بخش چهل و پنجم
افسانه «نوسازی اقتدارگرا»
در حقیقت، رفتار چین در قبال قواعد WTO طی دهه گذشته از روایت ساده «چین متقلب یا قانونشکن» درخصوص تعامل این کشور با مجموعه قواعد بینالمللی حمایت/ تبعیت نمیکند. چین صدها قاعده خاص و امتیاز سیاسی را به منزله بخشی از فرآیند عضویت و دستیابیاش به WTO بهوجود آورده است. گزارش نمایندگی تجاری به برخی شواهد جدید اصلاحات اقتصادی داخلی که در سال ۲۰۱۳ شروع شد اشاره میکند که تا حدودی برای حفظ رقابتپذیری چین در رژیم تجاری جهانی و با تاثیرات مثبت جانبی بر مشارکت این کشور در WTO طراحی شده است. این گزارش همچنین به برخی از توافقنامههای تجاری مهم آمریکا اشاره کرد که در سال ۲۰۱۵ برای رسیدگی به مسائلی که مورد نگرانی آمریکا است بهوجود آمد. یک محقق، پس از بررسی دقیق رفتار چین در WTO، الگوی برخاسته از آن را به منزله «بدهبستانی پویا و نه نادیدهانگاری» توصیف کرد. یک ارزیابی نسبتا جامع جدید از رفتار چین در قبال این سازمان جهانی درجهای چشمگیر از موفقیت را یافت. این ارزیابی میگوید: «حتی در حوزه مسائل مشکل مانند بانکداری یا مخابرات، چین تا حدود زیادی به تعهدات WTO خویش پایبند است» هرچند با فضایی قابل ملاحظه برای بهبود و پیشرفت.
در این صورت، بهطور خلاصه، نمونه WTO نشان میدهد که رفتار چین «با قواعد تجاری بینالمللی همچون رفتار بسیاری از اقتصادهای بزرگ دیگر است: مجموعهای از هنجارها و اقدامات که زمانی که کاملا قابل کاربرد هستند باید اطاعت شوند و زمانی که قابل کاربرد نیستند باید نادیده گرفته و کنار گذاشته شوند.» «اندرو ناتان» [Andrew Nathan] رفتار چین در WTO را به منزله «انطباقی نو ظهور» [emerging compliance] توصیف میکند. نتیجه، همانا تصویری است از آنچه دو نویسنده [جیمز اسکات و روردن ویلکینسون] آن را «قدرتی محافظ سیستم» [system-preserving power] نام نهادهاند تا قدرتی تجدیدنظرطلب یا ویرانگر. با این حال، اهمیت فعالیتهای چین برای کسب مزیت تجارت رقابتی- با دور زدن یا نادیده گرفتن و استهزای قواعد رسمی یا هنجارهای غیررسمی نظم تجاری بینالمللی- نمیتواند دستکم گرفته شود. حمایت دولتی از صنایع کلیدی، حصول حمایت دولتی از مالکیت معنوی (گاهی از طریق ابزارهای پنهانی و غیرقانونی) و سیاستهای اجبارآور انتقال تکنولوژی همگی سوالهایی مطرح میکنند دال بر اینکه آیا برخی از پیشرفتها در پذیرش قواعد تجاری غیرتبعیضآمیز در سالهای آینده از بین خواهند رفت یا خیر. رویکرد چین به WTO و رژیم تجارت جهانی گستردهتر کاری در مسیر پیشرفت باقی خواهد ماند البته با برخی شواهد حاکی از تداوم و شاید رشد تمایل برای دنبال کردن برتری یکجانبه صنایع کلیدی صرفنظر از هنجارهای تجارت جهانی.
نقش چین در مسائل مشترک امنیتی
رفتار چین در قبال نظم پساجنگ را همچنین میتوان از طریق اقداماتش در مورد مسائل چندجانبه خارج از چارچوب نهادهای بینالمللی خاص یا معاهدات ارزیابی کرد. چگونه چین با پرسشهایی درخصوص نگرانیهای مشترک که در معرض مذاکرات فعال قرار دارند مانند تغییرات آب و هوایی، امنیت اطلاعات و مبارزه با تروریسم تعامل میورزد؟ در بیشتر موارد، الگو، مشابه است: چین برخی گامهای مثبت را برداشته است اما – همانطور که در مورد آمریکا و بیشتر قدرتهای مهم دیگر مصداق دارد- اقداماتش همچنان مغشوش و مبهم و تحرکاتش یک جورهایی متناقض هستند و این نشاندهنده منافع پیچیده این کشور است. یک مثال خوب، تلاش چین برای کاهش تغییرات آب و هوایی است که این کشور رهبری و نقش موثر خود در توافق آب و هوایی پاریس و نیز تعهدات خود به کاهش انتشار CO۲ تا سال ۲۰۳۰ را نشان داد. این کشور به مهمترین استفادهکننده جهانی از نیروی باد و خورشید تبدیل شده است. در بحبوحه خروج آمریکا از توافق آب و هوایی پاریس، چین بهسرعت به کشورهای دیگر این سیگنال را مخابره کرد که همچنان به تعهداتش براساس این توافق ادامه میدهد؛ این یک شکل اساسی از نفوذ دیپلماتیک است که باعث شد دیگران هم در این توافق بمانند. این نمونه نشان میدهد که – هرگاه چین فرصت یابد که به مزیتی در برابر آمریکا دست یابد و نیز صنعتی رقابتپذیر را توسعه دهد- از این قابلیت برخوردار است که به شکلی سازنده رهبری را بهدست گیرد.
همزمان، اقدامات چین در موضوع آب و هوایی همچنان ناقص است. این کشور درحال ساخت نیروگاههای جدید زغال سنگی است که حجم بسیاری از CO۲ را ساطع میسازد و همچنین بزرگترین آلودهکننده CO۲ در سطح جهان است و ۲۹ درصد از کل آلودگی جهانی از آن چین است یعنی بیش از دو برابر آمریکا که ۱۴ درصد است و البته دو سوم انرژی این کشور هنوز از طریق زغالسنگ تامین میشود. این کشور بهدنبال صادرات نیروگاههای برقی زغالسنگی به کشورهای دیگر هم است.
ارسال نظر