بخش بیست و سوم
نه «صلح آمریکایی» نه«صلح چینی» - ۱۱ خرداد ۹۶
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل به سه مولفه مهم دیگر یعنی تعداد موشکهای کروز و بالستیک، دفاع هوایی و نیروهای هستهای چین و آمریکا پرداخته شد و آمارها و ارقامی در مورد تلاش این دو کشور برای برتری در غرب پاسیفیک تا سال ۲۰۴۰ ارائه شد. نکته اینجاست که اگر آمریکا احساس کند چین به توانایی وارد آوردن ضربه اول رسیده و میتواند آمریکا را هدف قرار دهد، قطعا ثبات هستهای به خطر میافتد. هیچ نشانهای نیست که پکن قصد دستیابی به چنین نیروی مهیب هستهای را داشته باشد.
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل به سه مولفه مهم دیگر یعنی تعداد موشکهای کروز و بالستیک، دفاع هوایی و نیروهای هستهای چین و آمریکا پرداخته شد و آمارها و ارقامی در مورد تلاش این دو کشور برای برتری در غرب پاسیفیک تا سال 2040 ارائه شد. نکته اینجاست که اگر آمریکا احساس کند چین به توانایی وارد آوردن ضربه اول رسیده و میتواند آمریکا را هدف قرار دهد، قطعا ثبات هستهای به خطر میافتد. هیچ نشانهای نیست که پکن قصد دستیابی به چنین نیروی مهیب هستهای را داشته باشد.
مشکل اصلی برای ثبات آینده استراتژیک چین و آمریکا از تاثیر افزایش در فضا (ماورای زمین)، فضای مجازی، ISR (جاسوسی، ردیابی و شناسایی) و سایر سیستمها و از توسعه قابلیتهای بسیار دقیق متعارف (که از قابلیت وارد آوردن ضربه جدی برخوردار باشد) در هر دو سو برمیخیزد که میتواند حد فاصل میان داراییهای متعارف و استراتژیک در بحران یا نزاع را مخدوش کرده و در نتیجه، آستانه تهدید یا استفاده از سلاحهای هستهای را کاهش دهد. در واقع، چین هم اکنون بهطور پیوسته در حال افزایش قابلیتهای خود در فضا (ماورای زمین)، فضای مجازی و موشکهای پیشرفته خود، حفظ ابهام نسبی بلندمدت خود در افشای قابلیتهای هستهایاش و عدم ورود به مذاکرات جدی کنترل تسلیحات هستهای مهم است. نتیجه میتواند افزایشی کلی در دشواریهای مربوط به حفظ ثبات استراتژیک در بلندمدت باشد. چنین دشواریهایی میتواند احتمال بحرانهای بسیار ناپایداری را که در غرب پاسیفیک در حال ظهور است آنگاه که آمریکا و متحدانش و چین به برابری در قوای متعارف میرسند، افزایش دهد.
سیستمهای فضایی
سیستمهای فضایی به فرماندهان اجازه میدهد تا نیروهای پراکنده در مسافتهای دوردست را با یکدیگر پیوند داده و نقش مهمی در شکست قابلیتهای A2/ AD دشمن ایفا کنند. چین قابلیتهای ضد ماهوارهای خود را در ژانویه 2007 نشان داد آنگاه که یک ماهواره آب و هوایی در مدار پایین زمین را از مدار خارج کرد. به گفته رئیس «دفتر شناسایی ملی»، در سال 2006، برخی ماهوارههای آمریکایی مورد حملات لیزری چین قرار گرفتند. این تهدیدات بالقوه برای «دارایی»های فضایی آمریکا طی سالهای اخیر چند برابر شده و به گفته CSIS ـ تقریبا هر ماهوارهای را در مدار» با خطر مواجه کرده است. از آنجا که داراییهای فضایی توانایی رصد کردن (و هدف قرار دادن) هر بخشی از جهان را به آمریکا میدهد و از ارتباطات مستمر حمایت میکند، شناخت چین از اتکای آمریکا به این داراییهای فضایی ضعف مهمی برای آمریکاست که چین بهطور بالقوه این داراییها را با خطر مواجه ساخته است. وزارت دفاع آمریکا در حال شناسایی و بررسی معیارهایی مانند توسعه قابلیتهای ارتباطاتی است که به داراییهای فضایی متکی نباشد، منظومههای ماهوارهای را متنوع سازد و فراوانی ماهوارههای آمریکایی را افزایش دهد. با این حال، این راهحلهای بلندمدت گرانقیمت است؛ بهویژه با توجه به محدودیتهای فعلی بودجهای. در حالیکه اتکای چین به سیستمهای فضایی به احتمال زیاد در آینده افزایش یابد؛ اما توانایی چین برای جلوگیری از آمریکا در استفاده از داراییهای فضایی اش در نزاع یا بحران آینده در بلندمدت تقریبا افزایش خواهد یافت و این افول آتی آمریکا در برتری نظامی نسبیاش در غرب پاسیفیک را تقویت میکند. در عین حال، چین به مرور زمان بیشتر به داراییهای فضایی خود اتکا خواهد کرد و بنابراین، بیتردید آسیبپذیری خود برای حمله در این عرصه را افزایش میدهد.
جاسوسی، ردیابی و شناسایی
در مورد اهمیت سیستمهای ISR (جاسوسی، ردیابی و شناسایی) برای قوای نظامی نمیتوان اغراق کرد. قابلیتهای جاسوسی، ردیابی و شناسایی شامل سنسورها و سیستمهایی میشود که در فضا و ماورای جو عمل میکنند. این سیستمها نقطه ثقلهای منطقهای و تحرکات بالقوه دشمنان و تهدیدات را رصد کرده و شناسایی هر گونه قابلیت ضدA2/ AD را مهم میسازد. قابلیتهای اخیر جاسوسی، ردیابی و شناسایی آمریکا شامل این موارد میشود: داراییهای فضایی که اگرچه مناطق وسیعی را پوشش میدهد اما مستلزم تنظیمات مکرر در مدار ماهواره هاست که عمر ماهواره را کاهش میدهد؛ سیستمهای سرنشیندار هوایی مانند هواپیماهای گشت دریایی U2 و P8 که دامنه و طول مدت ماموریتشان با محدودیتهای انسانی محدود میشود؛ هواپیماهای بدون سرنشین مانند گلوبال هاوک RQ-4 که برای 30 ساعت بدون سوختگیری ماموریت انجام میدهند و سنسورهای دریایی مانند زیردریاییها و رادارهای پیشرفته که اگرچه میتوانند اهدافی را در مسافتهای زیاد شناسایی کنند، اما محدودیت شان بهخاطر طی مسافت در افق است. قابلیتهای رو به افزایش و پیشرفته A2/ AD چین تهدیدی برای سیستمهای ISR اخیر آمریکا است. به گفته CSIS، شبکه سنسورهای به سرعت در حال افزایش چین و قابلیتهای ضدهوایی، سایبری و جنگ روانی و الکترونیک به این کشور «توانایی شناسایی، ردیابی و در صورت لزوم، مشغول کردن بیشتر ناوگان ISR آمریکا را میدهد.»
این تعجبی ندارد با توجه به اینکه چین از دهه 90 به این سو سرمایهگذاری عظیمی در قابلیتهای C4ISR انجام داده است. به همین ترتیب، CSIS نتیجه میگیرد که تا سال 2030 «می توان انتظار داشت که PLA [ارتش آزادیبخش خلق] سیستمهای فضامحور و سیستمهای تاکتیکی نزدیک به فضا... و یک معماری قوی فضامحور را مورد شناسایی دائمی منطقهای قرار دهد.» ابراز وجود چین با توجه به فعالیت پهپادها (UAVs) در حریمهای هوایی مورد مناقشه هم شایان ذکر است؛ مانند ادعای وزارت دفاع ملی چین مبنی بر اینکه ژاپن تهدید به ساقط کردن UAVهای چینی گرفته که نزدیک به جزایر سنکاکو/ دیائو پرواز میکنند که این مساله «اقدامی جنگی» تلقی شده و «اقدامات فوری و قاطعانهای» برای اقدام متقابل را میطلبد. در مقایسه با جنگهای عراق و افغانستان- جاهایی که آمریکا بهدلیل شکاف گسترده در قابلیتهای ضدهوایی دشمن با مزیتی فوقالعاده دست به عمل زده است- در یک درگیری با چین، آمریکا بعید است همان سطح از آگاهی از وضعیت و موقعیت را بهدلیل پیشرفتهای چین در دهه گذشته در توسعه سیستمهای تسلیحاتی ضدهوایی و ضدفضایی داشته باشد. در میانمدت، سرمایهگذاری در سیستمهای سری ISR ممکن است شکاف قابلیتهای آمریکا در «دسترسپذیری» سیستمهایی را که میتوانند بهطور مکفی با بردهای بلند در غرب پاسیفیک کار کنند، بپوشاند. با این حال، چنین سرمایهگذاریهایی در سیستمهای دوربرد سری ISR با محدودیتهای فعلی بودجهای چندان قطعی نیست.
ارسال نظر