بخش شصتودوم
نه «صلح آمریکایی» نه«صلح چینی» - ۱ مرداد ۹۶
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که توازن باثبات یعنی اینکه واشنگتن به توانایی خود برای تقابل- بهمنظور خنثیکردن- با چرخه بهطور فزاینده در حال تشدید و مشکلساز چینی- آمریکایی در غرب پاسیفیک احساس اطمینان میکند.
این توازن همچنین از آمادگی برای تعامل با پکن به شکلی متقابل، اذعان به وابستگی متقابل و نیاز به توسعه اعتماد متقابل و درک متقابل از ذهنیتها و امیال یکدیگر نشان دارد. اگر این روند بطلبد که واشنگتن در برخی زمینهها با پکن همراهی کند، این همراهی به این خاطر است که آمریکا بدون انجام این همراهی نمیتواند یک آسیای باثباتتر و مرفهتر را ایجاد کند.
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که توازن باثبات یعنی اینکه واشنگتن به توانایی خود برای تقابل- بهمنظور خنثیکردن- با چرخه بهطور فزاینده در حال تشدید و مشکلساز چینی- آمریکایی در غرب پاسیفیک احساس اطمینان میکند.
این توازن همچنین از آمادگی برای تعامل با پکن به شکلی متقابل، اذعان به وابستگی متقابل و نیاز به توسعه اعتماد متقابل و درک متقابل از ذهنیتها و امیال یکدیگر نشان دارد. اگر این روند بطلبد که واشنگتن در برخی زمینهها با پکن همراهی کند، این همراهی به این خاطر است که آمریکا بدون انجام این همراهی نمیتواند یک آسیای باثباتتر و مرفهتر را ایجاد کند.
استدلال علیه این «ضداستدلال» نادرست در فصل 2 ارائه شد. تلاش آمریکا برای جلو زدن از چین در آسیا به لحاظ نظامی تقریبا غیرممکن، بیتردید تحریکآمیز و مسلما برای برخی منافع کوتاهمدت داخلی به لحاظ سیاسی و اقتصادی - و نه استراتژیک- سودآورتر است. بحثهای داخلی آمریکایی که در اینجا مطرح شدند باید به شکل مستقیم و «رو در رو» به این اعتراضات بپردازند و هم مشکلات بزرگ را نشان دهند و هم امکانناپذیری تقریبی حفظ برتری و مزایای نسبی یک توازن باثبات اقتصادی، سیاسی و استراتژیک را. دوم، بسیاری استدلال خواهند کرد که «وضعیت نیروی بازدارنده» به ناگزیر، متحدان و دوستان آمریکا را به وحشت خواهند انداخت و باعث میشود آنها بترسند که چنین «وضعیت»ی امنیت آنها را به مخاطره خواهد افکند و گواهی خواهد بود بر عقبنشینی بیثباتکننده آمریکا از منطقه. این اعتراض باید از طریق مشاورههای گسترده با دیگر کشورها انجام شود.
این بحثها باید مزایای نسبی توازن باثبات را در مقایسه با آلترناتیوها و تعهد دائمی آمریکا به حفظ یک حضور قدرتمند در غرب پاسیفیک که بهترین سناریو است، برجسته کند. «وضعیت نیروی بازدارنده» مستلزم حضور نظامی دائمی و جسورانه آمریکا (هرچند اصلاح و تعدیل شده) و تقویت - نه تضعیف- بدون محدودیت اتحاد ژاپن- آمریکاست. اما همچنین مستلزم پیشرفت در بومیسازی قابلیتهای نظامی متحدان و دوستان آمریکا است.
دولت آمریکا و بسیاری از سیاستمداران آمریکایی به احتمال زیاد از این افزایش در قابلیت دفاع منطقهای حمایت میکنند. بنابراین، خلق «وضعیت نیروی بازدارنده» باید بهعنوان ابزاری برای اطمینان دادن به متحدان (و بهطور اخص ژاپن) و در برخی موارد تقویت روابط دفاعی با آنها مطرح شود. این وضعیت همچنین نباید واشنگتن را از حرکت به سوی «ساختار نیروی بازدارنده» و بازگشت به وضعیت تهاجمیتر بازدارد، اگر پکن به وعده ساختار نیروی بازدارنده محور و محدود خود عمل نکند.
ارسال نظر