ترامپ میخواهد علیه کره از الگوی جنگ لیبی در زمان ریگان استفاده کند
توییت پایان مذاکرات در حساب کاربری ترامپ
او در توییت خود نوشت: «روسای جمهور و دولتهایشان ۲۵ سال با کرهشمالی مذاکره کردند و پولهای کلانی پرداخت شد... که کارگر نبوده و قبل از اینکه جوهر این مذاکرات خشک شود از آنها تخلف شد و این مذاکرهکنندگان آمریکایی را به تمسخر گرفته است.» وقتی خبرنگاران از او در مورد این توییتها پرسیدند، ترامپ پاسخ داد: «بهزودی خواهید فهمید.» سارا ساندرز، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، درمورد این توییتها اعلام کرد که تمام گزینهها هنوز روی میز است، اما اطلاعات جدیدی در مورد این سخنان نداد. میراندا گرین، گزارشگر سیانان مینویسد: «این اولینبار نیست که ترامپ برای حمله لفظی به کرهشمالی به رسانههای اجتماعی روی آورده است. وی پیش از این رهبر کرهشمالی را مرد موشکی، مرد چاقالو، پسر چاق کرهشمالی و ... نامیده بود.» توییت روز شنبه ترامپ دو روز پس از سخنان جنجالآفرین او بود که گفته بود: «کاری را که باید انجام میدهیم» تا مانع تهدیدات این کشور شویم. ترامپ گفته بود: «نمیتوانیم به این دیکتاتور اجازه دهیم که ملت ما یا متحدانمان را تهدید کند.»
آیا شبهجزیره در مسیر جنگ هستهای قرار دارد؟
پیش از این کرهشمالی در پاسخ به تهدیدات آمریکا اعلام کرده بود که جنگندههای آمریکایی را ساقط خواهد کرد حتی اگر در مسیرهای هوایی بینالمللی بر فراز شبهجزیره به پرواز در آمده باشند. در ۲۶سپتامبر، برخی شواهد اطلاعاتی نشان داد که مقامهای کرهشمالی برخی از تجهیزات موشکی، تانکها و ادوات زرهی خود را به ساحل شرقی خود منتقل کرده تا در جایگاه بهتری برای هدف قرار دادن پرندههای آمریکایی قرار داشته باشند. این نشان میدهد پیونگیانگ وارد فاز عمل شده و تهدیداتش جدیتر از قبل شده است و بیمیل نیست که یک آتش بازی با آمریکا راه بیندازد. «ادوارد چانگ»، در تحلیلی برای The National Interest مینویسد اگر کرهشمالی در پاسخ به تهدیدات و لفاظیهای ترامپ جنگنده (های) آمریکایی را ساقط کند، چه میشود؟ آنچه روشن است این است که آمریکا پاسخ خواهد داد، اما آنچه کمتر روشن است این است که نمیدانیم پاسخ آمریکا چگونه و در چه سطح خواهد بود؟
حمله کرهشمالی به جنگندههای آمریکایی و ساقط کردن آنها مسبوق به سابقه است. ۸ دسامبر ۱۹۹۴ آخرین حملهای بود که به یک جنگنده آمریکایی از سوی این کشور انجام گرفت. یک هلیکوپتر نظامی OH-۵۸ Kiowa که درحال گشتزنی در منطقه غیرنظامی (DMZ) بود، ساقط شد که نتیجه آن مرگ یک خلبان و دستگیری نفر دیگر بود که اندکی بعد آزاد شد. بدترین مورد در ۱۵ آوریل ۱۹۶۹ رخ داد. یک هواپیمای EC-۱۲۱ Warning Star نیروی دریایی از سوی جت جنگی کرهشمالی در دریای ژاپن ساقط شد و ۳۱ خدمه آن کشته شدند. در هیچکدام آمریکا دست به تلافی نزد. در مورد حادثه ۱۹۶۹ دولت نیکسون گزینههای خود را روی میز گذاشت از جمله یک ضربه هستهای علیه کرهشمالی. عوامل بسیاری وارد کارزار شدند اما در نهایت رفتار پیونگیانگ بیپاسخ ماند. دولت از این انفعال شرمسار شد؛ اما وعده داد که هرگز نگذارد چنین اتفاقی روی دهد. در بقیه دوران نیکسون، کرهشمالی هرگز دست به تحریک آمریکا نزد. دفعات دیگری هم اتفاقاتی از این دست رخ داد: در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۲ دو جنگنده آمریکایی در یک مانور بر فراز منطقه DMZ به پرواز در آمدند؛ اقدامی که میتوانست واکنش کرهشمالی را برانگیزد. در ۴مارس ۲۰۰۳، هواپیمای جاسوسی RC-۱۳۵S Cobra Ball از سوی ۴ جنگنده کرهشمالی تعقیب و ردیابی شدند اما موفق به فرار شد. با این حال، ترامپ بر خلاف روسای جمهور قبل اعلام کرده که به هرگونه رفتار پرخاشگرانه کرهشمالی پاسخی نظامی خواهد داد. اگرچه کرهشمالی چندان میلی برای آزمودن رفتار ترامپ ندارد اما بیمیل نیست که «رفتاری دیگر» از خود بروز دهد.
برای مثال، بهجای تیراندازی به جنگندههای آمریکایی، نیروی هوایی کرهشمالی یا جنگندههای این کشور میتوانند از طریق رادیو یا روشن کردن رادارهای کنترل آتش (مثل موردی که در سال ۲۰۰۳ برای RC-۱۳۵S رخ داد) آمریکاییها را بترسانند یا این تلقی را ایجاد کنند که پیونگیانگ میتواند خساراتی به واشنگتن وارد آورد. دقیقا همین رویکرد تقلیدی و خودخواهانه است که رژیمهایی مانند کرهشمالی را از دیگر رژیمها جدا میکند. البته روشن شدن و قفل شدن رادارها هم میتواند برای هر دو طرف فاجعهبار باشد. «ادوارد چانگ» مینویسد هیچ سازوکاری در شرایط فعلی برای مدیریت خصومتها وجود ندارد. او معتقد است معلوم نیست تحت چه شرایطی خلبانان آمریکایی مجاز به انجام حمله پیشگیرانه برای دفاع از خود خواهند شد؟ آیا قبل از شروع آتش، این واحدها با مراجع بالاتر مشورت خواهند کرد؟ یا مانند رونالد ریگان در فرمان سال ۱۹۸۱ خود در مورد لیبی مجاز به ریختن آتش خواهند بود؟ آمریکا بدون پاسخ به این سوالات در مواقع اضطرار خود را در وضعیت دشواری خواهد یافت و باعث میشود وضعیت ناخوشایند حتی بدتر شود.
اگر کرهشمالی بهسوی جنگنده آمریکایی شلیک و آن را ساقط کند، آمریکا طیف مختلفی از گزینهها را برای پاسخ خواهد داشت: از جنگندهها و بمبافکنها گرفته تا کشتیهای جنگی و زیردریاییها و موشکهای کروز تامهاوک. فقدان اطلاعات جاسوسی مانع از این شد که آمریکا در حادثه ۱۹۶۹ دست به تلافی بزند؛ اکنون آمریکا دست بازتری در زمینه جاسوسی، نظارت، ردیابی و شناسایی اهداف دارد و منابعش نیز گستردهتر است و با فراغ بیشتری میتواند اهداف و طرحها را برای عملیات برگزیند. براساس تجربیات گذشته، در صورت اقدام نظامی کرهشمالی علیه منافع آمریکا یا هواپیماهای این کشور، سلاح انتخابی احتمالا موشکهای کروز تامهاوک خواهد بود. ضریب خطای پایین و دقت آنها باعث میشود تلفات انسانی هم کمتر شود. حتی اگر آمریکا برای وارد آوردن ضربه تلافیجویانه از جنگندههای خود استفاده کند، موشکهای تامهاوک میتواند نقشی اساسی در عقیم کردن شبکه موشکی و دفاع هوایی کرهشمالی ایفا کند و این اقدامی ضروری است که برای موفقیت عملیات هوایی مهم است.
بمبافکنهای استراتژیک B-۱B Lancer, B-۲A Spirit and B-۲۵H Stratofortress مواردی هستند که کرهشمالی از آنها میترسد. پرتاب موشکها از پایگاه اندرسون در گوام همراه با هواپیماهای رادارگریز B-۲ اجازه ضربه زدن بدون خطر ساقط شدن را به آمریکا میدهد. موشکهای کروز CALCM که میتوانند بر هواپیماهای B-۵۲ سوار شوند و موشکهای JASSM که از قابلیت سوار شدن بر هر سه نوع هواپیما برخوردارند از قابلیت ضربهزنی و دقت بالا از فاصله چند صد مایلی برخوردارند. اطلاعات طبقهبندینشده نشان میدهد که موشکهای CALCM میتوانند ۶۸۰ مایل و موشکهای ۶۲۰ JASSM مایل به پرواز در آیند. اگر آمریکا ضربه بزرگتری را مد نظر داشته باشد شصت و چند جنگنده این کشور میتوانند نقشی حیاتی داشته باشند. پرواز از مناطق نزدیک میتواند خطرساز باشد و شناسایی و زدن جنگندهها از سوی کرهشمالی را راحتتر سازد؛ اما پرواز از مناطق دوردستتر شانس زدن جنگندههای آمریکایی از سوی کرهشمالی را پایین آورده و باعث میشود کرهشمالی نتواند تشخیص دهد که حمله از کدام جناح انجام میگیرد.
اگر حمله هوایی از سوی کرهشمالی باشد، آمریکا و متحدانش میتوانند آن پایگاهی را که پرواز یا شلیک از آنجا صورت گرفته، هدف قرار دهند. حمله در شب صورت خواهد گرفت و این نقطه قوت آمریکا و ضعف کرهشمالی را نشان خواهد داد. اما واکنش کرهشمالی چه خواهد بود؟ این کشور میتواند به بمباران، حملات مرزی، حملات ایذایی، حملات دریایی، حملات سایبری و تروریسم روی آورد. با توجه به قدرت هستهای و بازدارندگی این احتمال هست که این کشور دست به تلافی و مقابله به مثل بزند و نتیجه تنش احتمالا جنگی گسترده خواهد بود.
ارسال نظر