جنوبیها سلاح هستهای میخواهند
شبهجزیره اتمی
محافظه کاران کرهای، رسانههای این کشور و بسیاری از مردم خواستار «سلاحهستهای» هستند. حتی لیبرالها و میانهروها هم خواستار این هستند که کرهجنوبی به سوی دستیابی به سلاح هستهای گام بردارد. نخبگان، رسانهها و شهروندان کرهجنوبی بر این باورند که برای اجتناب از تهدیدات همسایه شمالی و دستیابی به قدرت بازدارندگی اکنون وقت آن است که سئول هم در مسیر هستهای شدن گام بردارد. «رابرت کلی»، استادیار روابط بینالملل در دپارتمان علوم سیاسی در دانشگاه ملی پوسان در کرهجنوبی، معتقد است «یک آلترناتیو یا جایگزین دیگر هم برای هستهای شدن هست: اینکه تسلیحات هستهای تاکتیکی آمریکایی در سئول مستقر شود» تا مانع حرکت سئول به سوی دستیابی به کلاهک هستهای شود. به این روش، هم جلوی هستهای شدن کرهجنوبی گرفته میشود و هم از مسابقه تسلیحاتی در منطقه جلوگیری میشود. «کلی» معتقد است بحثی که چند دهه بود زندگی سیاسی در کرهجنوبی را تحت تاثیر قرار داده بود اکنون درحال تبدیل شدن به یک بحث عمومی داغ است. برای اولین بار، اکثریت قاطعی از مردم کرهجنوبی خواستار دستیابی به این قابلیت هستند.
تسلیحات هستهای به دلایلی روشن، جذاب هستند: این سلاحها یک همسازی جذابی با کرهشمالی تازه هستهای شده به دست میدهند. تسلیحات هستهای هم برای دارندهاش پرستیژ جهانی میآورد و هم وزن و جدیت آن کشور در روابط بینالملل را بالا میبرد. در شبهجزیره، داشتن این تسلیحات یک تصور قدرتمندتر و متقابلی میان دو کره بهوجود میآورد دال بر «نابودی حتمی متقابل.» این مفهوم به این معناست که دو قدرت هستهای «خصم» میتوانند با یکدیگر در «صلحی سرد» به سر برند، زیرا طرفین میتوانند با تهدید «تلافی گسترده»ی متقابل، طرف دیگر را از انجام حمله بازدارند. کرهجنوبی البته به یک معنا و به دلیل قرار گرفتن زیر چتر امنیتی آمریکا از MAD برخوردار است. ایالاتمتحده بازدارندگی هستهای را به کرهجنوبی هم گسترانده است. آمریکا تهدید کرده که اگر کرهشمالی دست به حمله هستهای به کرهجنوبی بزند، همین روش را در برابر پیونگیانگ بهکار خواهد بست.
این روش به جای اینکه تسلیحات هستهای را تحت فرمان رئیسجمهوری کرهجنوبی قرار دهد، به نوعی تسلیحات هستهای آمریکایی را «به عاریت میگیرد.» با وجود مستحکم بودن اتحاد آمریکا- کرهجنوبی اما کنترل بومی و داخلی بر چنین تسلیحات قدرتمندی همواره برای هر دولت مستقلی بسیار جذاب است. اکنون که کرهشمالی با تسلیحات هستهای از قابلیت ضربه زدن به شهرهای آمریکایی برخوردار است، یک بحثی راه افتاده دال بر اینکه آیا آمریکا «سان فرانسیسکو را بهخاطر سئول به خطر خواهد افکند یا خیر.» به عبارت دیگر، اگر کرهشمالی دست به حمله علیه کرهجنوبی بزند و همزمان آمریکا را – در صورت ورود به جنگ- تهدید به حمله هستهای کند، آیا به واقع ایالاتمتحده وارد این جنگ خواهد شد؟ بحثهایی از این دست در دوران جنگ سرد هم مطرح شده بود. پس از اینکه قاره آمریکا تحت پوشش موشکهای شوروی قرار گرفت، متحدان اروپایی از تعهد آمریکا به خشم آمدند زیرا دو تا از این متحدان – بریتانیا و فرانسه- هستهای شدند. همین منطق در کرهجنوبی- و احتمالا ژاپن- هم ایفای نقش میکند.
تاکنون، دولت لیبرال کرهجنوبی این تلاش را رد کرده است و دولت آمریکا نیز بیمیل به پذیرش هر دو پیشنهاد است: هستهای شدن بومی کرهجنوبی یا استقرار کلاهکهای کوچک هستهای و تاکتیکی آمریکا در شبهجزیره. هر دو طرف از این بیم دارند که کلاهکهای کرهجنوبی به این ترس بیفزاید و به توجیه برنامه هستهای کرهشمالی و انفعال عمدی چین کمک کند. اما دلیل مهم دیگری هم هست که چرا کرهجنوبی نیازی به تسلیحات هستهای ندارد: این کشور بعید است که از سلاح هستهای علیه کرهشمالی استفاده کند حتی اگر از سوی پیونگیانگ مورد حمله قرار گیرد. در سناریویی بسیار افراطی که سئول به جد حمله هستهای به کرهشمالی را مدنظر داشته باشد، هر دو کره در آستانه کشمکش مرگباری بر سر کنترل شبهجزیره قرار خواهند گرفت. این یعنی، حتی پیش از اینکه کرهجنوبی چنین گزینه دراماتیکی را در نظر داشته باشد، هر دو کره احتمالا در جنگ با هم قرار میگیرند. اما در نبرد نهایی میان دو کره، کرهجنوبی (و آمریکا) به سرعت به کرهشمالی حمله خواهند کرد که این هم به نوبه خود کرهجنوبی را مسوول هرج و مرج و آشوبی قرار میدهد که کرهشمالی ایجاد کرده است. هدف زمان جنگ کرهجنوبی مبنی بر نابودی و جذب و هضم کرهشمالی- بهویژه، به شکل متناقضی، اگر کرهشمالی، همسایه جنوبی را مورد حمله هستهای قرار دهد- ایده ضدحمله هستهای به کرهشمالی را به ایدهای بد تبدیل میکند؛ زیرا اشغال- از جمله به ارث بردن مناطق انفجاری کرهشمالی- اندکی پس از آن رخ خواهد داد.
این یک تمایز مهم میان مورد بازدارندگی هستهای کرهای و دیگران مانند آمریکا/ شوروی (روسیه)، آمریکا/ چین یا هند/ پاکستان است. در هر یک از این موارد، هیچ طرفی نمیخواهد دیگری را جذب و هضم کند. این مساله، استفاده از تسلیحات هستهای را برای طرفی که میخواهد آن را مورد استفاده قرار دهد کمهزینهتر میسازد. در مورد جنگ سرد، آمریکا و شوروی توجه کمی به پاکسازی و تصفیه تخریبی که بر یکدیگر وارد میکردند داشتند. بار اصلی بازسازی بر دوش طرفی بود که ضربه خورده است. این در مورد کره مصداق ندارد. کرهجنوبی – لااقل به شکل دو ژوره- اهداف تجدیدنظرطلبانهای در مورد کرهشمالی دارد. سئول خواهان نابودی کرهشمالی، جذب و هضم سرزمین و مردمانش و حکمرانی بر آن است. این حتی در قانون اساسی کرهجنوبی نیز نوشته شده است. اگر کرهجنوبی در وضعیت تامل در مورد استفاده از زور هستهای علیه کرهشمالی باشد، این وضعیت آنقدر جدی خواهد بود که کرهجنوبی احتمالا دست به حمله و نابودی کرهشمالی خواهد زد. اگر این کشور چنین کند، وارث یک ویرانی هستهای خواهد شد که خودش به بار آورده است.
این باعث ایجاد انگیزه معکوس برای عدم انجام حمله هستهای به کرهشمالی میشود حتی اگر این کرهشمالی باشد که ابتدا کرهجنوبی را مورد حمله هستهای قرار دهد. تا زمانی که کرهجنوبی همچنان برنده نزاع و نبرد با کرهشمالی باشد، کرهشمالی هستهای بهطور چشمگیری تعهدات و هزینههای پسا پیروزی کرهجنوبی را بدتر خواهد کرد. برای یک جمهوری متحد کره بهتر است که بخشی از سرزمین یا جمعیتش از میان برود نه هر دو بخش آن. تنها سناریویی که در آن کرهجنوبی ممکن است دست به ضدحمله هستهای علیه پیونگیانگ بزند زمانی است که کرهشمالی واقعا پیروز جنگ علیه کرهجنوبی باشد. اگر مساله این باشد، کرهجنوبی از تسلیحات هستهای جنگی برای کاهش پیشرفت کرهشمالی استفاده کند درست همانطور که ناتو استفاده از چنین سلاحهایی را برای کاهش پیشرفت ارتش سرخ در غرب بهکار گرفت. اما تا زمانی که کرهجنوبی به شکل معقولی خود را پیروز جنگ تصور کند- که تا زمانی که اتحادش با واشنگتن برقرار باشد چنین هم خواهد بود- سئول در وضعیتی خواهد بود که تقریبا تحت هیچ شرایطی از تسلیحات هستهای استفاده نکند، زیرا خودش مسوول پاکسازی در صورت استفاده خواهد بود. کوتاه سخن اینکه، نه تنها یک کرهجنوبی هستهای موجب تشنج در منطقه خواهد شد، بلکه احتمالا و حتی در صورت حمله کرهشمالی هم از تسلیحات هستهای استفاده نخواهد کرد. هستهای شدن کرهجنوبی امری بسیار ضعیف است.
ارسال نظر