بخش سی و پنجم
محرمانههای کرهشمالی
نقش کیمیونگجو بعدها به نقشهای تشریفاتی مختلف تنزل یافت. همچنین فرماندهی جنبش «سه انقلاب» هم به کیمجونگایل داده شد. این جنبش گروهی از «وفاداران» جوان بودند که کارویژهشان تضعیف و جارو کردن گاردهای قدیمی بود. اما بر خلاف گاردهای سرخ، آنها در کنترل کامل مرکز بودند. دهها هزار نفر از داوطلبان جنبش «سه انقلاب» مشارکت داشتند و با بازدید از کارخانهها، مدارس، مزارع و نهادهای دولتی تمام جوانب کار و رفتار را رصد میکردند. آنها مردم را مجبور میکردند که آشکارا از خود انتقاد کنند و دیگران را هم به پیوستن به آنها تشویق میکردند. اعضای این تیم وظیفه جاسوسی از جاهایی که دیدار میکردند را هم داشتند و اطلاعات مربوطه را به مرکز منتقل میکردند. حتی کمیته دائمی حزب کارگران هم از رصد و نظارت «سه انقلاب» ایمن نبودند و نمیتوانستند در برابر آن مقاومت کنند.
افزون بر چاپلوسی و نظارت [جاسوسی]، کیمجونگایل با استفاده از قدرت پول جایگاه خود را از طریق تولید هواداران و پیروان و وفاداران تضمین و تحکیم کرد. «دفتر شماره ۳۹» هم در سال ۱۹۷۴ از سوی شخص کیمجونگایل تاسیس شد. پول بهدست آمده از سوی این دفتر نه تنها مدافع سبک زندگی اشرافی خاندان کیم است بلکه از آن برای خرید هدایا (ماشینها، قایقها، خانهها، ساعتهای طلا و ...) جهت وفادار نگهداشتن زیردستها هم استفاده میشود. رشد این سازمان به تیره و تار شدن خطوط میان خانواده و دولت کمک کرد و گذار کرهشمالی «از» ملتی که در آن ایدئولوژی برای همه اهمیت دارد «به» ملتی که در آن همه چیز و همه کس را میتوان با ارز خارجی خرید تسریع کرد. کیمجونگایل مسوولیت دفتر شماره ۳۹ را بر عهده داشت اما مغز متفکری که واقعا در پس توسعه این دفتر قرار داشت کسی نبود جز «جانگسونگتائک». جانگ در یک خانواده نسبتا معمولی به دنیا آمد اما جذابیت طبیعی و هوش او ابتدا وی را در دانشگاه مورد توجه کیمکیونگهویی قرار داد و سپس مورد توجه کیمجونگایل قرار گرفت. هویی با جانگ ازدواج کرد- با وجود اینکه هیچکس مخالفت نکرد جز کیمایلسونگ- و کیمجونگایل او را به حامی و پولساز اصلی در تشکیلات خود تبدیل کرد.
جانگ به اهمیت فرصتهای مالی بزرگ ارائه شده به واسطه حقههای دولتی مانند کیسههای دیپلماتیک پی برد. براساس کنوانسیون ۱۹۶۱ ژنو، کیسههای دیپلماتیک را نمیتوان ضبط یا بازرسی کرد. به دلایل نهچندان غیراخلاقی، این میتوانست منبع مطمئنی از کسب «پول آسان» باشد: ابتدا، طلا از معادن کرهشمالی در کیسههای دیپلماتیک قاچاق و فروخته میشد؛ سپس جانگ فهمید که میتواند تریاک و «مت» [شیشه] را هم به همین شیوه جابهجا کند. این روش، در کنار فروش محصولات مشروعتری مانند محصولات دریایی از طریق کانالهای معمول، درآمد کلانی نصیب دفتر شماره ۳۹ کیمجونگایل کرد. پول همچنان از همین راه منتقل میشود؛ گفته میشود دیپلماتهای کرهشمالی میلیونها دلار پول نقد را به همین شیوه جابهجا میکنند.
اگرچه بخش زیادی از پول بهدست آمده دفتر شماره ۳۹ خرج کالاهای لوکس برای خاندان کیم میشد- برای مثال، عمارتهایی با سنگ مرمر سفید و با سقفهایی بسیار بلند که برای زدودن گرد و غبار از چراغهایش نیاز به داربست است- اما بخشی از این پول هم برای خرید وفاداری خرج میشود. «جانگجینسونگ»، یک فراری بلندپایه، به نویسندگان این کتاب میگفت که یک ساعت مچی Rolex با قاب طلایی از کیمجونگایل دریافت کرده است. دیگران هم [بسته به جایگاه و نوع خدمتشان] خانه یا ماشین دریافت میکردند. متاسفانه، بهنظر میرسد که تاکتیکهای رشوهای کیم به سطحی از مادیگرایی و فساد دامن زده که بر کلیت جامعه کرهشمالی اثر گذاشته است. یکی از ویژگیهای معرف عصر کیمجونگایل تغییر از «ایدهآلیسم سیاسی» به روحیه «هر کسی قیمتی دارد و هر چیزی را میتوان خرید» بود.
صرفنظر از این موارد، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) در سال ۱۹۷۶ به این نتیجه رسید که کیمایلسونگ دیگر مسوولیتی ندارد. کیمجونگایل پس از استفاده از روشهای چاپلوسانه برای جلب توجه و محبت پدر، اشراف خود بر قدرت را با استراتژی هوشمندانه تکنیکی سرعت بخشید و چنانکه میدانیم، این کار شامل این موارد میشد: نظارت و جاسوسی (و ترس ناشی از آن)، جمعآوری ثروت با هر ابزار در دسترسی برای ایجاد وفاداری و غصب نهادهای مستقر و به زانو در آوردن آنها با گماشتن افرادی که مطیع و فادار به خودش هستند (مثلا تیم «سه انقلاب»). کیش شخصیت شامل کیمجونگایل و پدرش نیز میشد. سبک کمونیستی استالینیستی کیمایلسونگ زمینه را برای پادشاهی فراهم آورد.
رهبری کرهشمالی چگونه کالاهای لوکس بهدست میآورد؟
خانواده کیم دارای دو قایق لوکس است که در ساحل شرقی بندر وُنسان پهلو گرفته است؛ کت و شلوارهای کیمجونگایل در Savile Row در لندن برش داده و دوخته میشود؛ ساعت مچیاش نیز از سوی شرکت سوئیسی Movado ساخته میشود.
در بحبوحه تحریمهای بینالمللی بر تجارت کالاهای لوکس کرهشمالی، چگونه این موارد برشمرده- و بسیاری موارد و اقلام دیگر- وارد کرهشمالی میشوند؟ افراد مورد اعتماد و مستقر در ماکائو، ژاپن، هنگکنگ و چین مادر سالهاست بهعنوان واسطههای رهبری کرهشمالی در عملیات قاچاق بینالمللی عمل کردهاند و این فعالیتها از سوی دفتر شماره ۳۹ در پیونگیانگ هماهنگ میشود. یک تاجر مستقر در ماکائو، که بهخاطر تسهیل در نقلوانتقال قطعات نظامی از پیونگیانگ به سوریه از سوی دادگاهی در هنگکنگ جریمه شده بود، کار و کاسبی خود را تعطیل و کار جدیدی را با نامی جدید (و در همان دفتر) راه انداخت. برای سالها، شرکتهای نقلوانتقال این تاجر از پس تامین نیازهای فروشگاهها و هتلهای فراوان کرهشمالی با ویسکی، شراب ناب و شامپاین به خوبی برآمدهاند.
ارسال نظر