بخش هفتاد و هفتم
پدیده شوم قرن جدید - ۷ اسفند ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که داعش معتقد است تاثیر غرب بر تمام جوانب زندگی مسلمین به پایان خود رسیده است. این گروه معتقد است که جدیدترین و روشنترین نمونه یا تجلی استقلال از غرب کافر همانا کنار گذاشتن پولهای کاغذی است که مردم به آن عادت کردهاند و جایگزینی آن با دینار و درهم است، درست همانگونه که در عصر پیامبر متداول بود. داعش همچنین زن و نقش او را فقط به همسرداری، مراقبت از فرزند و کارهایی این چنین محدود میکند و در نگاه خود به زنان آیات قرآنی را شاهد و مثال میآورد و مدعی است که تمام اقدامات خود علیه زنان ریشه دینی دارد تا به این وسیله به خود و نگاه خود مشروعیت بخشد.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که داعش معتقد است تاثیر غرب بر تمام جوانب زندگی مسلمین به پایان خود رسیده است. این گروه معتقد است که جدیدترین و روشنترین نمونه یا تجلی استقلال از غرب کافر همانا کنار گذاشتن پولهای کاغذی است که مردم به آن عادت کردهاند و جایگزینی آن با دینار و درهم است، درست همانگونه که در عصر پیامبر متداول بود. داعش همچنین زن و نقش او را فقط به همسرداری، مراقبت از فرزند و کارهایی این چنین محدود میکند و در نگاه خود به زنان آیات قرآنی را شاهد و مثال میآورد و مدعی است که تمام اقدامات خود علیه زنان ریشه دینی دارد تا به این وسیله به خود و نگاه خود مشروعیت بخشد.
جعلیات، دروغ و ماتریالیسم مدت زیادی دوام نخواهند آورد جز اینکه رو به افول روند اما آنچه همواره باقی میماند دانش دینی است که بر مسلمین فرض است آن را از منابع جستوجو کنند در حالی که غیرمسلمانان «فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مىدانند و از آخرت (و پایان کار) غافلند» (روم، آیه 7). پس از بررسی وضعیت شرایط انسانی، روشن میشود که خدا نیازهای بشر را برآورده میسازد. او بشر را بهدنیا آورد و آفتاب و ماه را برای خدمت به او آفرید تا زندگی او را تضمین کند و به او آب و غذا دهد. این انگیزههای مادی بهعنوان ارث به خلافتی رسیده که خداوند خواستار آن بود. اما اسرار موفقیت در این دانشها و منابع با دنبال کردن جاودانگی و بقا دغدغه انسان است. انسان این دنیا را آراست و تلاش کرد تا همچون بهشت به نظر برسد زیرا به بهشت واقعی ایمان ندارد.
معروف است که جوامع مادی امروز بر پایه ایدئولوژی بیخدایی برساخته میشوند که طبیعت را خدا میپندارند و مادیگرایی را مذهب و البته به تمام مذاهب هم بیاعتقاد هستند. قرآن میفرماید: «آیا از هیچ خلق شدهاند یا آنکه خودشان خالق [خود] هستند؟ آیا آسمانها و زمین را [آنان] خلق کردهاند [نه] بلکه یقین ندارند. آیا ذخایر پروردگار تو پیش آنها است یا ایشان تسلط [تام] دارند؟» (سوره طور، آیات 35 و 36). به این دلیل که مردم از فرامین الهی در بهرهمندی از این منابع و عدالت در توزیع آنها دور شدهاند، نتیجه قحطی و خشکسالی میشود. این امر بشریت را به جستوجوی ابزارهایی برای افزایش نعمات وا میدارد اما به شیوهای که در کوتاهمدت و بلندمدت به دلیل اعتراف خود و ابزارهای تحقیقاتی و پزشکی خود موجب آسیب [به خود و نعمات الهی] میشود: «و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است عمل میکردند قطعا از بالاى سرشان [برکات آسمانى] و از زیر پاهایشان [برکات زمینى] برخوردار مى شدند از میان آنان گروهى میانهرو هستند و بسیارى از ایشان بد رفتار مىکنند» (سوره مائده، آیه 66).
«شیخ ناصر الفهد» در کتاب خود «حقایق تمدن اسلامی» مینویسد: «و اما علم [راستین] و آن علم دین است و این علم در قرآن و سنت و کلام پیشینیان آمده است و این علم، علم فلاسفه یا ملحدین و بیخدایان نیست.» او سپس به سخنان گذشتگان برای حمایت از اندیشههای خود ارجاع میدهد: «العوضاء، رضیالله عنه، میگفت: علم آن چیزی است که از پیامبر به صحابه، رضیالله عنهم، رسیده. هر آنچه غیر از این باشد علم نیست و «ابن رجب»، رضیالله عنه، میگفت علم مفید آن چیزی است که از پیامهای کتاب، سنت و معانیاش و آنچه از صحابه و تابعان و پیروان قرآن و حدیث به ما رسیده بهدست میآید. در این شرافتی است برای کسانی که علم دارند.» امروز، مسلمانان با دو مشکل بزرگ مواجهند که به این معنا است که آنها با تمرکز بر دانشهای دنیوی و دوری گزیدن از علوم الهی به نیرویی علیه خود تبدیل شدهاند. این دو مشکل عبارت است از:
* آنها فراموش کردند که طاعات و عبادات تنها دلیل وجودیشان است. آنها در جهل گرفتار شدند و از شریعت و دین دوری گزیدند. به همین دلیل، آنها امروز ایمان خود را درک نمیکنند، ریشه دینشان را نمیفهمند و به کفر دولتهایشان پی نبردهاند. با این حال، نسبت به عبادات و روابط روزمرهشان بسیار غفلت گزیده و جاهل شدهاند اما میبینید که بسیاری از آنها منکران اسلام هستند اما آن را نمیدانند. شاید خدا هدایتشان کند.
* میان مردم بر حسب «بیعت» و «الولاء و البراء» عدم توازن وجود دارد. میبینید که مسلمین روابط خوبی با کفاری دارند که با ما در جنگ هستند.
آنها هم از توبره میخورند و هم از آخور و از مزایای دانش دنیوی بهره میبرند؛ دانشی که در ارتباط با دانش آن دنیایی و الهی بیارزش است و هیچ بهحساب میآید. به همین دلیل، میبینید که آنها به سازمانهای علمی بینالمللی اتکا میورزند که خود را مصدر این علوم میپندارند مانند یونسکو، سازمان جهانی بهداشت، سازمان فائو و ...؛ سازمانهایی که فضای میان مردم را شکسته و مرزهای دین را برداشته و مدعیاند که کارهایشان به نفع بشر، امنیت جهان و توسعه ملتها است.
دلیل اصلی این خشنودی و انکار این است که مردم مشتاق زندگی این دنیایی شدهاند که محصول دشمنان خداست. این موجب شده مسلمین روش خود را بهدلیل سرعت زندگی و مدرنیته فراموش کنند و فراموش کنند که چه کسی هستند: «و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشى کرد آنان همان نافرمانانند» (سوره حشر، آیه 19). از این عبارات میتوانیم نتیجه بگیریم که جامعه ایدهآل اسلامی باید از گرفتار شدن در کشف علوم، عمق مسائل، کشف اسرار طبیعت و رسیدن به اوج معماری و ... احتراز کند.
در عوض باید به شناخت توحید، اجرای شریعت، گسترش اسلام در جهان و بیرون آوردن مردم از تاریکی جهل و روشنایی ایمان روی آورد. این به این معنا نیست که نباید بهطور کامل علوم ضروری و مدرن این دنیایی - معماری، پزشکی، ساختمانسازی و ...- که زندگی بشر به آن بسته است را دور بیفکنیم. بلکه فقط باید آن علومی را بیاموزیم که مردم به آن نیاز دارند، علومی که به راحتی زندگی مسلمانان و انجام امور آنها یاری رساند. امیرالمومنین البغدادی در پیام خود به مسلمین گفت: «ای مومنان! دین خود را برقرار کنید و از خدا بترسید تا رحمت او در دو دنیا شامل حال شما شود. اگر امنیت میخواهید از خدا بترسید. اگر زندگی خوب میخواهید از خدا بترسید و به نام خدا به جهاد بروید. از خدا وحدت شما و اصلاح میان شما را میخواهم تا شما را به سوی آنچه خوب است رهنمون شود.»
ارسال نظر