بخش پنجاهم
افسانه «نوسازی اقتدارگرا»
این فصل با بررسی چندین مولفه، رویکرد آینده چین به نظم را ارزیابی میکند. همچنین به نگرشهای چین به روندهای مهم بینالمللی و تاثیرات بالقوه آنها بر نگرش این کشور به نظم، برداشت چین از وابستگیاش به نظم و دستور کار این کشور برای اصلاحات و متحول ساختن نظم میپردازد. این فصل نگاهی دارد به رفتار چین در قبال نهادها و هنجارهای منطقهای بهعنوان پیشگویی محتملی از استراتژیاش در قبال نظم بینالمللی بهطور کلی. این فصل همچنین نگرش نوظهور چین از رقابت سیاسی با ایالاتمتحده را بررسی میکند و نتیجهگیری آن ارزیابی حوزههایی از نظم است که چین احتمالا مورد حمایت و چالش قرار میدهد.
روندها و تغییرات ژئواستراتژیک در نظم بینالمللی
مقامها و تحلیلگران چینی نظام بینالمللی را نظامی میپندارند که وارد دورهای طولانی از تغییر چشمگیر و پایدار شده است. مهمترین روندهای ژئواستراتژیک به جایگاه بینالمللی رو به وخامت کشورهای غربی و ظهور کشورهای غیرغربی مربوط است. با این حال، چین همزمان خود را بهشدت وابسته به نظم بینالمللی مییابد، هرچند تواناییاش برای ایجاد رهبری جهت تکمیل یا جبران ظرفیت در حال افول غرب همچنان محدود است. این روندها پرسشهایی در مورد حیات بلندمدت و اثربخشی رویکرد منفعل سنتی چین به مسائل مربوط به حکمرانی جهانی مطرح میکند.
افول غرب
محققان و مقامهای چینی از زمان فروپاشی شوروی فرا رسیدن جهانی چندقطبی را پیشبینی کرده بودند. اگرچه شاید از خیزش ایالاتمتحده بهعنوان ابرقدرت تکقطبی (یا «هژمون جهانی» در قاموس رسانههای رسمی چین) در دهه ۹۰ متعجب شدند اما بسیاری از محققان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ را ضربهای گیجکننده میدانستند که بعید است کشورهای غربی توانسته باشند از آن بهطور کامل بهبود یابند. «وانگ زایبانگ» [Wang Zaibang]، معاون رئیس CICIR، با انعکاس اینکه این موضوع در سالهای اخیر در تحلیل چینیها مشاهده شده استدلال کرد که این بحران نشاندهنده یک «نقطه عطف» بود. او این مساله را «غیرقابل انکار» دانست که «موقعیت عموما مطلوب کشورهای توسعهیافته در اروپا و آمریکا بهتدریج و بهطور برگشتناپذیری افول خواهد کرد.» محققان چینی در سالهای اخیر انعطافپذیری آمریکا و بهبود این کشور از بحران را مورد تصریح قرار دادهاند. با این حال، آنها خاطرنشان میکنند که حتی اگر آمریکا از افول مطلق احتراز کند، سهم آن از GDP جهان بازهم کاهش خواهد یافت. از اینرو آنها استدلال میکنند که توانایی ایالاتمتحده برای مدیریت حوادث جهان بازهم کاهش خواهد یافت. «یانگ جیمیان» [Yang Jiemian]، استاد موسسه مطالعات بینالمللی شانگهای، در سال ۲۰۱۲ نشان داد که ایالاتمتحده ممکن است «مراحل بازیابی و احیا» را از سر بگیرد اما تواناییاش «برای کنترل اقتصاد جهانی کاهش خواهد یافت.» اهمیت این حقیقت که قدرتهای غربی ممکن است موضع برتری جهانی را که قرنها از آن برخوردار بودند از دست بدهند، از نگاه چینیها پنهان نمانده است. در جلسه مطالعاتی پولیتبورو درخصوص حکمرانی جهانی در سال ۲۰۱۵، رئیسجمهور «شیجینپینگ» روند گسترده ژئواستراتژیک را بهعنوان «تغییر بهشدت انقلابی در توازن قوای بینالمللی از آغاز دوران مدرن» مورد تقدیر قرار داد. او از رفتار «قدرتهای مهم» بدون ذکر نام انتقاد کرد و گفت که آنها قرنها «از طریق جنگها، استعمارگری، تقسیم حوزه نفوذ و روشهای دیگر برای دستیابی به هژمونی جنگیدند» و یک آینده مسالمتآمیزتری را پیشبینی کرد که مبنای آن ظهور جهان در حال توسعه بود.
او «گسست در نظام بینالمللی تحت سلطه غرب» را پیشبینی کرد که فرصتها را برای چین و دیگر کشورهای درحال توسعه برای ترتیب دادن دوباره به یک جهان مسالمتآمیز با نظم باز و فراهم خواهد کرد. با این حال، با وجود فرصت بالقوه، اما اولیای امور[authorities] و صاحب منصبان [officials] افول قدرت غرب را امری بیثباتکننده میپندارند. گزارش کنگره نوزدهم حزبی به روندهای «روزافزون» به سوی چندقطبیگری و نیز «عدم قطعیتهای روزافزون و مولفههای بیثباتکننده» و «تغییر در نظام حکمرانی جهانی و نظم بینالملل» اشاره و روند آن را «سریع» توصیف میکرد. متخصصان به همین ترتیب استدلال میکنند که فرسایش در قدرت غرب خلأ رو به رشد رهبری را بدتر خواهد کرد و رقابت و بینظمی بینالمللی را سرعت خواهد بخشید. «جین کانرونگ» [Jin Canrong]، از دانشگاه خلق [People University]، پیشبینی کرد که تضعیف غرب بازگشاینده عصر «سردرگمی» و آغازگر «نقصان در اقتدار» خواهد بود. نتیجه خلأ رهبری موجب «افزایش فشار بر چین برای تقسیم مسوولیت» و عمیق کردن «اشتباهات استراتژیک» بیشتر خواهد شد و «دشواریها در هماهنگی سیاسی» را وخیمتر خواهد کرد. برای برخی مفسران، تصمیمات آمریکا برای خروج از «شراکت ترانس پاسیفیک» و «معاهده آب و هوایی پاریس» این روند را تقویت و فرصتهایی برای چین جهت اعمال رهبری بیشتر فراهم کرد. به همین ترتیب، مقاومت مقامهای غربی در صندوق بینالمللی پول در برابر درخواستهای چین برای بسط حق رای- که مفسران چینی آن را اقدامی دلسردکننده برای تضمین رو به زوال بردن جایگاه منحصربهفرد کشورهای غربی درک میکنند- «سوختی» بود در «باک» عزم و اراده چین برای برقراری و تاسیس بانک زیرساختی آسیا.
ارسال نظر