰۰۰ جنوب لبنان را در اشغال داشت. ترور رفیق حریری در سال ۲۰۰۵ و ترورهای زنجیرهای دیگر بعد از این حادثه، زخمهای دیگری بر پیکر جامعه قومی- مذهبی با شکافهای تاریخی وارد کرد.
در کنار این تاریخ سیاسی پرمناقشه و ناپایدار، ترکیب سیاسی و مذهبی لبنان هم بسیار پیچیده است، این پیچیدگی تغییرناپذیر تاریخی در ساختار سیاسی اجتماعی لبنان منشا تصمیمات و اقدامات سیاسی است که خود را در ترکیب کابینه این کشور آشکار میسازد. براساس مفاد میثاق نانوشته زمان استقلال، و تصریح، اصلاح و تایید آن در سال ۱۹۹۰ در توافقنامه طائف، ترکیب دولت به روشنی مشخص و البته اجتنابناپذیر است. بهطور مثال، تشکیل دولت اخیر لبنان در شب پنجشنبه ۳۱ ژانویه ۲۰۱۹ برابر با ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ به ریاست سعد حریری رئیسجمهور مسلمان سنی، شمای عمومی یک کابینه متکی بر نظام پارلمانی را ترسیم میکند. در این دولت، سه وزارتخانه از چهار وزارت کلیدی (خارجه، دارایی، دفاع و کشور) در اختیار جریان نزدیک به مقاومت در لبنان است: جبران باسیل، رئیس حزب مسیحی جریان ملی آزاد و داماد میشل عون رئیسجمهور: وزیرخارجه، الیاس بوصعب: وزیر دفاع، علی حسن خلیل از حزب شیعی امل متحد اصلی حزبالله: کلیدیترین وزارتخانه یعنی وزارت دارایی.وزارت کشور را «ریا الحسن» نخستین زن وزیر در تاریخ لبنان، شخصیت سنی و نزدیک به الحریری بر عهده گرفته است. در نهایت و برای اینکه از اصل بحث یعنی تداوم یا عدم تداوم جنبش یکباره و غیرمنتظره لبنان و علت بروز و ظهور آن، چرایی و چگونگی و قوامش و اینکه چه سرنوشتی خواهد داشت و اینکه چرا بعضی از احزاب و جناحهای سیاسی در مقابل اعتراض مردم استعفای دولت را میخواهند و دیگران از جمله مقاومت به رهبری سیدحسن نصرالله با این استعفا مخالفت میکنند دور نشویم، بهطور خلاصه باید گفت فراکسیون موسوم به «لبنان قدرتمند» منتسب به «عونیها» و «جبران باسیل» با احتساب سهمیه رئیسجمهوری، ۱۱کرسی (بیش از یکسوم) از ۳۰ کرسی دولت را دارند و هر آن میتوانند با آبستراکسیون دولت را تعطیل و از حیز انتفاع ساقط کنند، اما حزبالله قویترین حزب سیاسی با قدرت تعــیینکننده در معادله میـــان احزاب و البته مقابله با تهاجمات اسرائیل نیز مسوولیت سه وزارتخانه بهداشت - مهمترین و تاثیرگذارترین وزارتخانه برای جلب افکار عمومی بهدلیل خدماتش - ورزش و مشاور امور پارلمان را بر عهده دارد و اگر سه کرسی (وزارتخانه) جنبش امل، متحد حزبالله و موارد دیگر را نیز محاسبه کنیم که ذکر آنها بحث این مطلب را طولانی خواهد کرد، به عبارتی ساختار قومی، طایفهای، مذهبی و حزبی در لبنان، مرکب از ۱۷ جریان عمده و سه مذهب اصلی (شیعه، سنی، مسیحیانمارونی) و فرق و مذاهب دیگر بهگونهای است که جای سوزن انداختن در ترکیب دولت وجود ندارد و اگر این کابینه استعفا دهد طبق نظر کارشناسان حداقل دو سال طول میکشد که یک کابینه مقبول همگان شکل گیرد.
در چنین وضعی از ترکیب تاریخی، سیاسی، حزبی و گروهی، لبنان که بیش از ۷۰ سال (۱۹۴۸ جنگ اول اعراب و اسرائیل تا ۲۰۱۹ کنونی) با مصیبت و گرفتاری دست به گریبان بوده است و تا سه ماهه اول ۲۰۱۹، ۲/ ۸۶ میلیارد دلار بدهی بالا آورده است، با حرکتی خودجوش و مردمی مرکب از پیر و جوان و زن و مرد مواجه است. جنبشی متفاوت، بدون مطالبات و ویژگیهای جنبشهای جدید اجتماعی که غالبا از محیطزیست، جنسیت، قومیت یا مسائل جهانی همانند صلح و غیره متاثر هستند. تظاهرکنندگان، مطالبات اقتصادی معیشتی دارند و خواستار کاهش مالیاتها هستند، بهویژه جوانان به وضع مالیات ماهانه ۶ دلار برای واتساپ اعتراض دارند. این جنبش که در ابتدا با آتش زدن لاستیک، مسدود کردن راه فرودگاه و بعضی خیابانهای اصلی، شکستن شیشه و تخریب مغازهها و خشونتهای پراکنده آغاز شد، به آرامی در یک جایگاه منطقی و عقلانی و با شعارهای مشخص و معین سازمان یافت بهگونهایکه تدبیر و تعقل رهبران سیاسی و اعضای کابینه حتی سعد حریری را که گفت استعفا میدهم، برانگیخت. چنین جنبشی بهرغم طرح شعار سرنگونی دولت در ابتدا تغییر جهت داد و حسابرسی از مسوولان تراز اول را بهدلیل رانتخواری و فساد به میان آورد. شاکله دولت ترکیبی و شطرنجی حریری تاکنون سخنی از تهدید یا سرکوب آشکار و پنهان تظاهرکنندگان به میان نیاوردهاند، حجم و وزن جمعیت بهگونهای است که کابینه مبتنی بر پارلمان و در نهایت رای مردم، جرات مقابله مستقیم ندارد و گســـتردگیاش تا آنجاست که اگر گروههای ســـازمانیافتهای در قالبهایی غیرپلیسی اقدام به برخورد یا سرکوب آنان کنند سریعا افشا میشوند، جنبشی اجتماعی و مطالبهمحور که چون اعضایش تودهوار هستند و احزاب و نهادهای سیاسی، طایفهای و قومی مسلط را نمایندگان واقعی خود نمیدانند درحالحاضر و در فرآیند نهایی روابط سست و مبهمی با دولت الحریری خواهند داشت؛ به همین دلیل به خواسته میشل عون رئیسجمهوری که در روز چهارم تظاهرات خواستار مذاکره با نمایندگان این جنبش شده بود جواب ندادند، جنبشی که بهسادگی، غیرمنتظره و بدون رهبری مشخص شکل گرفت و به آرامی و با حضور ترکیب متـنوع جمعیتی، طی مسیر میکند. حزبالله بهعنوان یک نیروی سیاسی - نظامی، به صراحت خواستههای تظاهرکنندگان را منطقی دانسته است، ارتش سکوت کرده وگرچه در روزهای اولیه گفته شد تظاهرات ۲ کشته و ۷ زخمی داشته است، بعد از آن خبری در مورد کشتار تظاهرکنندگان انعکاس نیافت. جنبشی که در نهمین روز خود میشل عون را پشت تلویزیون آورد که بگوید با فساد مبارزه خواهیم کرد و اگر مجلس با من همکاری کند اموال غارتشده را پس میگیریم، گرچه تلویحا گفت اگر مجلس همکاری نکرد شما حمایت کنید، جنبشی که تاکنون به اثر انگشت یا رد پای هیچ کشوری از سوی مقامات امنیتی یا احزاب متهم نشده است گرچه ممکن است در ادامه، محل تضادها وشکافهای میان کشورهای منطقه از جمله عربستان سعــــودی که از حضور و نفوذ قابلتوجه ایران نگران و شاکی است، قرار گیرد. اما اگر پرسیده شود که ویژگیهای بارز این جنبش با هر خواسته و مطالبهای چیست، باید گفت مردم لبنان در جستوجوی هویت جدیدی فراتر از هویتهای دینی، قومی و طایفهای هستند، آنـــان در شعارهای خود فارغ از این هویتهای کهنه، بحث یکپارچگی ملی را مطرح کردهاند، گویا از نظر مردم لبنان، دوران تاریخی فاصلههای مذهبی، بهدلیل تحولات جهانی و جهانی شدن مجموعه فعالیتهای اقتصادی و سیاسی سپری شده است.
ارسال نظر