آمریکا موشکهای تاد خود را از آلاسکا به سمت شرق آسیا شلیک میکند
لحظه هستهای شدن شبهجزیره
دنیای اقتصاد: ابعاد بحران در شبهجزیره کره هر روز پیچیدهتر میشود. از یکسو، برخی معتقدند فضا مستعد بحران و آماده یک جرقه است تا بحران شعلهور شود. ازسوی دیگر، برخی دیگر میگویند هنوز راه درازی تا درگیری نظامی در پیش است. آمریکا همچنان فعالانه استراتژی «چندبعدی» خود را به پیش میبرد. از یکسو، این کشور قصد دارد طی روزهای آینده آزمایش جدیدی روی سامانه دفاع موشکی تاد خود بهعمل آورد.
به گزارش رویترز قرار است موشکهای رهگیر تاد در این آزمایش از آلاسکا شلیک شوند.
دنیای اقتصاد: ابعاد بحران در شبهجزیره کره هر روز پیچیدهتر میشود. از یکسو، برخی معتقدند فضا مستعد بحران و آماده یک جرقه است تا بحران شعلهور شود. ازسوی دیگر، برخی دیگر میگویند هنوز راه درازی تا درگیری نظامی در پیش است. آمریکا همچنان فعالانه استراتژی «چندبعدی» خود را به پیش میبرد. از یکسو، این کشور قصد دارد طی روزهای آینده آزمایش جدیدی روی سامانه دفاع موشکی تاد خود بهعمل آورد.
به گزارش رویترز قرار است موشکهای رهگیر تاد در این آزمایش از آلاسکا شلیک شوند. آمریکا تعدادی موشک رهگیر تاد را در خاک گوآم مستقر کرده که هدف از آن کمک به مقابله با یک حمله موشکی از جانب کشوری نظیر کرهشمالی است. آژانس دفاع موشکی آمریکا به رویترز گفت که قصد دارد «اوایل ژوئیه» اقدام به آزمایش سامانه تاد کند. این آژانس گفت سامانه تاد از سال ۲۰۰۶ تاکنون ۱۳ بار آزمایش عملیاتی داشته و موفقیت آن صد درصدی بوده است. از سوی دیگر، رویترز میافزاید دیپلماتهای سازمان ملل اعلام کردند آمریکا پیشنویس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره اعمال تحریمهای جدید علیه پیونگیانگ را به چین ارائه کرده است. در عین حال، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا گفت، اگر آنچه وی «کمپین فشار صلحآمیز» آمریکا علیه کرهشمالی به منظور مهار برنامههای هستهای و موشکی پیونگیانگ خواند به شکست انجامد دیگر گزینههای خوب چندانی در قبال کرهشمالی وجود ندارد. به گزارش رویترز، تیلرسون در پی دیدار دونالد ترامپ با ولادیمیر پوتین، روسایجمهور آمریکا و روسیه در حاشیه نشست گروه ۲۰ در شهر هامبورگ آلمان به خبرنگاران گفت: «ما هنوز امید خود را (در قبال مساله کرهشمالی) از دست ندادهایم.»
وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «پاسخهای چین به درخواست آمریکا به منظور افزایش فشار بر کرهشمالی ناپایدار بوده است. چین اقدامات چشمگیری را اتخاذ کرده اما من فکر میکنم به دلایل مختلف آنها اقداماتشان را متوقف کردند و دیگر اقدامات بیشتری انجام نمیدهند.» به گزارش رویترز، مایکل فالون، وزیر دفاع بریتانیا، نیز بعد از دیدار با جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا و در یک سخنرانی در اندیشکدهای در واشنگتن، در پاسخ به اینکه آیا کشورهای همپیمان در ناتو از آمریکا در بازدارندگی در برابر برنامه تسلیحاتی کرهشمالی حمایت خواهند کرد، گفت: «در درجه اول ما هنوز فاصلهای طولانی با بررسی گزینههای نظامی درباره کرهشمالی داریم.» وی با اشاره به تقویت اجرای تحریمها علیه کرهشمالی گفت: «این تهدید تنها علیه کشور آمریکا نیست و نباید هم انتظار داشت که فقط آمریکا با اتکا به خودش با این تهدید تعامل کند. این یک تهدید علیه جامعه بینالمللی است.»
حقیقت چیست؟
حقیقت این است که اکنون کرهشمالی از قابلیت بالستیکی- هستهای برخوردار شده و در مقابل، آمریکاییها به یک سری «تشریفات» و «رویههایی» توسل میجویند که با واقعیت سازگاری ندارد. «مکس فیشر» در تحلیلی برای نیویورکتایمز مینویسد: «آنها [آمریکاییها] میگویند برنامه دولتهای شرور را تحمل نخواهند کرد... آنها مذاکرات یا تحریمهای بیشتری را سازمان میدهند که تاکنون نتوانسته محاسبات استراتژیک کرهشمالی را تغییر دهد یا بر هم زند... اما بهترین کاری که واشنگتن میتواند به آن امید داشته باشد متوقف کردن فوری این برنامه است. اما این هزینه زیادی خواهد داشت... باید درک کرد که تهدید جدی است و اهرمهای آمریکا محدود است.» «جفری لوییس»، مدیر برنامه عدم اشاعه شرق آسیا در موسسه مطالعات بینالملل میدلبوری میگوید: «فرصت برای غیرهستهایسازی منطقه سالها پیش به پایان رسید.» او و برخی دیگر از کارشناسان بر این باورند که تهدید را میتوان مدیریت کرد و نگذاشت که به مرحله بحران رسید. این مدیریت چگونه است؟ کارشناسان بر این باورند که «پذیرش واقعیتی غیرقابل پذیرش بهعنوان واقعیت زندگی» راهحل بحران است. اما این «واقعیت غیرقابل پذیرش» که باید «پذیرفتنی شود» چیست؟ «هستهای شدن کرهشمالی.» مکس فیشر بر این باور است که کرهشمالی به قابلیتهایی جدی دست یافته است. کشوری که اقتصادش کوچکتر از اقتصاد بیرمینگام در ایالت آلابامای آمریکا است در جایگاهی قرار گرفته که میتواند چیزهایی را به قدرتهای بزرگ دیکته کند. آمریکا از قدرتی بازدارنده برخوردار است. در سالهای اولیه جنگ سرد وقتی آلمان غربی بهعنوان متحد آمریکا با تهدید شوروی مواجه بود، آمریکا وعده «حمله» و «انتقام» هستهای به هرگونه تهدید را داد که البته موثر افتاد. کرهشمالی هم به قابلیتهایی دست یافته که اگرچه میتواند هزینههایی غیرقابل پذیرش بر کرهجنوبی، ژاپن و آمریکا وارد آورد اما بلافاصله در یک نبرد هستهای با واشنگتن عرصه را خالی خواهد کرد. به تعبیر تحلیلگران کرهشمالی به «مقابله به مثل نامتقارن» [asymmetric retaliation] دست یافته به این معنا که میتواند به هر حمله هستهای پاسخ دهد. موشکهای کوتاهبرد کره و ژاپن را هدف میگیرند؛ همان جاهایی که نیروهای آمریکایی مستقر هستند. خودروهای موشکانداز متحرک از قابلیت استتار در مناطق دورافتاده برخوردارند و این امر را بر جنگندههای آمریکایی مشتبه میسازد که آیا آنها هدف واقعی هستند یا خیر. تنها زیردریایی کرهشمالی هم میتواند هر حمله را پاسخ دهد هرچند خود در معرض نابودی قرار گیرد.
در نتیجه، هر گونه حمله یا درگیریای به معنای به خطر انداختن جان هزاران نیروی آمریکایی و میلیونها شهروند کرهای و ژاپنی است. دو کشوری که از قضا در زمره موفقترینها به لحاظ اقتصادی و سیاسی هستند. اگرچه برخی در مورد قابلیت هستهای کرهشمالی و امکان سوار کردن کلاهک بر موشکها تردید دارند اما عقل سلیم میطلبد که حداقل احتمال هم در نظر گرفته شود. در کرهشمالی مفهوم دیگری هم ورد زبانها است که «بیثباتی ناشی از حمله اول» نامیده میشود. هر دو طرف آمریکایی- کرهای از این بیم دارند که هر حملهای حتی اگر کوچک باشد احتمال تبدیل شدن به نبرد هستهای را به دنبال دارد. در دوران جنگ سرد آمریکا و شوروی به یک توازن قدرت دست یافته بودند. افزون بر این، دو طرف از «عقلانیت استراتژیک» برخوردار بودند اما استراتژی کرهشمالی نشان داده که این کشور «بیکله» است و هرگونه حملهای میتواند مقابله به مثل تمامعیار این کشور علیه طیف گستردهای از اهداف (آمریکا، روسیه، چین، ژاپن و کرهجنوبی و پایگاههای آمریکایی) را بهدنبال داشته باشد.
فیشر بر این باور است که از آنجا که تسلیحات نظامی (اعم از موشکی یا هستهای) تنها امید برای بقای پیونگیانگ است، بنابراین ریسک شکست یا تلاش برای سرنگونی دولتش به این کشور انگیزه کافی برای حملهای تمامعیار میدهد. به همین دلیل، گزینههای آمریکا محدود است. هر حملهای برای از میان بردن توانایی نظامی این کشور خطر تحریک این کشور به یک اقدام نسنجیده تمامعیار را به دنبال دارد. چنین سیاستی دههها است ادامه دارد.
در سال ۱۹۶۹ وقتی کرهشمالی یک هواپیمای نیروی دریایی آمریکا را ساقط کرد نیکسون پاسخی نداد زیرا از محاسبات غیرعقلانی این کشور میترسید. هر پاسخی احتمال جنگی گسترده را میتوانست بهدنبال داشته باشد. به نظر میرسد کرهشمالی با پی بردن به چنین منطقی، عملا آمریکا را آچمز کرده و واشنگتن هم گزینه زیادی ندارد جز توسل به تحریم و روشهای دیپلماتیک. بنابراین، اگر ایران امتیاز ادغام در اقتصاد جهانی را در ازای توقف برخی فعالیتهای هستهای خود پذیرفت اما در کرهشمالی مشکل عمیقتر از اینهاست. «بی.آر. مایرز»، محقق مسائل کرهشمالی در دانشگاه «دانگ سئو» در سئول میگوید: «کرهشمالی از بحران مشروعیت رنج میبرد. بنابراین، مشکل این کشور داخلی است و باکی از حمله بیرونی ندارد چراکه میداند به قابلیت حمله اول دست یافته است.» در همین راستا، دومین تهدید برای پیونگیانگ موفقیتهای اقتصادی کرهجنوبی است و این باعث شده نخبگان پیونگیانگ دیگر دلیلی برای تحقیر سئول نداشته باشند چرا که مردم حقیقت وضع مردمان دو کره را میبینند. بنابراین، نکته این است که کرهشمالی هنوز حاضر به ادغام و پذیرش اقتدار جنوبیها بر خود نیست.
ارسال نظر