بخش سی و چهارم
آفتابپرستهای چشم آبی
دومین اتفاق مهم جنگ الجزایر بود که آغازگر میراث اصلی و مدرن راست افراطی فرانسه بود: اولین حزب سیاسی که بر مبنای ایدههای رادیکال ممنوعه از زمان جنگ جهانی دوم وارد پارلمان شد، گروهی متشکل از ۵۲ نماینده پارلمان در سال ۱۹۵۶ به رهبری «پی یر پوجاد» بود. یکی از آن نمایندگان «ژان ماری لوپن» بود. سومی هم حوادث مه۱۹۶۸ است. ظهور فعالیت چپ افراطی و توسعه یک ضدفرهنگ در فرانسه منجر به تغییر سیاسی و ایدئولوژیک جدید در میان مخالفانش شد. در این دوره، ایدههای ضدکمونیستی و ضدچپگرایی نیز به منزله ایدئولوژیهای جدید بسیار تاثیرگذار راست افراطی توسعه یافتند.
با ادغام طبقهبندیهای شکلگرفته در چارچوب «گروه اجتماعی» (از نظر فاعل/ موضوع) و گروه «بیرونی» (از نظر دانشمندان اجتماعی)، ما میتوانیم طبقهبندیهایی در این عرصه مطرح کنیم:
۱- نیروهای «سیاسی». در میان سازمانهای راست افراطی «جبهه ملی» بیشترین تعداد فعالان و کنشگران، حامیان و رایدهندگان از سال ۱۹۸۳ به بعد را داشته است. این حزب مورد حمایت گروههای راست افراطی در خارج هم هست. در هر انتخاباتی هم گروههای راست افراطی دیگری هم بوده اما بیشترشان از سوی رهبران سابق «جبهه ملی» تاسیس شدند که از سوی حزب به دلیل رقابت با رهبران اخراج شده بودند مثل «جنبش جمهوری ملی»[(Mouvement National Républicain (MNR]به رهبری «برونو مگرت» [Bruno Mégret] در اواخر دهه ۹۰ یا اخیرا «اتحادیه حقوق ملی» [Union de la Droite Nationale] به رهبری کارل لانگ [Carl Lang].
۲- حول آن سازمانهای مهم سیاسی، گروههای بسیار کوچکی پیوندهایی با آنها دارند. آنها به تازگی در درون «جبهه ملی» و حول وبسایتهایی مانند VOXNR فعال شدهاند. یک نمونه گرایش انقلابی ملی [National Revolutionary] است که ملیگرایی قدرتمند را با دیدگاههای ضدسرمایهداری میآمیزد.
۳- همچنان گروههای معدودی وجود دارند که ترویجکننده ایدئولوژی «سرتراشیدهها» - به ویژه حول گروههای موسیقایی- هستند که گاهی در ارتباط با گروههای خارجی هستند. رهبرشان در پاریس از دهه ۸۰ به بعد «سرژ ایوب» [Serge Ayoub] بود (نام مستعارش «باتسکین» [Batskin] است) و ممکن است با گروههای کوچکی مانند «انقلابیون ناسیونالیست جوان» [Jeunesses Nationalistes Révolutionnaires] یا «راه سوم» [Troisième Voie] در هم آمیزند. آنها کنشگران افراطی تلقی میشوند که از تبلیغات و حضور عمومی احتراز میکنند.
۴- نیروی در حال ظهور دهه ۲۰۰۰ جنبش «هویت» [Identitaires: جنبش هویت (که به هویتگرایان نیز معروف است) یک جنبش ملیگرای سفید پوست اروپایی و آمریکای شمالی است که از فرانسه کلید خورد. این جنبش فعالیت خود را بهعنوان جنبشی برای جوانان که از «راست جدید» و برخی گروههای ضدصهیونیست و بلشویکی ملی بر میخاست شروع کرد. این جنبش بخشی از جنبش ضدجهاد است که بسیاری از اعضایش به نظریه توطئه نسلکشی سفیدپوستان باور دارند. این جنبش مدافع مفهوم «اروپای ۱۰۰پرچمی» است] است که ایدئولوژیهای الهام گرفته از ایدههای «الن دو بنوییست» [Alain de Benoist] و اندیشکدهاش را گرد هم میآورد. جنبش هویت شبکهای از چندین سازمان کوچک و محلی است و به قدرت هویتهای فرهنگی باور دارد. آنها با دادن جایگاهی مهم در کشمکششان به مسائل «فرهنگی» نقشی قاطع در «چرخش فرهنگی» [cultural turn] راست افراطی در فرانسه ایفا کردند. آنها روشهای گروههای چپگرا را بهکار بستند مانند «جنگ فرهنگی» [cultural war] ملهم از گرامشی تا ایدههای خود را با هر ابزار ممکنی بپراکنند. آنها در چندین انتخابات – بهویژه در جنوب فرانسه- شرکت کردهاند؛ جایی که در آن تثبیت شدهاند. برخی از آنها در فعالیتهای خشن اولیهشان به جنبش سرتراشیدهها نزدیک بودند.
۵- اگر این گروهها به راحتی ادعا کنند که حامی انقلابند، گروههای محافظهکارتری وجود خواهند داشت که میتوانند تاثیرگذار بر راست افراطی تلقی شوند. در سطح فکری، گروههایی خواهند بود مانند «جنبش عنصر فرانسه» حول «پییر سیدوس» یا بخش جوانانش که «ناسیونالیستهای جوان» [Jeunesses Nationalistes] نامیده میشوند. آنها که دلتنگ دیدگاه مارشال پتن هستند در استفاده از این شعار تردید نمیکنند: «کار، خانواده، میهن»[ patria]. آنها فعالترین گروه رادیکال در تظاهرات علیه ازدواج همجنسگرایان بودند که خواستار اعلام جرم کردن دوباره همجنسگرایی بودند.
۶- «ناسیونالیستهای جوان» و «عنصر فرانسه» تنها جنبشهایی بودند که در حوادث خاص و تظاهرات خیابانی سازماندهی شده از سوی گروه محافظهکار کاتولیک «سیویتاس» [Civitas] مشارکت کردند.
بنیادگرایان کاتولیک همچنان جناح مهمی در راست افراطی بوده و دید جدیدشان بهخاطر مسائل مهم زمان است: ازدواج همجنسگرایان، تبدیل و تحول خانواده، فناوریهای جدید کمکرسان در تولید مثل و موضوعات جنسیتی. اگرچه روشهای سیویتاس(مثل عبادات عمومی در خیابانها) ظاهرا رادیکالتر به نظر میرسد اما محافظهکاران کاتولیک همچنان ایدههای خود را از طریق روزنامهها (مانند Présent) و انجمنها ترویج میکنند.
سازمانهای راست افراطی
در این عرصه ما تصمیم گرفتیم که بر دو سازمان متفاوت متمرکز شویم - «جبهه ملی» و «کنشگران علیه اسلامیسازی»- که توضیحدهنده تاریخ راست افراطی فرانسه است. «جبهه ملی» مهمترین سازمان راست افراطی است و همچنان در بطن بازی است و مخاطبان خود را فزونی بخشیده و در دل جریانهای انتخاباتی حضور دارد. «کنشگران علیه اسلامیسازی» شبکهای است که حول مسالهای خاص ساخته شده که در حال اهمیت یافتن است و آن مساله خاص اسلامی ساختن فرضی فرانسه است. در هر صورت، ما بهصورت مفصل تولیدات مکتوب، ایدئولوژیک و فکری این جنبشها را مطالعه کردیم، برخی حوادث سازماندهی شده خاص را مشاهده کردیم و مصاحبههایی با برخی اعضا و کنشگرانشان انجام دادیم.
ارسال نظر