راه بریتانیا و آلمان از هم جدا شد
جدال مامان مرکل با «می»
دنیای اقتصاد: میان دو زن قدرتمند اتحادیه اروپا اختلافات وسیعی به وجود آمده است. در یک سوی میدان ترزا می، نخستوزیر بریتانیا قرار دارد که هدفش طی کردن فرآیند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست و در سوی دیگر میدان نیز مرکل قرار دارد که تبدیل به نماد پابرجایی اتحادیه اروپا شده است.
هر دو سرسخت هستند و زمانی بود که میتوانستند متحدان خوبی برای هم باشند.
به نوشته نیویورکتایمز، این دو زن قدرتمند در اتحادیه اروپا تقریبا هم سن و سال هستند (مرکل کمی بزرگتر است).
دنیای اقتصاد: میان دو زن قدرتمند اتحادیه اروپا اختلافات وسیعی به وجود آمده است. در یک سوی میدان ترزا می، نخستوزیر بریتانیا قرار دارد که هدفش طی کردن فرآیند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست و در سوی دیگر میدان نیز مرکل قرار دارد که تبدیل به نماد پابرجایی اتحادیه اروپا شده است.
هر دو سرسخت هستند و زمانی بود که میتوانستند متحدان خوبی برای هم باشند.
به نوشته نیویورکتایمز، این دو زن قدرتمند در اتحادیه اروپا تقریبا هم سن و سال هستند (مرکل کمی بزرگتر است). آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و ترزا می نخستوزیر بریتانیا دارای روحیه مشترک هستند؛ هر دو عملگرا و محافظهکار به حساب میآیند و توانستهاند در دنیای سیاست که همچنان مردانه است راه خود را پیدا کنند.
در زمانی که پرزیدنت ترامپ شلاق را برداشته و دوست و دشمن را هدف قرار میدهد، وقتی که «سیاستهای تهاجمی» سرلوحه رجل سیاسی، از مسکو تا مانیل شده است، وقتی ارزشهای مد نظر اتحادیه اروپا، یعنی دفاع از نظم موجود جهانی، تجارت آزاد و امنیت متحدان این اتحادیه به خطر افتاده است شاید بهتر بود این دو زن سیاستمدار به هم نزدیک میشدند تا به اتفاق هم از این ارزشها دفاع کنند. اما حالا که بریتانیا در ماه ژوئن رای به خروج از اتحادیه اروپا داده است، این دو نفر به جای اینکه در کنار هم باشند، روبهروی هم قرار گرفتهاند، بهگونهای که در هیچ دورهای از تاریخ اتحادیه اروپا این همه اختلاف نظر بین بریتانیا و آلمان به وجود نیامده بود.
این اختلاف به حدی رسیده است که حالا خطر جابهجایی اولویتها و تاخیر در اجرای برخی از خط مشیهای اتحادیه اروپا به وجود آمده است. در جلسهای که رهبران اروپا هفته گذشته در مالت داشتند، مرکل و می، پس از یک گشت و گذار کوتاه پیش از جلسه اصلی، بهطور ناگهانی اعلام کردند نشست دوجانبهای که پیشتر برنامهریزی شده بود، برگزار نمیشود. بعد از ناهار، زمانی که قرار شد سران اروپایی در مورد تهدیداتی که اتحادیه اروپا را تهدید میکند گفتوگو کنند، در خروجی را به ترزا می نشان میدهند.
این اختلاف اولویتها زمانی بیشتر عیان میشود که مرکل با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه دیدار میکند و ترزا می به دیدار با ترامپ میرود.
مرکل که آلمان را رهبر یگانگی و اتحادیه اروپا میداند، برای حفظ این یکپارچگی سعی کرده خود را از ترامپ دور نگه دارد.
ترامپ پس از اینکه به ریاستجمهوری ایالاتمتحده برگزیده شد، مرکل گفت تنها زمانی با ترامپ کار میکند که این همکاری در حوزه ارزشهای لیبرالیسم باشد. او چندی بعد هم از ترامپ به این دلیل که ورود اتباع کشورهای مسلمان را به آمریکا ممنوع کرده است، دست به انتقاد زد. این در حالی است که ترزا می اندیشههای دیگر در سر دارد که با ارزشهای اتحادیه اروپا منافات دارد. بریتانیا با توجه به اینکه در حال جدا شدن از بازار این اتحادیه است، در نظر دارد توافقهای دوجانبه تجاری را با دیگر کشورها تقویت کند. به همین منظور وی به نخستین رهبر خارجی تبدیل شد که به آمریکا سفر و با ترامپ دیدار کرد.
به نظر میرسد این دیدار برای می موفقیتآمیز بوده است، زیرا ترامپ و نخستوزیر بریتانیا برای لحظاتی دست یکدیگر را گرفته و مشغول رایزنی بودهاند. موفقیت این برنامه تا حدی بوده که ترامپ درخواست بازدید از بریتانیا داشته و این درخواست مورد قبول می قرار گرفته است. این در شرایطی است که در خود بریتانیا برای مراوده با ترامپ اختلافات فراوانی دیده میشود. در این راستا ناظران تاکید میکنند پس از دیدار می از واشنگتن فضای سیاسی در بریتانیا دو قطبی شده است. موافقان خروج از اتحادیه اروپا در زمره کسانی هستند که خواهان ارتباط بیشتر با ترامپ هستند و مخالفان هم میگویند ارتباط نزدیک لندن با واشنگتن، بریتانیا را به سگ دست آموز آمریکا و ترامپ تبدیل خواهد کرد.
تیموتی گارتون، پرفسور تاریخ اروپا در دانشگاه آکسفورد میگوید: «تفاوت (بین این دو زن) از زمین تا آسمان است. اما هیچکس از تفاوت شخصیتی این دو زن چیزی نخواهد گفت. فقط آنها از مواضع متضاد این دو سخن خواهند گفت.»
این پروفسور دانشگاه آکسفورد ادامه میدهد: «اگر مرکل یک ایدهآلیست است که همچنان خواهان حفظ اتحادیه اروپاست اما می با داستان برگزیت به یک رئالیست حسابگر تبدیل شده است.»
برای حسابگری می، گارتون اینگونه توضیح میدهد: درست پس از اینکه می از ترامپ جدا میشود، به مقصد ترکیه پرواز و با رجب طیب اردوغان دیدار میکند تا یک قرارداد نظامی امضا کند. سفر او به ترکیه تقریبا با موضوع ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا همزمان شده بود اما وی زمانی دست به انتقاد از رفتار ترامپ زد که اعتراضها در داخل لندن اوج گرفته بود. ۵ روز پس از دیدار می با اردوغان اما این مرکل است که به دیدار رئیسجمهوری ترکیه میرود و بهعکس می که یک قرارداد شیرین نظامی با ترکیه امضا میکند، مرکل از اردوغان به دلیل تحت فشار قرار دادن رسانهها و قانون اساسی جدید این کشور که به اتوکراسی میانجامد، دست به انتقاد میزند.
در خفا اما برخی مقامات آلمانی میگویند که رفتارهای اخیر ترزا می را درک میکنند، او با یک دیپلماسی آشفته روبهرو است که نیاز دارد به آن سر و سامان بدهد و به قول خود مبنی بر «بریتانیای جهانی» جامه عمل بپوشاند. در حال حاضر آلمان و بریتانیا زمین مشترک چندانی برای همکاری ندارند. این در حالی است که ترزا می در ماه ژوییه نخستین سفر خارجی خود را به آلمان اختصاص میدهد و مرکل نیز تاکید میکند دو کشور دارای ارزشهای مشترک هستند. در یک کنفرانس خبری که این دو برگزار کردند هر دو استوار و قاطع به پرسشها پاسخ میدادند اما زمانی که یک روزنامهنگار از آن دو سوال کرد اولین برداشت خود را از یکدیگر بگویند، بدن زبان هر دوی آنها تحلیل رفت. مرکل به این پرسش خندید و می نیز پاسخ داد: «ما در اینجا دو زن هستیم که قصد داریم کار خود را انجام دهیم.»
رزا پرینس، نویسنده زندگی می که کتابش همین ماه (میلادی) منتشر شد، میگوید: «قیاس این دو از نظر جنسیتی موجب شده است تحلیل درستی نداشته باشیم.» او ادامه میدهد: «وقتی در این سن و سال (سن می) یک زنی سیاستمدار است، ناگزیر تو را با دو نفر مقایسه میکنند یا مارگارت تاچر یا آنگلا مرکل.» او تصریح میکند: «ترزا می اصلا شبیه تاچر نیست اما از قضا بسیار شبیه مرکل است.» هر دو خیلی آگاهانه و بالغانه رفتار میکنند و هر دو به ورزش علاقهمندند (مرکل فوتبال را دوست دارد و می کریکت را ترجیح میدهد). می در سیاست هم ید طولایی دارد. وی در تاریخ مدرن طولانیترین زمان را از نظر تصدی پست وزارت کشور دارد. او آخرین زنی است که در برابر مردان میایستد و از آتش آنان بیرون میآید.
مرکل اما پیش از اینکه وارد سیاست شود فردی اهل دانش بود و به اصطلاح جزو زنانی بود که تنها در اتاق (برای مطالعه) میماند. «اوِلین رول» شرححالنویس آلمانی که زندگی صدراعظم آلمان را به رشته تحریر در آورده است، میگوید: مرکل عامدانه صدای خود را در برابر مردان پایین آورد تا صدای زنانهاش دیده شود و همین موجب شد مردان دیگر نتوانند سخنی بگویند. حتی پس از اینکه «کهل» بهعنوان رهبر حزب دموکرات مسیحی در حزب با رسوایی مالی مواجه شد، مردانی که غالب حزب را تشکیل میدادند سعی میکردند که صدای مرکل در این حزب مردسالار به وضوح شنیده نشود اما چندی بعد این زن، از یک زن شیرین اما مطلوب برای تحقیر کردن تبدیل به «موتی» شد. موتی در زبان آلمانی یعنی مادر و صدای وی تبدیل به صدای آلمان شد و همه او را دیگر «مامان مرکل» صدا میکنند.
رول تصریح میکند: تنها راهی که مردان میتوانند زنان را در فرآیند قدرت در مصدر کار ببینند این است که وی را به چشم مادر خود ببینند. با این حال باید گفت بین این دو تفاوت زیاد است. مرکل که در آلمان شرقی رشد و نمو داشته است هرگز خود را یک فمینیست خطاب نکرده است. اما در سیستمی که او در آلمان ایجاد کرده است زنان زیادی را بهعنوان رئیس در بخشهای مختلف به کار گرفته است و یک مرخصی منصفانه بهعنوان مادران و پدران برای هر دو جنس در نظر گرفته است. این در حالی است که می یکبار تیشرتی بر تن داشت که روی آن نوشته شده بود: «یک فمینیست این شکلی است.»
در سال ۲۰۰۵، می گروهی را بنیان گذاشت که نام آن «زنان برای پیروزی» بود. هدف این گروه این بود که زنان بیشتری را وارد پارلمان کنند. این دقیقا کاری بود که تاچر انجام نداده بود و بارها به خاطر اینکه به زنان بها نداده سرزنش شده بود. بهرغم این تفاوتها و شباهتها، هر دو برای اهداف خود میجنگند اما اهدافی که این دو در سر دارند به دو تکه شدن اروپا منجر شده است. برخی میگویند برای اینکه اروپا دوباره به وضع عادی برسد نیاز دارد که این دو زن دوباره رو به پراگماتیسم بیاورند. پرینس میگوید: «این راه آسان نیست اما این دو زن قدرتمند باید این شانس را به یکدیگر بدهند.»
ارسال نظر