محرمانههای کرهشمالی
توازن
«کیمکیونگهویی» یک جورهایی جانشین هم دارد: «کیمسولسونگ» [Kim Sol Song]، دومین دختر کیمجونگایل. او از همسر «رسمی» کیمجونگایل یعنی «کیمیونگسوک» [Kim Yong Suk] به دنیا آمد (کیمجونگایل به این دلیل با وی ازدواج کرد تا باعث خوشحالی پدر خود شود اما همزمان و بهطور مخفی با زنی دیگر که عاشقش بود ارتباط داشت و او بازیگری بود به نام «سونگهایریم»). کیمسولسونگ در اوایل دهه ۴۰ عمر خود است و علاوه بر اینکه از درجه نظامی Chungjwa (سرهنگ دومی) برخوردار است، یکی از اعضای مرکزی دبیرخانه فردی هم است. او مدیریت ترتیبات امنیتی و لجستیکی کیمجونگایل را بر عهده داشت و همچنان همکاری نزدیکی با برادر ناتنیاش کیمجونگاون دارد. پس از درگذشت کیمکیونگهویی، او احتمالا نقش «وکیل خانوادگی» و «حسابدار» [bookkeeper] را دارد. کیمسولسونگ همچنین یکی از معاونان OGD است و این سمت در حقیقت پوششی برای نقش ارشد او در «دبیرخانه فردی» است. با فرض اینکه کیمسولسونگ بر حسب آرزوی پدرش در کنار برادر ناتنیاش ایستاده، این مساله در نقطه مقابل این احتمال است که کیمجونگاون را عروسکی میداند که از سوی بوروکراتهای مخفی که منافع خود را دنبال میکنند به حرکت درمیآید.
افزون بر این، ما شواهدی نداریم که نشان دهد معاونان OGD در هدف با هم متحد هستند. برای مثال، تمام آنچه میدانیم این است که اختلافات زیادی میان هسته مرکزی OGD و اعضای دبیرخانه فردی OGD میتواند وجود داشته باشد. در مجموع، برای بسیاری از اعضای ارشد OGD، این شغل دقیقا یک پوشش است. OGD بهعنوان یک گروه، قدرت عظیمی دارد اما رقابتهای داخلی به کیمجونگاون و خانوادهاش اجازه میدهد تا با توازنسازی میان این رقابتها میزانی از کنترل را برای خود حفظ کنند. افزون بر این، غیرقابل انکار است که با وجود قدرت زیادی که OGD دارد اما معاونانش همواره به یکی از اعضای دودمان پائکتو (Paektu Hyoltongor) بهعنوان «جلودار» [front-man] نیاز خواهند داشت. پس از مرگ کیمجونگایل، OGD بدون مدیر (رئیس) بوده است. این عملا تنها نقش بالایی بود که کیمجونگاون از پدرش به ارث نبرد و این نشان میدهد که او مانند پدرش تسلطی بر این ارگان ندارد. دلیل احتمالی برای این مساله آن است که کیمجونگایل پیش از اینکه واگذاری کامل قدرت به سرانجام برسد درگذشت. امروز، منابع بیشمار از پیونگیانگ بر اهمیت معاونان OGD گواهی میدهند و برای اولین بار، جرأت گفتن این را دارند که «یکی از کیمها» دارای کنترل کامل نیست. اما همزمان، هیچ معاونی به جایگاه مدیری نرسیده و این ایده تقویت شده که هیچ احدی واقعا کرهشمالی را «اداره» نمیکند. اگر بخواهیم تعریفی از کرهشمالی امروز به دست دهیم میتوانیم بگوییم که این کشور در بهترین حالت و بهطور رسمی ائتلافی غیرساختارمند است که متشکل است از کیمجونگاون، بستگان نزدیکش، اعضای ارشد OGD مانند «هوانگپیونگسو» و «کیمکیونگاوک» و هر عضو رده بالای نظامی یا حزبی که از اعتماد این خاندان برخوردار است. در این معنا، کرهشمالی با کشورهای دیگر اشتراک دارد. این کشور دارای یک «راس» قابل شناسایی است اما در پس او لایهای از مردان قدرتمند با منافع و امیال فراوان هستند که لزوما با منافع کیم و خاندانش سازگار نیستند. اگر یک سیاست «تندروانه» از سوی یک «مصلح» یا یک «ستاره نوظهور» دنبال اما ناگهان زمینگیر شود، به این معنا نیست که «دیکتاتور مطلق» یعنی کیمجونگاون مهربان و غیرقابل پیشبینی است. این به آن معناست که نه او و نه هیچ فرد دیگری کنترل کامل بر قدرت ندارد.
جرم و مجازات در کرهشمالی
معروف است که کرهشمالی اردوگاههایی [prison camps] را مدیریت میکند که به لحاظ قساوت تنها با قرن بیستم قابل مقایسه است. نظام کیفری کرهشمالی بهگونهای طراحی شده و به اجرا در میآید تا هزینه چالشتراشی برای رژیم را بینهایت بالا ببرد. یک پیامد غیرمستقیم این سختی گسترده آن است که بحث از حفظ نظم در سیستم کرهشمالی را به شیوهای توصیفی و شفاف برای هر ناظری دشوار میسازد. انکار وجود این اردوگاهها، شکنجهها و سوءاستفادهها از سوی کرهشمالی مساله را پیچیدهتر میکند. برای کنار هم گذاشتن قطعاتی از اینکه سیستم کیفری کرهشمالی چگونه کار میکند، فرد به ناگزیر باید به شواهدی از سوی فراریان (از جمله زندانیان سابق و زندانبانان سابق)، سخنان محرمانه و خصوصی برخی مقامهای کرهشمالی که آنقدر شجاع هستند که اینها را با خارجیها به بحث بگذارند، متکی باشد. کسی نمیتواند این اردوگاهها را ببیند (مگر از فاصلهای دور و از طریق Google Earth) و کسی هم بیتردید نمیتواند به آمار قابل اعتماد در مورد این اردوگاهها دسترسی داشته باشد. اغلب گفته میشود که ۲۰۰ هزار نفر از مردم کرهشمالی در این اردوگاهها اسکان دارند. با این حال، بسیار بعید است که این آمار شامل آنهایی شود که در نهادهای «معمولی»تر – بهخاطر جرائمی که در همه دنیا وجود دارد مانند دزدی، قتل و ...- زندانی هستند. تخمینهای منطقیتر نشان میدهد که حدود ۷۰ هزار نفر بهخاطر جرائم متعارف زندانی هستند و حدود ۸۰ تا ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی هم هستند. با این وجود، تمام بزرگسالان کرهشمالی از این اردوگاهها مطلع هستند و با این حال، نمیدانند که درون آنها چه میگذرد. مردم از این اردوگاهها میترسند. بنابراین در مورد نقش این اردوگاهها در حفظ کنترل هم نمیتوان اغراق کرد.
ارسال نظر