بخش سوم
عزیز آمریکاییها - ۶ خرداد ۹۵
بروس ریدل
تحلیلگر موسسه بروکینگز
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش پیش به ائتلاف روحانیون وهابی با خاندان سعودی اشاره و گفته شد که این ائتلاف زمینهساز ورود سعودیها در ائتلافهای منطقهای در قالب حمایت از گروههای شبهنظامی بود. یکی از این گروهها القاعده بود؛ بهگونهایکه بن لادن با خاندان سعودی به ویژه نایف (پدر ولیعهد فعلی عربستان) روابط نزدیکی داشت. سعودیها به هشدار آمریکاییها مبنی بر اینکه این گروه اقدام به تشکیل هستههای گسترده زیرزمینی در عربستان کرده بی توجهی کردند تا اینکه زمام قدرت به دست محمد بن نایف افتاد.
بروس ریدل
تحلیلگر موسسه بروکینگز
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش پیش به ائتلاف روحانیون وهابی با خاندان سعودی اشاره و گفته شد که این ائتلاف زمینهساز ورود سعودیها در ائتلافهای منطقهای در قالب حمایت از گروههای شبهنظامی بود. یکی از این گروهها القاعده بود؛ بهگونهایکه بن لادن با خاندان سعودی به ویژه نایف (پدر ولیعهد فعلی عربستان) روابط نزدیکی داشت. سعودیها به هشدار آمریکاییها مبنی بر اینکه این گروه اقدام به تشکیل هستههای گسترده زیرزمینی در عربستان کرده بی توجهی کردند تا اینکه زمام قدرت به دست محمد بن نایف افتاد. او در کسوت وزیر کشور مبارزه علنی با القاعده را آغاز کرد.
پسر کو ندارد نشان از پدر
محمد بن نایف نیز همچون هم نسلیهای خود از خاندان سعودی در مدارس آمریکایی تحصیل و در دانشکده «لوییس و کلارک» در پورتلند، اورگون حضور یافت؛ هرچند مدرکی دریافت نکرد. برای کسب آمادگی جهت جانشینی پدرش در وزارت کشور، محمد در FBI در اواخر دهه ۸۰ و در موسسه ضدتروریسم اسکاتلندیارد در فاصله ۱۹۹۲ و ۱۹۹۴ تحصیل کرد. در حدود همان زمان بود - و من بهعنوان افسر ارشد سیا امور خاورمیانه را زیرنظر داشتم- که محمد بن نایف زیر نظر من بهعنوان یک تازه وارد نام نویسی کرد. بعدها من بهعنوان دستیار ویژه رئیسجمهور بیل کلینتون در امور شرق نزدیک و آسیای جنوبی در شورای امنیت ملی، الگور، معاون رئیسجمهور را در یک سفر دورهای در خاورمیانه در مه۱۹۹۸ همراهی کردم. ما هم نایف (پدر) و هم با محمد (فرزندش و ولیعهد فعلی) در ریاض دیدار کردیم. تنها پس از آن بود که ما دریافتیم که وزارت کشور توطئهای از سوی القاعده را برای حمله به کنسولگری آمریکا در جده خنثی کرده؛ درحالیکه معاون رئیسجمهور هنوز آنجا بود تا با ملک عبدالله، ولیعهد آن زمان دیدار کند. توطئه علیه آلگور استثنایی بر آن چیزی بود که قاعده کلی بن لادن برای اجتناب از عملیاتهای خشونتآمیز در درون این پادشاهی نامیده میشد. از آنجا که زیرساختهای القاعده در درون عربستان به این گروه شمار زیادی سرباز و حمایت مالی ارائه میداد، القاعده ترجیح داد تا این گروه را خارج از رادار وزارت کشور نگه دارد و تا حدی به دلیل نادیده گرفتن فعالیتهای این گروه از سوی نایف (پدر) القاعده در این راستا بسیار موفق عمل کرد. سپس حادثه ۱۱ سپتامبر رخ داد که برخی خبرها میگفت که ۱۵ نفر از هواپیماربایان سعودی تبار بودند؛ اما ذهنها به کندی تغییر میکرد. تا اواخر دسامبر ۲۰۰۲، نایف (پدر)، همچون بسیاری دیگر از اعضای خاندان سلطنت، هنوز هم متقاعد نشده بود که القاعده در این پادشاهی پایگاه دارد. او اصرار داشت که هواپیماربایان سعودی «فریب خوردگانی در یک توطئه صهیونیستی» هستند؛ با وجود این واقعیت که به گفته برخی منابع سعودی، دو نفر از آنها پیشتر در توطئه حمله به گور دست داشتند.
پسر نایف اما موضوع دیگری بود. در سال ۲۰۰۱، محمد بن نایف چهرهای مهم- و البته قابل احترام- در جنگ علیه تروریسم بود. او دو سال قبلتر به دستیار وزیر کشور تبدیل شده بود. در آن جایگاه، که بسیار مورد تحسین مقامهای آمریکایی بود، او مدیریت روزبهروز را از پدرش فرا میگرفت. این برای سعودیها خوش شانسی بود؛ زیرا بن لادن در نظر داشت توجه خود را به سرزمین مادری خود معطوف سازد. پس از ۱۱ سپتامبر و سقوط حکومت طالبان در افغانستان- میزبانان القاعده- بن لادن به هستههای زیرزمینی القاعده در عربستان دستور داد که عملیاتهای خود را علیه این پادشاهی و متحد آمریکاییاش آغاز کنند. در ۱۴ فوریه ۲۰۰۳ - روز قربان که نزد مسلمانان تقدس دارد- نیات بن لادن در عربستان کاملا عیان شد. رهبر القاعده در پیامی صوتی با عنوان «در میان گروهی از شوالیهها» کاخ آلسعود را به خیانت به امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول به نفع انگلیس و صهیونیسم متهم کرد. او میگفت اکنون خاندان سعودی در حال چرخش به سوی مساجد و سایر اماکن مقدس به نفع صلیبیون آمریکایی است و مخفیانه در حال توطئهگری با «یهودیان و آمریکاییها» برای خیانت به فلسطین و تاسیس «اسرائیل بزرگ» در منطقه هستند. با پیشبینی اینکه پایگاههای هوایی آمریکا در این پادشاهی به نفع جنگ عراق بهکار گرفته خواهد شد که به تعبیر او قریبالوقوع خواهد بود، بن لادن خاندان سعودی و متحدانشان در کویت، بحرین و قطر را «خائن» خواند.
اولین حمله مهم در این پادشاهی در ۱۲ می۲۰۰۳ در مجتمعی در ریاض رخ داد که محل استقرار کارشناسان نظامی خارجی بود که برای نیروهای مسلح سعودی کار میکردند. تعدادی از تروریستهای القاعده با خودروهای بمبگذاری شده و اسلحههای کوچک به این مجتمع حمله کردند. دست کم ۸ آمریکایی، دو استرالیایی و چند شهروند دیگر غربی همراه با گارد امنیتی سعودی کشته شدند. این اولین کمپین ترور علیه کارگران خارجی در این پادشاهی و میزبانان سعودیشان بود. رابرت جردن، سفیر اسبق آمریکا در ریاض، به سعودیها فشار میآورد تا القاعده را چند ماهی جدی بگیرند؛ اکنون او حمله ماه مه به عربستان را «پرلهاربر سعودی» مینامد.
ارسال نظر