اگر پوشک هم در دسترس نبود با چسب نواری برق آنها را می‌پوشاندند یا اینکه لخت و عور، زنجیر شده به دیوار سلول زنجیر می‌شدند. سلول‌های بتنی گرم نبودند و در روشنایی روز و سیاهی شب، صدای موسیقی در بیشتر زمان‌های روز از طریق بلندگو پخش می‌شد.

اینها بخشی از توصیفات زندان‌های مخوف سی‌آی‌ای است که روزنامه گاردین دست به افشاگری زده است. این روزنامه می‌نویسد: بروس جسن، یکی از بازجویان سی‌آی‌ای در سال ۲۰۰۳ گفته بود که فضا بسیار خوب است؛ اما دو ماه بعد در میان خبرنگاران درمورد یکی از زندانیان به نام گل رحمان که از وی بازجویی می‌کرد، در باب امکانات سلول‌ها گفت: کثیف اما ایمن است.  جسن، یکی از دو روانشناس مقاطعه‌کار سازمان سی‌آی‌ای است که تکنیک‌های بازجویی این نهاد را در زندانی مخفی در نزدیکی کابل در افغانستان در سال ۲۰۰۲ توسعه داد.  ۵ روز پس از بازگشت جسن به آمریکا، رحمان که از کمر به پایین لخت روی زمین سفت زنجیر شده بود، مرده پیدا شد. او به‌دلیل هیپوترمی (کاهش دمای بدن) مرده بود.

در ماه اوت، خانواده گل رحمان، دو تن از نجات‌یافتگان این سلول‌های سیاه یعنی محمد بن‌سود و سلیمان عبدالله سلیم، در دادخواست خود از جسن و جیمز میچل به‌دلیل شکنجه شکایت کردند.

با راه افتادن این شکایت، میچل و جسن به این دلیل که ممکن است زوایای پنهان آنچه در سلول‌ها اتفاق می‌افتد روشن شود از حضور در دادگاه علنی امتناع کردند. سلول‌هایی که به «تاریکی» شهرت یافته بودند. اما بسیاری از شاکیان امیدوار بودند بیش از آنکه این دو در دادگاه محکوم شوند، اسناد این سلول‌ها برای مردم روشن و از حالت طبقه‌بندی شده خارج شود. این اسناد که بسیاری از آنها به‌عنوان ادله در دادگاه فهرست شده بودند، تصویری کافی از این امر نشان می‌داد که این سه مرد در داخل سیاه چاله‌های سی‌آی‌ای چه کشیده‌اند و اینکه زندگی آنها چگونه توسط جیمز میچل و بروس جسن که این شکنجه‌ها را طراحی کرده بودند، به تباهی کشیده شد.

مردی با تمام حقه‌ها

در میان واضح‌ترین این اسناد، گزارشی است که در تاریخ ۲۸ ژانویه سال ۲۰۰۳، درمورد مرگ گل رحمان توسط سی‌آی‌ای تهیه و تحویل جیمز پاویت، معاون رئیس عملیاتی آژانس شده است. این سند در ۳۲صفحه واضح و به همراه پیوست‌هایی که وقایع مهم بر روی آن فهرست بوده، تنظیم شده است. در این سند مصاحبه‌هایی با جسن و افسر جوان سی‌آی‌ای وجود دارد که در آن به نحوه اداره این سلول‌های سیاه پرداخته شده است. این تحقیقات نشان می‌دهد که زندانی تنها ۶۹ روز پس از برقراری این سلول‌ها کشته شده است. محققان دریافتند که این مکان سیاه در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۲ افتتاح و در یک ماه ظرفیت آن پر شد. این مکان با ترکیبی از برنامه‌های بدیع و ابتکارات خطرناک تاسیس شده بود. سلول‌ها برای محرومیت حسی طراحی شده بودند؛ اما مدیر این مکان برنامه‌های خود را هم اجرایی کرده بود. مثلا قراردادن استریو. افرادی که گزارش «در مورد تاریکی» را تهیه کرده‌اند متوجه شدند که یک کلید برق، تمام روشنایی سلول‌ها را کنترل می‌کرده است و در مصاحبه‌ها مشخص شد که با تصمیم یک نفر بود که همگی یا باید در تاریکی به‌سر می‌بردند یا روشنایی. اما این فرد عموما ترجیح می‌داده است که گزینه اول، یعنی خاموشی تمام وقت را بعضا به اجرا در آورد. نام مدیر سایت در ابتدا از این گزارش در آورده شده بود؛ اما زمانی که این گزارش برای کنگره فرستاده شد، در پاورقی به اسم وی اشاره شده بود. نام این فرد متیو زیربل بود که هیچ تجربه‌ای در زندان‌بانی نداشت و تازمانی که وارد این سایت شد اصلا نمی‌دانست که قرار است این سایت را اداره کند.

یافته‌های پیشین از سوی بازرسان نشان می‌دهد که اگر دستگیری رحمان با ورود جسن همزمان نمی‌شد او احتمالا امروز زنده بود؛ زیرا به محض دستگیری وی در پاکستان و انتقال وی به این سایت، او به‌طور مستقیم نقش بازجویی از رحمان را به عهده گرفت.

جسن که مسوولیت پرونده رحمان را به عهده گرفت، در دو هفته ۶ بار وی را مورد بازجویی قرار داده است و میچل در دادگاه اعلام کرد که تنها یک بار رحمان را دیده اما هدف هر دوی آنها این بوده است که شرایط را برای این زندانی سخت‌تر کنند. اما تحقیقات و بررسی‌های بیشتر نشان داد این جسن بوده است که تصمیم گرفته تا میزان تکنیک‌های بازجویی را افزایش دهند و این جسن بود که به زیربل توصیه کرده بود که چگونه رحمان را در زمان بازجویی تحت فشار قرار دهد. او می‌توانست به مدیر سایت بگوید چه اقداماتی انجام دهد. او خود را در مصاحبه‌ها فردی معرفی کرده بود که همه حقه‌ها را به تنهایی ابداع کرده است.

زمانی که رحمان شکایت کرده بود که هوا بسیار سرد است، زیربل توصیه جسن را جدی گرفته بود. جسن به او گفته بود که رحمان دروغ می‌گوید از شیوه‌های مقاومت القاعده‌ای‌ها پیروی می‌کند. زمانی هم که رحمان گفته بود به‌دلیل سرما قادر به فکر کردن نیست و از شیوه‌های درمانی شکایت کرده بود، بازجوها به توصیه جسن حرف او را جدی نگرفته بودند.  

زمان هرچه می‌گذشت هوا سردتر می‌شد. نزدیک زمستان بود و این منطقه به شدت سرد می‌شد. او در نهایت به‌دلیل هیپوترمی فوت می‌کند. زمانی که بازرس سی‌آی‌ای برای سرک کشیدن به این منطقه رفته، تایید کرده بود که هوا در این نقطه بسیار سرد می‌شود و او علت فوت رحمان را به‌دلیل هیپوترمی منطقی توصیف کرده بود. او می‌گوید: زمانی که سلول را بازرسی کردم او فقط یک جوراب و پوشک داشت. حالا بعد از ۱۵ سال که دادگاهی تشکیل شده است به نقش جسن و میچل بیش از پیش پی برده شده و شیوه‌های آنها به شدت بی‌رحمانه توصیف شده است، درحالی‌که این دو نزدیک به ۱۰ سال برای سی‌آی‌ای کار کرده بودند.

 

جیمز میچل

 

بروس جسن