سرنوشت تندر و مگان چه میشود؟
جنگ سـرد خودروسازان ایرانی و رنو
گروه خودرو: اتفاقاتی که این روزها میان خودروسازان ایرانی و رنو رخ میدهد، بیشتر به یک داستان پر پیچ و خم شبیه است، داستانی که البته هنوز به فصل آخر خود نرسیده و کسی نمیداند سرانجام آن چه خواهد شد. در حال حاضر نزدیک به ۱۱ سال از امضای قرارداد پلت فرم مشترک X۹۰ میان خودروسازان ایرانی و رنو میگذرد و این در شرایطی است که در طول این سالها هیچگاه آب خوش از گلوی طرفهای ایرانی و فرانسوی این قرارداد پایین نرفته است. رنو به قصد شراکتی پایدار به ایران آمد و حتی اقدام به سرمایه گذاری نیز کرد، اما مجموعه اتفاقاتی که در این سالها رخ داد، رابطه این خودروساز را با شرکای ایرانی اش شکرآب کرد، تا جایی که رفاقت دیروز جای خود را به «جنگ سرد» امروز، میان آنها داده است.
گروه خودرو: اتفاقاتی که این روزها میان خودروسازان ایرانی و رنو رخ میدهد، بیشتر به یک داستان پر پیچ و خم شبیه است، داستانی که البته هنوز به فصل آخر خود نرسیده و کسی نمیداند سرانجام آن چه خواهد شد. در حال حاضر نزدیک به ۱۱ سال از امضای قرارداد پلت فرم مشترک X۹۰ میان خودروسازان ایرانی و رنو میگذرد و این در شرایطی است که در طول این سالها هیچگاه آب خوش از گلوی طرفهای ایرانی و فرانسوی این قرارداد پایین نرفته است. رنو به قصد شراکتی پایدار به ایران آمد و حتی اقدام به سرمایه گذاری نیز کرد، اما مجموعه اتفاقاتی که در این سالها رخ داد، رابطه این خودروساز را با شرکای ایرانی اش شکرآب کرد، تا جایی که رفاقت دیروز جای خود را به «جنگ سرد» امروز، میان آنها داده است.
آنچه بر رنو گذشت
به سالهای ۸۲ تا ۸۶ برگردیم؛ سازمان گسترش و نوسازی ایران (ایدور) پس از مدتها مذاکره با خودروسازان بزرگ دنیا، سرانجام با رنوی فرانسه به توافق رسید و مقدمات آغاز اولین پروژه پلت فرم مشترک در «جاده مخصوص» فراهم شد.
آن اوایل اوضاع بر وفق مراد بود و خودروسازان ایرانی و رنو در رویاهای خود، روزهای خوشی را در کنار هم تصور میکردند و قرار بود با پروژهای که «پلتفرم مشترک X۹۰» نام داشت، خودرویی با نام «تندر-۹۰ یا همان L۹۰» و به قیمتی حداکثر معادل شش هزار و ۷۵۰ یورو در ایران تولید کنند.
با احتساب قیمت ۷۰۰ تومانی یورو در آن دوران، «تندر-۹۰» در فولترین مدل خود، پنج میلیون تومان هم برای ایرانیها آب نمیخورد، آن هم در شرایطی که پیکان (اصلیترین خودرو آن زمان بازار ایران) با کمترین امکانات و با مصرف سوختی بسیار بالا، همین حدود به فروش میرسید.
برای آنکه کارهای مربوط به ارسال قطعات به ایران و انتقال پول به فرانسه، سازماندهی لازم را داشته باشد، تصمیم گرفته شد تا شرکتی مشترک با نام «رنوپارس» تاسیس شود، شرکتی که ۵۱ درصد سهامش در اختیار رنوییها است و ۴۹ درصد دیگر نیز سهم ایرانیها. همه چیز به خوبی و خوشی در حال پیش رفتن بود که ناگهان صدای مخالفان از «بهارستان» بلند شد و برخی نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی که راضی به پیوند «رنو و ایرانیها» نبودند، تا پای ابطال قرارداد X۹۰ نیز پیش رفتند.
از آن سو قطعات تندر-۹۰ و مگان (دیگر محصول رنو که البته جدای از قرارداد پلت فرم مشترک X۹۰ میهمان جاده مخصوص شد) نیز به گمرک رسیده و ایرانیها و رنو در انتظار ترخیص این قطعات برای شروع تولید بودند، اما ناگهان دست مخالفی دیگر، مانع این کار شد. این بار صدای مخالفان از «خیابان سمیه» میآمد و وزیر صنایع وقت تحت تاثیر بهارستانیها، تا مدتها اجازه نداد قطعات تندر و مگان راهی «جاده مخصوص» شود.
چهار سال بلاتکلیفی
مخالفتها با قرارداد X۹۰، حدود چهار سال طول کشید و خودروسازان ایرانی و رنو سرانجام در سال ۸۶ تولید تندر-۹۰ و مگان را در «جاده مخصوص»، جشن گرفتند. این در حالی بود که اوضاع با سال ۸۲ بسیار فرق کرده و تورم آنقدر بالا رفته بود که دیگر امکان تولید تندر -۹۰ و مگان با حساب و کتابهای قبلی وجود نداشت. زمانی که قرارداد میان خودروسازی ایران و رنو به امضا رسید، یورو فقط ۷۰۰ تومان بود، اما در سال ۸۶ نرخ آن دو برابر شد و این موضوع رشد شدید هزینه تولید تندر-۹۰ و مگان را سبب شد. با این حساب دیگر نمیشد تندر-۹۰ را با قیمتی پایین تولید کرد و حالا رنو متهم بود که نتوانسته به وعده اش مبنی بر تولید خودرویی ارزان عمل کند.
بدحسابی خودروسازان ایرانی
رشد شدید هزینههای تولید اما تنها مشکل رنو نبود و به تدریج بدحسابی خودروسازان ایرانی، کار این شرکت فرانسوی را در «جاده مخصوص» سخت تر از قبل کرد. رنو برای تامین قطعات تندر و مگان، پول میخواست اما خودروسازان ایرانی تقریبا هیچگاه نتوانستند یا نخواستند سر وقت با دوست فرانسویشان تسویه حساب کنند. این موضوع (بدحسابی خودروسازان) را باید به نوعی اولین جرقه بروز اختلاف میان رنو با جاده مخصوصیها دانست، جرقهای که حالا به شعله تبدیل شده و یاران قدیم را رو در روی یکدیگر قرار داده است.
تحریم؛ مشکل بزرگ
اما تمامی مسائلی که مطرح شد، تنها مشکلات داخلی رنو در ایران بودند، حال آنکه مشکل بزرگتر و اصلیتر یعنی تحریمهای بینالمللی (به دلیل پرونده هسته ی ایران)، بعدها رخ داد. با اعمال تحریمها به خصوص تحریمهای بانکی، روند دریافتیهای رنو از خودروسازان ایرانی سختتر و سختتر از قبل شد، به نحوی که آنها حالا نمیتوانند مستقیما پول خود را دریافت کنند. هرچند با وجود همه مشکلات به خصوص تحریم، خودروسازان ایرانی و رنو تا اوایل تابستان ۹۲، کژدارو مریز به رابطه شان ادامه دادند اما ناگهان صدای مخالفی دیگر، این دو را در آستانه جدایی از هم قرار داد. «صدای مخالف» اینبار نه از بهارستان و خیابان سمیه، که از قلب «واشنگتن» به گوش رسید و آمریکاییها با تحریم مستقیم خودروسازی ایران، کاری کردند که رنو با وجود آن همه پایداری در برابر مشکلات و سنگ اندازیها، اینبار پایش بلرزد و فعالیتهایش در «جاده مخصوص» را تعلیق کند. تحریم مستقیم آمریکاییها علیه خودروسازی ایران، حدود ۶ ماه طول کشید، تا اینکه «توافق هستهای ژنو» رخ داد. بر اساس این توافق، آمریکاییها تحریم مستقیم علیه صنعت خودرو ایران را لغو کردند تا خودروسازان ایرانی و رنو بار دیگر شانس کنار هم ماندن را بیابند.
بروز جنگ سرد
اما در شرایطی که خیلیها گمان میکردند لغو تحریم آمریکا، احیا شدن زندگی خودروسازان ایرانی و رنو را در پی خواهد داشت، اوضاع تقریبا عکس پیش رفت و رابطه آنها نه تنها بهبود نیافت، بلکه بین شان به نوعی «جنگ سرد» در گرفت. در حال حاضر که حدود یک سال از توافق هستهای ژنو میگذرد، نه رنو دل خوشی از خودروسازان ایرانی دارد و خودروسازان ایرانی از رنو؛ اوضاع به شکلی است که هماکنون تولید تندر-۹۰ به روزی حدودا ۱۰۰ دستگاه در «جاده مخصوص» رسیده و مگان نیز کلا از خط تولید حذف شده است.ایرانیها میگویند، رنو به تعهداتش طبق قرارداد عمل نکرده و ضمن همراه شدن با تحریمهای بینالمللی، قطعات موردنیاز برای تولید تندر-۹۰ و مگان را در اختیار آنها قرار نمیدهد و به همین دلیل، مقصر اصلی رفتن مگان و افت تولید تندر، این شرکت فرانسوی است. از آن سو اما رنو نیز میگوید که وقتی ایرانیها به تعهدات مالی شان عمل نمیکنند، دلیلی ندارد مطابق میل و خواسته آنها، قطعات به «جاده مخصوص» ارسال کند. آنطور که شنیده میشود، خودروسازان ایرانی چیزی حدود ۹۰ میلیون یورو به رنو بدهکارند و خودروساز فرانسوی چون نمیخواهد این بدهی بیش از اینها شود و از طرفی تضمینی برای دریافت طلب خود به این زودیها، نمیبیند، ارسال قطعات به ایران را محدود کرده است. البته مشکل بزرگ رنو، هنوز هم «تحریم» است، چه آنکه تحریم اجازه نقل و انتقال پول از طرف ایران به مقصد این خودروساز فرانسوی را نمیدهد. به عبارت بهتر، رنو در حال حاضر قادر نیست همین اندک پولی را که خودروسازان ایرانی به رنوپارس میدهند (یکی از وظایف رنوپارس، انتقال پول از ایران به رنو است)، به حساب خود منتقل کند. آنطور که منابع آگاه میگویند، در حال حاضر مقدار زیادی پول در حساب رنوپارس است، اما به دلیل محدودیتهای مربوط به نقل و انتقال، امکان واریز آن به حساب رنو وجود ندارد. با این حساب و با گذشت زمان، ارزش پولی که در حساب رنوپارس است، پایین و پایین تر میآید و رنو به شدت از این اتفاق ابراز نگرانی میکند.
این موضوع، البته به ضرر خودروسازان ایرانی نیز تمام شده، زیرا رنو به دلیل دریافت نکردن مطالباتش، قطعات موردنیاز را آن طور که طرفهای ایرانی میخواهند، در اختیارشان قرار نمیدهد و این موضوع نتیجهای جز کاهش تولید محصولات رنو در «جادهمخصوص» نداشته است. به عبارت بهتر، آنچه هم اکنون تولید تندر را به حداقل رسانده، بلوکه شدن پول رنو در حساب رنوپارس و عدم دسترسی رنوییها به این پول است، هرچند بدحسابی خودروسازان ایرانی نیز نقش مهمی در تولید حداقلی تندر دارد. هر چه هست، مجموعه اتفاقات این ۱۱ سال سبب شده تا بهامروز تنها حدود ۳۵۰ هزار دستگاه تندر-۹ در ایران به تولید برسد، آن هم در شرایطی که قرار بود سالی ۳۰۰ هزار دستگاه از این محصول تولید شود.
چرا مگان رفت؟
اما اگرچه ریشه توقف تولید مگان را نیز باید در تحریمها جستوجو کرد، اما این میهمان فرانسوی داستانی متفاوت از هموطنش تندر-۹۰ دارد. ماجرا از آن قرار است که پارس خودرو سال گذشته اقدام به پیش فروش پنج هزار دستگاه مگان میکند، اما وسط کار دستش در پوست گردو میماند، چون رنو قطعات موردنیاز را در اختیار این شرکت نمیدهد. هرچند پارس خودروییها میگویند پیش فروش پنجهزار دستگاهی مگان با هماهنگی رنو انجام شده، اما رنوییها تاکید دارند که از همان ابتدا هشدارهای لازم را بابت این پیش فروش داده و تاکید کرده اند که امکان تامین قطعات مورد نیاز مگان وجود ندارد.
اینکه چرا رنو از تامین قطعات مگان ابراز ناتوانی کرده، به دلیل تحریمهای آن زمان ایالات متحده آمریکا علیه خودروسازی ایران است، چه آنکه برخی قطعات مگان در آمریکا تولید میشوند. به عبارت بهتر، تولیدکنندگان آمریکایی قطعات مگان، به رنو اعلام میکنند که به دلیل تحریم علیه ایران، نمیتوانند قطعات مگان را در اختیار این شرکت (رنو) قرار دهند. از همین رو رنو نیز امکان تامین قطعات مگان را نمییابد و در نتیجه تولید مگان متوقف و پارس خودرو مجبور به پس دادن پول ثبتنامکنندگان این خودرو یا تحویل محصول جایگزین به آنها میشود. حالا هم اگرچه یک پک هزار و ۵۰۰ دستگاهی مگان در ترکیه منتظر ترخیص است، اما پارس خودروییها که رنو را در ناکام ماندن پیش فروش پنج هزار دستگاهی مگان مقصر میدانند، از دریافت این پک خودداری میکنند. در واقع پارس خودروییها به نوعی در حال تلافی کردن رفتار رنو هستند و از سوی دیگر با خود میگویند اگر این هزار و ۵۰۰ دستگاه مگان را تولید کرده و تحویل دهند، آن وقت جواب مشتریانی را که به جای مگان، پراید تحویل شان داده اند، چه باید داد.
البته گفته میشود که پارس خودرو یک دلیل دیگر نیز برای تولید نکردن مگان دارد و آن عدم موافقت رنو برای افزایش تولید تندر-۹۰ است. ظاهرا پارس خودرو برای رنو شرط گذاشته که مگان را فقط در صورت افزایش تیراژ تندر، تولید میکند و رنو که به دلیل بدحسابی خودروسازان ایرانی و همچنین مشکلات نقل و انتقال پول، دستش به مطالبات خود از ایرانیها نمیرسد، زیر بار نرفته است.
ارسال نظر