اقتصاد علت اصلی جذب افراد به داعش است
قربانیان حکمرانی بد در عصر جدید
دنیای اقتصاد: گروههایی که دیار خود را برای پیوستن به داعش و جنگ در رکاب «مبارزان آخرالزمانی» ترک میکنند دارای پیشینههای عجیب و غریبی هستند. برخی در زمره محرومترین افرادند، برخی دارای سطوح پایینی از آموزش و سواد هستند و برخی «فاقد ابتداییترین درک و ابتداییترین دانش از اسلامند. »
«دفتر سازمان ملل برای مبارزه با تروریسم» در مطالعه جدیدی دریافت که بیشتر اعضای گروه داعش با وجود ادعایی که در مورد اسلام و محافظت از مسلمانها دارند اما بسیاری از آنها بهویژه آن دسته از «بازگشتگان» افرادی «سادهلوح» و بیسواد هستند که هیچ دانشی از دین ندارند و حتی نمیدانند چگونه نماز بخوانند.
دنیای اقتصاد: گروههایی که دیار خود را برای پیوستن به داعش و جنگ در رکاب «مبارزان آخرالزمانی» ترک میکنند دارای پیشینههای عجیب و غریبی هستند. برخی در زمره محرومترین افرادند، برخی دارای سطوح پایینی از آموزش و سواد هستند و برخی «فاقد ابتداییترین درک و ابتداییترین دانش از اسلامند.»
«دفتر سازمان ملل برای مبارزه با تروریسم» در مطالعه جدیدی دریافت که بیشتر اعضای گروه داعش با وجود ادعایی که در مورد اسلام و محافظت از مسلمانها دارند اما بسیاری از آنها بهویژه آن دسته از «بازگشتگان» افرادی «سادهلوح» و بیسواد هستند که هیچ دانشی از دین ندارند و حتی نمیدانند چگونه نماز بخوانند. نویسندگان این مطالعه تحقیقی که مبتنی بر مصاحبه با ۴۳ فرد بازگشته از ۱۲ کشور بود، نوشتند: «بیشتر این اعضای داعش مذهب را در عدالت و بیعدالتی میدیدند نه بر حسب تقوا و معنویت.» آنها دریافتند که مبارز داعش «به احتمال زیاد مرد و جوان بوده و به لحاظ اقتصادی، آموزشی و بر حسب مولفه بازار کار در زمره محرومترینها هستند.» در این مطالعه همچنین آمده که «آنها احتمالا دارای سابقه و پیشینه سیاسی و اجتماعی انزواگرایانهای هستند.»
به گزارش ایندیپندنت، نویسندگان همچنین دریافتند که «بیشتر این داعشیها بیکار یا بیدرآمد بودند و زندگی آنها فاقد معنا بود.» حدود ۷۵ درصد این مصاحبهشوندگانی که به سوریه رسیدند در نهایت تصمیم گرفتند میدان جنگ را ترک کنند درحالی که برخی دیگر یا در داخل کشورهای خود یا در میانه راه از سوی دولتها متوقف شدند. با وجود درخواستی که به تمام اعضای سازمان ملل داده شده بود اما نویسندگان این مطالعه اعلام کردند که تنها ۷کشور موافقت کردند که در این مطالعه شرکت کنند: سه کشور از اروپا و ۴ کشور از خاورمیانه و شمال آفریقا. پروفسور حامد السعید(استاد دانشگاه منچستر) و ریچارد بارت(متخصص تروریسم) با بیشتر این بازگشتگان در زندان یا در برابر چشم یا دوربین نهادهای امنیتی دیدار کردند. بیشتر مبارزانی که مورد مصاحبه قرار گرفته و تلاش کرده بودند به داعش، القاعده، النصره یا احرارالشام بپیوندند عمدتا از خانوادههای متلاشی در فقیرترین و محرومترین بخشهای شهرهایی برخاسته بودند که در زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چندان فعالیتی نداشته و منزوی بودند. این مطالعه دریافت که «باورهای مذهبی نقش حداقلی در انگیزههای این گروه داشته است.» در مقابل، مولفههای اقتصادی مهمترین انگیزه بوده چراکه به این طریق به درآمد، خانه و همسر دست مییافتند. این مطالعه تقویتکننده و اثباتکننده تحقیق دیگری است که بر اساس اسناد درزیافته داعش انجام شده بود. در آن اسناد آمده بود که بیشتر مبارزان داعش دارای «درکی ابتدایی از قانون شریعت» بودند و سفرهای جنایتکارانه و خشن به سوریه را به امید «رستگاری» انجام میدادند.
این مطالعه نشان داد که تبلیغات داعش تاثیر زیادی بر مردان جوانی میگذاشت که در داخل کشورهای خود با چشمانداز مناسبی مواجه نبودند. وقتی این احساس با حس یا میل محافظت از مسلمانان اهل سنت در برابر رفتارهای اسد آمیخته میشد حسی دو چندان به آنها میبخشید. این مطالعه همچنین دریافت که اینترنت نقش چندان مهم و مستقلی بهعنوان منبعی از رادیکالیزاسیون برای جلب آنها نداشت. در واقع، آنهایی که میخواستند جهادی شوند فقط برای تایید و تقویت ایدههایی که از قبل وجود داشت به اینترنت روی آوردند. بنابراین اینترنت نقشی ثانویه در جذب آنها داشت. در عوض، مهمترین عامل در جذب آنها حلقههای دوستان و شبکههای اجتماعی بودند که حول مساجد، زندانها، مدارس، دانشگاهها و محلات شکل گرفته بودند. در این مطالعه آمده است که «حکمرانی بد، بهویژه نادیده گرفتن حاکمیت قانون، سیاستهای اجتماعی تبعیضآمیز، طرد سیاسی اجتماعاتی خاص و... آزار مقامهای امنیتی و مصادره پاسپورت یا دیگر اسناد هویتی همگی به احساس ناامیدی، نفرت و دشمنی نسبت به دولتها دامن زده و زمینه مساعدی برای جذب افراد به سوی تروریسم فراهم آورد.»
«هاری سارفو»، یک آلمانی داعشی، به ایندیپندنت میگوید تجربه حملات پلیس به او و آزار اجتماع محلی محرک او برای رفتن به سوریه بود چراکه در آنجا از فضای لازم برای تخلیه کردن خود برخوردار بود. گویی سوریه برای آنها مهد آزادی و سرزمین موعودی بود که با آزادی عمل هر کاری میخواستند میتوانستند انجام دهند. حامد السعید و ریچارد بارت معتقدند این افراد میتوانند به «نمایندهای قدرتمند علیه گروههایی که قبلا به آنها میپیوستند تبدیل شوند.»
ارسال نظر