بخش هجدهم
پدیده شوم قرن جدید - ۲۴ آذر ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به تفصیل به این نکته اشاره شد که نیروهای داعش چگونه فعالیت خود در عربستان را شروع کردند. آنها ابتدا مناطق شیعینشین را هدف گرفتند و سپس نیروهای امنیتی را. اولویتهای استراتژیک داعش در عربستان بسیار متفاوتتر از اولویتهای استراتژیک القاعده است. اولویتهای القاعده در عربستان ابتدا غربیها و منافع غربیها بود و سپس، نیروهای امنیتی سعودی و رژیم. القاعدهایها اصلا بهدنبال شیعیان نرفتند. داعش همچنین خود را قهرمان اسلام جازده است.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به تفصیل به این نکته اشاره شد که نیروهای داعش چگونه فعالیت خود در عربستان را شروع کردند. آنها ابتدا مناطق شیعینشین را هدف گرفتند و سپس نیروهای امنیتی را. اولویتهای استراتژیک داعش در عربستان بسیار متفاوتتر از اولویتهای استراتژیک القاعده است. اولویتهای القاعده در عربستان ابتدا غربیها و منافع غربیها بود و سپس، نیروهای امنیتی سعودی و رژیم. القاعدهایها اصلا بهدنبال شیعیان نرفتند. داعش همچنین خود را قهرمان اسلام جازده است. همچنین به اتهام ریاکاری در نگاه داعش هم اشاره شد. حامیان آنلاین داعش برای توجیه حملات ضدشیعیشان مکرر به علمای رسمی سعودی استناد میکنند. این گروه و حامیان آنلاینش آن دسته از علمایسعودی را که هدف قرار دادن شیعیان را تقبیح میکنند به پنهانکاری و ریاکاری متهم میکنند.
این اتهامات در لفظ میتوانند بسیار قدرتمند باشند. برای مثال، در جولای 2015 یک ویدئوی طولانی از داعش با برجسته کردن مبارزان عربستانی در حلب به تناقضاتی در بیانیههای علما اشاره کرد. یکی از مبارزان سعودی در این ویدئو میگفت: «اندکی پیش علمای آلسلول، رافضیون را تکفیر میکردند. در واقع، کل آنها را تکفیر کرده و آنها را میراندند... اما وقتی خلافت با رافضیون درگیر شد، علمای آلسلول سخنان و بیانیههایی دال بر تقبیح این عمل صادر کردند.» این ویدئو سپس بیانیههایی (عمدتا توییتهایی) را از سوی علمای سعودی پیش و پس از حمله نیروهای خلافت به شرق عربستان نشان میدهد. در یک مورد، «محمد العارفی»، محبوبترین واعظ سعودی با 14 میلیون دنبالکننده در این کشور، در صحنهای پیش از حمله «دولت اسلامی» نشان داده میشود که «رافضیون» را به دلیل تجاوز از مرزهای اسلام و اعلان جنگ علیه «مسلمین» سرزنش میکند. در صحنهای پس از حمله، همین واعظ به اظهار همدردی با ساکنان شرق عربستان میپردازد که عمدتا شیعی مذهب هستند.
همین ویدئو بعدا این علما را به داشتن معیار و استاندارد دوگانه در برابر «دولت اسلامی» متهم میکند، زیرا این مردان [علما] در عین حالی که هدف قرار دادن شیعیان از سوی «دولت اسلامی» را در عربستان مورد سرزنش و نکوهش قرار میدهند، اما همچنان شیعیان را در یمن سرزنش کرده و از دولت سعودی میخواهند تا علیه این[ به ادعای آنها ]«بتپرستان» اعلام جهاد کند. توییتهای فراوانی در مورد این مساله نشان داده شد. سپس یک سعودی در برابر دوربین چنین اظهارنظر میکند: «آنها رافضیون را در یمن تکفیر میکنند و در شرق عربستان آنها را مسلمان میخوانند.»
توسعه علمی
در اواخر 2014، شایعاتی پخش شد دال بر اینکه «دولتاسلامی» تلاش دارد تا تعداد بیشتری از علمای جهادی را در جهان به استخدام خود در آورد. بسیاری از آنها ایمن الظواهری را به البغدادی ترجیح داده و در کنار وی ایستادند. این تلاش- که به رهبری بنعلی انجام میشد- نتیجه چندان موفقی بهدنبال نداشت و باعث شد نامهای بزرگ تلاش خود را برای مخالفت با البغدادی دو برابر و حمایت خود از القاعده را تکرار کنند. اما در عربستان ظاهرا با موفقیت مواجه شد. در اوایل دهه 2000، سعودیها به برجستهترین ایدئولوگهای جنبش سلفی- جهادی تبدیل شده و با انتشار تعداد زیادی از فتواها، مقالات و کتابها به ادبیات رو به رشد جهادی در فضای آنلاین کمک میکردند. برخلاف بیشتر متفکران جهادی، این مردان [ایدئولوگ ها] با درجاتی پیشرفتهتر به دست علمای مسلمان آموزش داده میشدند و در برخی مواقع پستهای دانشگاهی داشتند. آنها به این جنبش مشروعیت و عمق تئوریک بیشتری میدادند. به گروهی از این مردان نام «مکتب شعیبی» داده شده بود؛ نامی که از «حمود العقلا الشعیبی» فقید گرفته شده بود که استاد سابق دانشگاه در ریاض و القسیم بود. رهبران دیگر این مکتب عبارت بودند از: ناصر الفهد (استاد الهیات در دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود در ریاض) و علی الخدیر (امام جماعتی که الهیات و حقوق در القسیم تدریس میکرد).
در سال 2003، آنها به دلیل حمایت از «القاعده در شبهجزیره عربستان» دستگیر شدند. این ضربهای بزرگ به این گروه بود، زیرا به گفته توماس هگهامر (متخصص مسائل جهاد) این سازمان را از «منابع اساسی مشروعیتساز»ش تهی کرد. از سال 2003، چیز زیادی در مورد این علمای جهادی شنیده نشده، زیرا سعودیها آنها را در حبس و حصر کردهاند. الفهد و الخدیر جزو آن 4 هزار زندانی در عربستان هستند که «زندانیان امنیتی» نامیده میشوند. در قاموس سعودیها زندانی امنیتی به حامیان جهادی القاعده و داعش گفته میشود. به گفته یک مقام ارشد شاغل در زندان که با رسانههای سعودی سخن میگفت، یک شکاف مهم ایدئولوژیک میان زندانیانی به وجود آمده که پیامها را در حمایت از هر یک از این دو گروه به بیرون «قاچاقمیکنند». یکی از این پیامها در اوایل سال 2014 - که از سوی یک عالم جهادی به نام «سلیمان العلوان» ضبط شد- البغدادی و ادعای او بر خلافت و دولت را تقبیح کرد. با این حال، بیشتر آنچه به بیرون درز شده در حمایت از «دولت اسلامی» بوده و نشان میدهد که جمعیت جهادی زندانی در عربستان به سوی این گروه گرایش دارند.
«حامد الحمَیدی»، یکی از ایدئولوگهای سابق AQAP، چند کتاب در حمایت از «دولت اسلامی» از سلول خود در زندان نوشت که در سال 2014 و 2015 در فضای آنلاین منتشر شد. ایدئولوگ دیگر «فارسالظهرانی» که به «ابو جندل الازدی» هم شهرت داشت از زندان با البغدادی بیعت کرد. هر دو نفر در 2ژانویه 2016 در یک گروه 40 نفره که مقامهای سعودی آنها را به تروریسم متهم میکردند، اعدام شدند.
ابوبکر البغدادی در یک پیام صوتی در نیمه می2015 به علمای مذهبی و جهادی زندانی در عربستان (یا همان طلبه العلم) و حمایت آنها از «دولت اسلامی» اشاره کرد و گفت: «ما نه شما را فراموش کرده و نه فراموشتان خواهیم کرد» و وعده مبارزه برای آزادیتان را میدهیم. سه ماه بعد، در اوت 2015، «دولت اسلامی» بزرگترین پیروزی خود را در زندان بهدست آورد یعنی زمانی که نامه دستنویس حاکی از بیعت ناصر الفهد از زندان الحائر به بیرون درز پیدا کرد. او در آن نامه از تمام مجاهدان خواسته بود که به داعش ملحق شوند.
ارسال نظر