موج تجزیهطلبی به کل اروپا گسترش مییابد
بنبست کاتالونیا
وقتی یک حکومت دموکرات، پلیس ضدشورش به خیابانها میفرستد تا با باتوم بر سر پیرزنان بزند و آنها را از رای دادن منصرف کند، یک جای کار بهشدت میلنگد. اهالی کاتالونیا میگویند که در رفراندوم استقلال منطقه کاتالونیا از اسپانیا که در روز اول اکتبر (۹ مهر) برگزار شد، حدود ۹۰۰ نفر به دست پلیس مجروح شدند. دلیل تحریک رهبران کاتالونیا در برگزاری این رفراندوم غیرقانونی هر آنچه بود، واکنش ماریانو راخوی، نخستوزیر اسپانیا به آن، این کشور را به بدترین بحران قانون اساسی از زمان کودتای ۱۹۸۱ تاکنون تبدیل کرده است. اگر راخوی تصور کرده است که با شکستن سرها میتواند از تجزیهطلبی ممانعت کند، سخت در اشتباه است. او با این واکنش فقط یک بنبست ایجاد کرد، بنبستی که در آن به دشمنانش انرژی بخشید و دوستانش را شوکه کرد. در روز سوم اکتبر ( ۱۱مهر)، کاتالونیا، یکی از ثروتمندترین مناطق اسپانیا شاهد تظاهراتی بود که در آن هزاران معترض به خیابانها ریختند تا نارضایتی خود را اعلام کنند. تجزیه میتواند برای اسپانیا یک فاجعه باشد. این کشور دومین شهر مهم خود را از دست خواهد داد و در خطر از دست رفتن بیشتر منطقه باسک قرار خواهد گرفت. این تجزیه به اهالی کاتالونیا هم آسیب خواهد زد و به همین دلیل است که احتمال میرود اغلب آنها با آن مخالفت کنند. علاوه براین استقلال کاتالونیا میتواند موجب تجزیهطلبی در دیگر نقاط اروپا همچون اسکاتلند، شمال ایتالیا، کورسیکا و حتی شاید در باواریا شود. برای جلوگیری از تعمیق این بحران، هر دو طرف نیازمند یک توافق جدید در قانون اساسی هستند. به جای این اما آنها خشم را برگزیدهاند و کاتالونیا در آستانه آن قرار دارد که بهطور یکجانبه و غیرقانونی اعلام استقلال کند.
گذشته از بحث قانونی یا غیرقانونی بودن جداییطلبی، وقتی که مطالبه استقلال به یک نقطه بحرانی میرسد، دولتها باید به سه روش با آن مواجه شوند: با آن برخورد کنند و بر آن پیروز شوند، سر تسلیم در برابرش فرود آورند یا با حسن نیت به مذاکره در مورد آن بنشینند، با وجود آنکه میدانند ممکن است نتیجه آن مذاکرات پیروزی استقلالطلبان باشد. راخوی فرصت استفاده از این گزینه را از دست داد. اعزام نیروهای پلیس از طرف او برای سرکوب رای جداییطلبان کاتالونیا نه فقط یک فرصت تبلیغاتی بهدست آنها داد، بلکه مهمتر از همه اینکه یک تجاوز از خط قرمزها بود. حمله به خیل عظیم شهروندان صلحطلب شاید در تبت جواب دهد اما در یک دموکراسی غربی نمیتواند دوام بیاورد و راخوی با این کار به مشروعیت از پیش لکهدار شده حکومت اسپانیا پایان بخشید. حتی اگر رهبر کاتالونها اعلام استقلال کند، راخوی باید در برابر وسوسه توسل به خشونت خویشتنداری کند و برای تعلیق حاکمیت آن منطقه به قدرت خود متوسل نشود. چون هر راهکاری از این دست با اشتباه قبلی او ترکیب خواهد شد. درحال حاضر فقط مذاکره میتواند آرامش را حفظ کند و این مذاکره باید هر چه زودتر آغاز شود. راخوی تنها با توسل به زور قادر نخواهد بود از تجزیه اسپانیا پیشگیری کند بلکه به آن شتاب خواهد بخشید.
ارسال نظر