بخش پنجم
عزیز آمریکاییها - ۹ خرداد ۹۵
بروس ریدل
تحلیلگر موسسه بروکینگز
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش چهارم اشاره شد که خاندان سعودی تهدید القاعده و هشدار آمریکاییها را جدی نمیگرفت اما حملات القاعده به مقر وزارت کشور عربستان، مجتمعهای متعلق به خارجیها، درگیری در شهرهای مهم عربستان و حمله برقآسا به کنسولگری ایالاتمتحده در جده در ۶ دسامبر ۲۰۰۴ که در آن یک زن جوان دیپلمات از سوی تروریستها ربوده شد باعث شد دولت عربستان القاعده را جدی بگیرد. محمد بننایف به چهره اصلی خاندان سعودی در مبارزه با القاعده تبدیل شده بود و پای ثابت روزنامهها و تلویزیون بود.
بروس ریدل
تحلیلگر موسسه بروکینگز
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش چهارم اشاره شد که خاندان سعودی تهدید القاعده و هشدار آمریکاییها را جدی نمیگرفت اما حملات القاعده به مقر وزارت کشور عربستان، مجتمعهای متعلق به خارجیها، درگیری در شهرهای مهم عربستان و حمله برقآسا به کنسولگری ایالاتمتحده در جده در ۶ دسامبر ۲۰۰۴ که در آن یک زن جوان دیپلمات از سوی تروریستها ربوده شد باعث شد دولت عربستان القاعده را جدی بگیرد. محمد بننایف به چهره اصلی خاندان سعودی در مبارزه با القاعده تبدیل شده بود و پای ثابت روزنامهها و تلویزیون بود. در سال ۲۰۰۷، محمد بننایف و وزارت کشور دست بالا را در برابر القاعده و تهدید ناشی از این گروه داشتند و تروریستها نتوانستند حمایت مردمی را بهدست آورند و شکست، سرنوشت محتوم آنها شد.
بننایف؛ مطلوب آمریکاییها
سه سال طول کشید تا القاعده در عربستان سعودی شکست بخورد؛ اما از میان نرفت. در عوض، این گروه همچون بیماری مسری به بیشتر مناطق خاورمیانه و آفریقا تسری یافت. در سال ۲۰۰۹، «القاعده در شبهجزیره عربستان»- جانشین همان گروهی که از سوی بننایف در عربستان متحمل شکست و خسارت شدند- به سوی یمن حرکت کرد. در دسامبر ۲۰۰۹، این گروه فردی به نام «عمر فاروق عبدالمطلب» نیجریهای تبار را برای منفجر کردن هواپیمای ۲۵۳ نورث وست در روز کریسمس که در حال حرکت از اونتاریوی جنوبی به سوی دیترویت بود، اعزام کرد. اما مواد منفجرهای که عبدالمطلب در لباس زیر خود پنهان کرده بود به درستی عمل نکرد و همین باعث شد وی از سوی مسافران و خدمه هواپیما دستگیر و خلع سلاح شود. با وجود اینکه بننایف مراقب خطر و تهدید القاعده برای این پادشاهی بود اما وقتی القاعده در آستانه انتخابات کنگره در سال ۲۰۱۰ بمبهایی را در هواپیماهای UPS و FedEx که از یمن به شیکاگو میرفت کار گذاشت بننایف شبکهای از خبرچینان را به وجود آورد و چند توطئه علیه آمریکا را خنثی کرد. سپس با کاخ سفید تماس گرفت و به مشاور تروریسم اوباما - جان برنان- شماره ردیابی کانتینرهای مرگبار را داد. هواپیماها در توقفگاههای دوبی و میدلند در انگلستان بازرسی و بمبها خارج شدند. علاوه بر اعتبار بینالمللی او بهعنوان مسوولی مدبر، بننایف در کشور خود نیز قهرمان است زیرا ۶ سال پیش نزدیک بود در حادثهای جان خود را از دست بدهد. او پذیرفت که با عبدالله عسیری، تروریست القاعدهای دیدار کند. او گفته بود اگر بتواند مستقیما با بننایف دیدار کند خود را تسلیم خواهد کرد. او همچنین وعده داده بود که اگر دیداری چهره به چهره با بننایف داشته باشد رفقایش -از جمله برادرش ابراهیم عسیری، مهمترین بمبساز القاعده که بمبهایی در هواپیمای اعزامی به دیترویت و شیکاگو کار گذاشته بود- را نیز متقاعد خواهد کرد که تسلیم شوند. این دیدار انجام شد اما چگونه؟ وقتی در ۲۷ اوت ۲۰۰۹ این دیدار صورت گرفت، عسیری بمبی منفجر کرد و خود را به هوا فرستاد اما فقط آسیب اندکی به شاهزاده رسید. چند ساعت بعد، محمد بننایف در تلویزیون سعودی حضور یافت تا در مورد این ماجرا اطلاعاتی بدهد بدون اینکه اشارهای به جزئیات داشته باشد.
چند روز بعد، لئون پانهتا، رئیس وقت سازمان سیا که در حال بازدید از ریاض بود، گزارشی کاملتر دریافت کرد. پس از اینکه عبدالله عسیری وارد اتاق بننایف شد آنها روی زمین روی بالش تکیه دادند. ناگهان عسیری شروع به گریه کرد و میلرزید. او از عبای خود یک تلفن همراه در آورد و گفت: میخواهد با خانوادهاش تماس بگیرد. پس از توپ و تشر در پشت تلفن با برادرش ابراهیم، وی گوشی را به محمد بننایف داد و او نیز کلام خود را با عبارت «سلام علیکم» شروع کرد. در همان لحظه، عسیری خود را با انفجار تکهتکه کرد. او مواد منفجره را در روده خود پنهان کرده بود و وقتی محمد مشغول صحبت با ابراهیم بود ناگهان خود را منفجر کرد اما محمد به سوی دیگری پرتاب شد. این سومین حمله به جان شاهزاده بود. اما این اقدامات عزم او را جزمتر کرد تا حمله علیه القاعده را شروع کند. او به فردی وظیفه شناس معروف است و گفته میشود این را از پدرش به ارث برده که ۳۷ سال وزیر کشور بود.
ارسال نظر