بخش صد و سیزدهم
پدیده شوم قرن جدید - ۶ اردیبهشت ۹۶
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به دو مساله اشاره شد: یکی نیروهای فرانسوی داعش که از دیار خود به سوی دیار خلافت کوچ میکردند. افزون بر این گفته شد که شکست داعش در «مرکز» میتواند موجب تسریع در شکست این گروه در «ولایتهای پیرامون» شود. این موجب شده که جذابیت داعش برای مبارزان فرانسوی کاهش یابد، زیرا آنها نبرد در مرکز را به نبرد در مناطق پیرامون ترجیح میدهند. دوم، تامین مالی نیروهای داعش و ولایتهای این گروه است. گفته شد که اگرچه برخی ولایتها خودکفا هستند اما برخی دیگر نیز مانند داعش سینا یا همان انصار بیتالمقدس به این گروه وابستهاند.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به دو مساله اشاره شد: یکی نیروهای فرانسوی داعش که از دیار خود به سوی دیار خلافت کوچ میکردند. افزون بر این گفته شد که شکست داعش در «مرکز» میتواند موجب تسریع در شکست این گروه در «ولایتهای پیرامون» شود. این موجب شده که جذابیت داعش برای مبارزان فرانسوی کاهش یابد، زیرا آنها نبرد در مرکز را به نبرد در مناطق پیرامون ترجیح میدهند. دوم، تامین مالی نیروهای داعش و ولایتهای این گروه است. گفته شد که اگرچه برخی ولایتها خودکفا هستند اما برخی دیگر نیز مانند داعش سینا یا همان انصار بیتالمقدس به این گروه وابستهاند.
برای گروههایی مانند «داعش خراسان» (IS- Khorasan) و انصار بیتالمقدس (داعش سینا) ثروت «دولت اسلامی» نقش مهمی در تصمیمات آنها برای اتحاد با این گروه ایفا میکرد. در واقع، اعضای طالبان به این دلیل اغوا شدند که به داعش خراسان بپیوندند که بر این باور بودند داعش مرکزی به آنها لپ تاپ، خودروی سواری و وانت و حقوق مکفی برای حمایت از خانوادههایشان میدهد. سازمانهای دیگر هم در ازای حمایت مالی داعش از آنها با این گروه بیعت کردند. برای مثال، انصار بیتالمقدس پیش از بیعت با داعش مرکزی در نوامبر 2014، از این گروه خواستار پول و سلاح شد. میدانیم که برخی از این وعدهها محقق شده است: در فوریه 2016، «برت مک گورک»، نماینده ویژه ریاستجمهوری برای ائتلاف ضدداعش، تصدیق کرد که داعش حمایتهای مالی واقعی از عراق و سوریه برای زیرشاخههایش در لیبی، سینا، یمن و عربستان بهعمل میآورد. در ماه می، وزارت خزانهداری آمریکا نماینده داعش سینا در لیبی «سلمی سلامه سلیم سلیمان عمار» را بهدلیل انتقال صدها هزار دلار پول از لیبی به ولایت سینا تحت تحریمهای ضدتروریستی قرار داد.
ولایتهای لیبی و سینا
پیش از گنجاندن نام سلیمان عمار در لیست سیاه، وزارت خزانهداری علیه برخی دیگر از عوامل برجسته داعش که نقش تسهیلکننده در این نقل و انتقالها در لیبی داشتند،دست به اقدام زد. «حسن الشاری»، یک چهره برجسته داعش که از سوی ابو مصعب الزرقاوی آموزش و تعلیم دیده بود، در سپتامبر 2015 بهدلیل حمایت مالی از این سازمان در این لیست وزارت خزانهداری قرار گرفت. الشاری از اواخر 2012 و پس از آزادی از زندانی در عراق و بازگشت به کشور و زادگاه خود لیبی صدها هزار دلار به افراد مختلف از جمله عضو برجسته و ارشد داعش یعنی «طارق بنالطاهر بن الفالح العونی الهرزی» (آقا ابو عمر التونسی) کمک کرد. به گفته وزارت خزانهداری، او ترتیباتی داده بود تا از طریق یک تسهیلکننده مالی در قطر حدود 2 میلیون دلار به داعش تزریق شود. وی در 16 ژوئن 2015 از سوی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در سوریه کشته شد.
در واقع، براساس حضور گسترده تسهیلکنندهها و واسطههای برجسته در لیبی، بسیاری بر این باورند که ولایت فعلی در لیبی میتواند بهعنوان «گزینهای مجدد» برای «دولت اسلامی» بهکار گرفته شود؛ اگر این گروه از عراق و سوریه اخراج شود. به عبارت دیگر، در صورت بیرون راندن داعش از عراق و سوریه، لیبی میتواند بهعنوان «گزینهای دوباره» مطرح شود و بهعنوان پایگاه بالقوهای برای داعش تجهیز شود تا نیروهای این گروه احتمالا در آنجا استقرار یابند. چالشهای جمعیتی و جغرافیایی آن را غیرمحتمل میسازد زیرا این ولایت نمیتواند بدون تامین مالی از مرکز [منظور داعش مرکزی است] به تسخیر یا کسب قلمرو/ سرزمین بپردازد. در عوض، به نظر میرسد لیبی بیشتر بهعنوان یک پایگاه [هاب] منطقهای مناسب است تا یک گزینه استراتژیک چنانکه پیوندهای روزافزون میان ولایتهای لیبی و سینا نشان میدهد.
با توجه به منابع نفتی و شبکههای قاچاق زمینی، آنها که در لیبی هستند بعید است به اندازه آنهایی که در سوریه هستند، سودمند باشند. اگرچه مسیرهای مستقر قاچاق وجود دارند اما جغرافیای لیبی آن دسترسیای که به خریداران تجاری در «شام» وجود دارد را تامین و تسهیل نمیکند. به دیگر سخن، در شام امکان دسترسی به خریداران تجاری بیش از لیبی است، زیرا جغرافیای لیبی اجازه چنین دسترسیای نمیدهد. مسیرهای زمینی مناسبتر است اما داعش به چیزی که نیاز دارد پوشش زمینی و استتار است و وسعت جغرافیایی در لیبی چنین امکانی به او نمیدهد ولی این امکان در شام برای این گروه میسرتر است و بنابراین، هزینهها و خطرات بالاتری در ارتباط با قاچاق زمینی وجود دارد. نشانههای اخیر که میگوید ولایتهای لیبی و سینا در فرآیند توسعه یک مسیر دریایی هستند نگرانکننده است اگرچه میتواند قاچاق سودآور در منطقه را تسهیل سازد. داعش لیبی با شناسایی این چالشها بر هدف قرار دادن زیرساخت نفتی لیبی متمرکز بوده که برخی از این مراکز در کنترل شبهنظامیان رقیب قرار دارد. در مورد محدودیتهای جغرافیایی هم باید گفت جمعیتی که در لیبی تحت کنترل داعش است در مقایسه با جمعیتی که تحت کنترل داعش مرکزی قرار دارد کمتر است و این بدان معنا است که تعداد انسانها برای مالیاتگیری و اخاذی نسبتا کم است.
با وجود این، روشهای مالیاتگیری به آن شکلی که در عراق و سوریه وجود دارد در سرت بهکار گرفته شد. افزون بر این، آدمربایی در ازای کسب پول- که بهعنوان منبع مهم تامین مالی برای اسلاف داعش لیبی استفاده میشد- بعید است که موجب تولید درآمد چندانی برای داعش شود، زیرا فرصتها برای ربایش اهداف باارزش در حال کاهش است. با بدتر شدن وضعیت امنیتی، غربیها و سایر افراد بالقوه باارزش بعید است که به این منطقه سفر کنند؛ پدیدهای که در عراق هم رخ داد.
سینای داعش یا داعشِ سینا شاید مشتاقترین زیرشاخه برای دریافت منابع مالی از داعش مرکزی در عراق و سوریه بوده و احتمالا وابستهترین زیرشاخه هم هست بهویژه از زمانی که دولت مصر شروع به سرکوب در مرز غزه- اسرائیل کرد که به شکل قابلتوجهی فعالیت قاچاق در منطقه را کاهش داد؛ منطقهای که این ولایت و اسلافش از آن بهره میبردند. ذکر این نکته مهم است که با وجود اتکای داعش سینا به تامین از سوی داعش مرکزی اما نیازهای مالیاش نسبتا اندک است. ولایت سینا کنترل سرزمینی ندارد و در مورد اینکه دارای هزاران مبارز است،لاف میزند. درخواستهای مالیاش آنقدر اندک است که داعش مرکزی بدون نیاز به اعمال فشار بر منابع مالیاش میتواند آن را به راحتی تامین کند.
ارسال نظر