بخش شصت و نهم
پدیده شوم قرن جدید - ۲۷ بهمن ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که ناجی پیشنهاد کرده بود که یک گروه مطالعاتی شکل گیرد که در مورد قیمت واقعی نفت نظراتی محکم ارائه دهد. ناجی ادعا کرد که این سرزمینهای اسلامی هستند که باید از نفت منتفع شوند نه رژیمهای عربی که عمله غرب هستند. او میگفت این ما [جهادیون] هستیم که حق افزایش قیمت نفت را داریم و دولتهای غربی باید مابهالتفاوت آن را در سالهای گذشته پرداخت کنند. او معتقد بود که نفت دارایی مسلمین است و آن را به هر کس و با هر قیمتی بخواهند میفروشند.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که ناجی پیشنهاد کرده بود که یک گروه مطالعاتی شکل گیرد که در مورد قیمت واقعی نفت نظراتی محکم ارائه دهد. ناجی ادعا کرد که این سرزمینهای اسلامی هستند که باید از نفت منتفع شوند نه رژیمهای عربی که عمله غرب هستند. او میگفت این ما [جهادیون] هستیم که حق افزایش قیمت نفت را داریم و دولتهای غربی باید مابهالتفاوت آن را در سالهای گذشته پرداخت کنند. او معتقد بود که نفت دارایی مسلمین است و آن را به هر کس و با هر قیمتی بخواهند میفروشند. اگر هم نخواستند نخرند. ناجی میگفت پولی که در ازای این نفت به مسلمین پرداخت خواهد شد از همان روز به بعد وارد خزانه سوراخ دولتهای عرب به اصطلاح اسلامی نخواهد شد، زیرا از بانکهای سوئیس سر بر خواهد آورد. در عوض، کمیتههای مردمی بر آن پول نظارت خواهند کرد و آن را بهدست تودههای نیازمند خواهند رساند.
گام دوم: ما تلاش میکنیم تا این مطالعه اقتصادی را تا حد امکان به طیف گستردهای از مردم و نخبگان سیاسی و اقتصادی و رسانهای در دنیای اسلام و فراتر از آن منتقل کنیم تا همه آنها را از میزان بیعدالتیای که بر تودههای فقیر در امتمان تاثیر گذاشته آگاه کنیم و دولتهای نفتی در مناطق غیراسلامی را ترغیب کنیم تا قیمت نفت را به سهم خود بالا ببرند حتی اگر این کار مستلزم ربودن یک مدیر یا مهندس صلیبی باشد - مطلوبتر این است که او از کارمندان بخش نفتی باشد- که آزاد نخواهد شد تا زمانی که شرایط اعلام شده در روزنامهها و کانالهای تلویزیونی کاملا برآورده شود. عملیات ربایش را برای مثال میتوان در نیجریه یا سنگال یا هر کشور نفتی اسلامی دیگری انجام داد حتی اگر آن عملیات برنامه ریزی شده در جاهای دیگری مانند کشورهای حاشیه خلیج فارس رخ دهد. اگر ربایش یک صلیبی غربی دشوار باشد، ربودن یکی از مسیحیان عرب که در بخشهای نفتی کار میکنند محتمل است. در غیر این صورت، میتوان یک گزارشگر غربی یا فرد دیگری را ربود که ربودن او از میان کارمندانی که در بخش نفت شاغل نیستند آسان است، البته اگر ربودن او به نفع برنامه رسانهای مرتبط با این عملیات باشد. یا بهجای عملیات ربایش، میتوان دست به هر اقدامی زد که توجه جهانیان را جلب کند و باعث شود سخنان ما شنیده شود. شاید برخی از این مساله متعجب شوند که بگوییم تمام درخواستهایمان که در این بیانیه آمده در زمره اهداف اساسی ما نیست. در عوض، پیشبینی میشود که پس از انجام دو مرحله قبلی، هیچ پاسخی از سوی غرب یا رژیمها به هیچیک از خواستههای قبلی داده نشود. همچنین تلاشی برای نادیده گرفتن تهدید در جریان خواهد بود- اگرچه آنها [غرب و رژیمهای عربی] با بالاترین میزان هشدار با آن رفتار خواهند کرد- بهویژه اگر اعلان آن با عملیات گروگانگیری اعلام شود (درست همانطور که ذکر شد). به همین ترتیب، پیشبینی میشود که عملیات محدود ما - که تا پایان مهلت منقضی در آن بیانیه دنبال خواهد شد- صدور نفت به غرب را متوقف نخواهد کرد. با این حال، این عملیاتها لااقل قیمت نفت را افزایش خواهد داد حتی اگر این افزایش قیمت فقط هزینه سیستمهای امنیتی الکترونیکی و حقوق نیروهای امنیتی و ارتش را پوشش دهد که در حاشیه خطوط لولههای نفتی و تاسیسات بزرگ نفتی و ملحقات گسترده شان پخش خواهند شد. همچنین پیشبینی افزایشی مضاعف در قیمت نفت طی بحران سیاسی را میکنیم که علت آن همین عملیاتها است. همچنین پیشبینی افزایش قیمتهای نفت را در دو حالت میکنیم: یکی پیش از اینکه این عملیاتها به وقوع بپیوندد و دیگر، هنگام اعلان آن بیانیه و انتشار آن مطالعهای که ذکر آن رفت. در اینها، یک دستاورد خوب رسانهای در زمانی وجود دارد که قیمت نفت را فقط با صدور چنین بیانیهای افزایش دهم. سپس، بار دیگر قیمت نفت را از طریق عملیاتهایی محدود علیه اهداف نفتی که چندان حفاظتی از آنها نمیشود افزایش میدهم.
شاید برخی متعجب شوند وقتی بگوییم تمام آنچه تا اینجا گفته شد مهم نیستند و تمام نتایج آنها هم که در پاراگراف پیشین گفته شدند برای ما مهم نیستند صرفنظر از اینکه آیا آنها نتایج منفیای هستند که ما پیشبینی کردیم یا پاسخی هستند به درخواستهایی پیشبینی نشده. در عوض، آنچه برای ما مهم است همانا عقبنشینی گسترده نیروهای نخبه دشمن به موقعیتهای اقتصادی برای محافظت از این موقعیت هاست. در اینجا نتیجه دلخواه ما حاصل میشود. وقتی بهترین نیروهای دشمن برای محافظت از تاسیسات نفتی یا موقعیتهای اقتصادی در آن کشور خاص موضع گرفته و استقرار یافتند، حواشی آن کشور و مناطق پرجمعیت آن خالی از نیرو خواهد شد. حتی اگر نیروهایی هم باشند، این نیروها، نیروهای ضعیفی هستند که تقابل با آنها - در صورت لزوم- آسان خواهد بود و کمک طلبیدن از تودههای مردم در آنجا از طریق توافقی نانوشته آسان خواهد بود. بنابراین، ما هیچ توافق یا معاملهای با نیروها و افسران رژیمهای مرتد نداریم. با این حال، اگر آنها ما را برای آموزش، تبلیغ پیام مان و کمک طلبیدن آزادانه از مردم آن مناطق شلوغ و حواشی آن کشور تنها بگذارند و کاری با ما نداشته باشند آنها را نخواهم کشت. اگر به مخالفت با ما بپردازند، فقط شمشیر ماست که میان مان حکم خواهد کرد. به این وسیله، گامهای بزرگی به سوی مرحله مدیریت خشونت و عقب راندن نیروهای ضعیف و حقیرِ دشمنی که به حواشی کشور و مناطق شلوغ رانده شده برداشته خواهد شد زیرا نیروهای مجهز و نخبه میان حافظت از دولتها و صلیبیون و حفاظت از مناطق اقتصادی و مناطق تفریحی و توریستی پخش میشوند و آنها مجبور میشوند میان کشتن یا پیوستن به ما یا فرار و تسلیم سلاح هایشان دست به انتخاب بزنند. آنها مدیریت و اداره سرزمین هایشان را به ما واگذار میکنند زیرا این مناطق از ضعف اقتدار و فراوانی باندهای مجرمانه و ناامنی رنج خواهند برد. ما باید با آنها تعامل ورزیم و این خشونت را مدیریت کنیم.
ملاحظه: این خشونت و ناامنی به سبب برخی باندهای جنایتکار با در نظر گرفتن شریعت و واقعیت اولویتدار از کنترل مقامها بر این وضعیت هستند؛ مقامهایی که مردم را با انواع و اقسام پلیسها و اجبار مردم به قبول کفر و توسل به قوانین وضع شده حاکم و تسلیم به طاغوت میآزارند و مورد تحقیرشان قرار میدهند. اینها از میان برنده امنیت است و عدم امنیت از مظاهر شرک اکبر است و عدم امنیت از این آتش، خود فتنه است.
ارسال نظر