خودروسازان و مشتریان با گرانی بنزین چه میکنند؟
سرنوشت بنزین در بازار خودرو
گروه خودرو - پس از کلی گمانهزنی و شایعه، دولت بالاخره قیمت جدید سوخت را در قالب اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها اعلام کرد و حالا شهروندان ایرانی باید ۱۰۰۰ تومان بابت بنزین آزاد و ۷۰۰ تومان برای بنزین یارانهای بپردازند و این در شرایطی است که به اعتقاد کارشناسان، افزایش ۳۰۰ تومانی قیمت بنزین کم و بیش بر رفتار خودروسازان و مشتریان اثر خواهد گذاشت. هرچند بنزین با شیبی نسبتا آرام گران شد و اتفاقات تابستان ۸۶ (هجوم شدید مردم برای ذخیره بنزین و آتش زدن برخی جایگاهها)، تکرار نشد، اما به هر حال با توجه به تورم موجود و کاهش درآمد شهروندان، همین جهش ۳۰۰ تومانی نیز رفتار مشتریان را در بازار خودرو متاثر از خود خواهد کرد و به تبع آن، خودروسازان نیز مجبورند تا حد امکان سیاست تولید خود را متناسب با روند بازار، تغییر دهند.
گروه خودرو - پس از کلی گمانهزنی و شایعه، دولت بالاخره قیمت جدید سوخت را در قالب اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها اعلام کرد و حالا شهروندان ایرانی باید ۱۰۰۰ تومان بابت بنزین آزاد و ۷۰۰ تومان برای بنزین یارانهای بپردازند و این در شرایطی است که به اعتقاد کارشناسان، افزایش ۳۰۰ تومانی قیمت بنزین کم و بیش بر رفتار خودروسازان و مشتریان اثر خواهد گذاشت. هرچند بنزین با شیبی نسبتا آرام گران شد و اتفاقات تابستان ۸۶ (هجوم شدید مردم برای ذخیره بنزین و آتش زدن برخی جایگاهها)، تکرار نشد، اما به هر حال با توجه به تورم موجود و کاهش درآمد شهروندان، همین جهش ۳۰۰ تومانی نیز رفتار مشتریان را در بازار خودرو متاثر از خود خواهد کرد و به تبع آن، خودروسازان نیز مجبورند تا حد امکان سیاست تولید خود را متناسب با روند بازار، تغییر دهند.
کارشناسان معتقدند افزایش قیمت بنزین و البته گاز (که این یکی نیز همزمان با بنزین گران شد)، خیلیها را نسبت به هزینه سوخت خودروهایشان حساس کرده و این حساسیت، خود را در قالب تعویض خودرو (از پرمصرف به کممصرف و از بنزین سوز به دوگانهسوز)، کاهش میزان استفاده از خودروهای شخصی و حتی شاید انصراف از خرید خودرو نشان خواهد داد.
در واقع آنچه پس از افزایش قیمت بنزین تغییر خواهد کرد، الگوی مصرف مردم است این در شرایطی است که صنعت و بازار خودرو ایران کماکان دورانی سخت و راکد را تجربه میکند و نه تولید و تنوع تولید، اوضاع مناسبی دارد و نه قیمتها با جیب مردم سازگارند و این یعنی، ایرانیها گزینههای زیادی برای انتخاب در بازار خودرو ندارند و از آن سو خودروسازان نیز ظاهرا برنامه ریزی خاصی در کنار گرانی سوخت ندارند.
با وجود آنکه بحث اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها و افزایش قیمت بنزین و گاز و سایر حاملهای انرژی مدتهاست بر سر زبانها افتاده، نه مسوولان وزارت صنعت، معدن و تجارت و نه خودروسازان هیچکدام برنامهای مبنیبر تغییر سیاستهای تولید خودرو اعلام نکرده و مشخص نیست آیا روند و تنوع تولید تغییری به خود میبیند یا در خودروسازان همچنان روی پاشنه قبلی خواهد چرخید. اگر ملاک قضاوت و پیشبینی را شرایط حال حاضر خودروسازان داخلی در نظر بگیریم، (کمبود نقدینگی و افت تولید)، بعید بهنظر میرسد آنها بتوانند تغییر چندانی در روند تولید خود داده و تمام و کمال، محصولاتی کممصرف و دوگانهسوز و پایه گازسوز روانه بازار کنند. این در حالی است که سال ۸۶ و پس از سهمیهبندی بنزین، وزارت صنایع وقت و خودروسازان سیاست و برنامه خود را متناسب با اتفاق رخ داده (سهمیهبندی) تغییر داده و تا حد زیادی نیز آن را عملی کردند. البته کارشناسان نقدهایی بر اقدامات وزارت صنایع و خودروسازان در جریان سهمیهبندی بنزین وارد کرده و در کل چندان موافق اقدامات انجام شده در آن مقطع زمانی نیستند و تاکید میکنند که سیاستهای وزارت صنایع وقت به خصوص اصرار بر دوگانهسوز کردن خودروها، سیاستی منطقی و جامع نبوده است.
در آن سال و پس از سهمیهبندی بنزین شوکی اساسی به صنعت و بازار خودرو کشور وارد شد؛ زیرا مالکان خودرو به سوختگیری بیحساب و کتاب و سرریز شدن بنزین و ... عادت کرده بودند و حالا خیلی سخت بود که دیگر نمی توانستند هر وقت و هرچه میخواستند، باک خود را پر کنند؛ از آن سال تا به امروز، ایرانیها دیگر حتی حساب قطره قطرههای بنزینشان را نیز نگه میدارند، مخصوصا اینکه سه سال پس از سهمیهبندی، قیمت بنزین ناگهان و در جریان اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها، گران شد و بنزین حکم طلا را برای مردمی که خودرو شخصی داشتند، پیدا کرد.
اوضاع به شکلی پیش رفت که بخش قابل توجهی از مشتریان به خرید خودروهای کممصرف و دوگانهسوز روی آوردند؛ اما کممصرفها از کیفیت مناسبی برخوردار نبودند و دوگانهسوزها نیز حاشیههای زیادی را به همراه داشتند. بر این اساس پرحاشیه ترین اثری که سهمیهبندی بنزین بر بازار خودرو گذاشت، رونق دوگانهسوزها و کممصرفها بود، چه آنکه خیل عظیمی از مردم به سمت خودروهای دوگانهسوز رفتند تا به وقت حاجت، در نمانند و در نبود بنزین، گاز منجی باکهای خالیشان شود. خودروسازان نیز که از یک طرف با رشد تقاضا برای دوگانهسوزها مواجه شده و از طرف دیگر بابت تولید این خودروها تحت فشار قرار گرفته بودند (فشاری که وزارت صنایع بر آنها وارد میکرد)، مجبور شدند بهرغم میل باطنی شان، از تیراژ محصولات بنزین سوز خود بکاهند و به سمت تولید دوگانهسوزها بروند. از آن سو بازار نیز به شدت روی خودروهای دوگانهسوز و کممصرف متمرکز شد؛ اما طولی نکشید که مشکلات خودروهای دوگانهسوز و جایگاههای سوخت سر برآورد و مردم نیز به قیمت جدید و سهمیهبندی بنزین عادت کردند؛ نتیجه هم آن شد که به تدریج همه چیز تقریبا به جای اول برگشت، گویی اصلا بنزینی سهمیهبندی و گران نشده است.
در آن دوران، مردم با دو مشکل اساسی روبهرو بودند؛ اول اینکه بیشتر خودروها پرمصرف به حساب میآمدند و دوم اینکه زیرساختهای لازم برای خودروهای دوگانهسوز فراهم نبود. سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین در ابتدا به حدی برای مردم شوک آور بود که بیشتر آنها خرید خودروهای پرمصرف را تحریم کرده و به سراغ کممصرفها و دوگانهسوزها (با همه مشکلاتی که داشتند)، رفتند. تیراژ محدود و تنوع اندک خودروهای کممصرف، جوابگوی نیاز مردم نبود و آنها یا باید پرمصرفها را خریداری کرده و با مصرف سوخت بالا و همچنین احتمال خالی ماندن باک خودرویشان (به دلیل سهمیهبندی بنزین) کنار میآمدند یا مشکلات دوگانهسوزها اعم از مسائل فنی و کمبود جایگاههای سوخت گاز را به جان میخریدند.
از طرفی دولت نیز اصرار زیادی روی تولید دوگانهسوزها داشت و خودروسازان را مجبور کرد تمرکز خود را بر تولید این نوع محصولات بگذارند، حال آنکه نه جایگاههای سوخت به اندازه کافی در کشور وجود داشت و نه خودروهای دوگانهسوز خالی از مشکلات فنی بودند.
از همین رو دیری نپایید که یک نوع دلزدگی از دوگانهسوزها به وجود آمد و در جریان اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها نیز قیمت گاز گران شد، تا در نتیجه مردم با سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت آن کنار آمده و دوباره سراغ بنزین سوزها بروند. از همین رو توفیقی اجباری نصیب خودروسازان شد و آنها دوباره به میل و خواسته خود که همان تولید محصولات بنزین سوز بود، رسیده و روند تولیدشان را از دوگانهسوز و گازسوز به بنزین سوز تغییر دادند. در حال حاضر نیز دوگانهسوزها سهم بسیار اندکی از تولید خودروسازان را به خود اختصاص دادهاند و به هیچ وجه جایگاه سالهای ۸۶ و ۸۷ خود را نزد مردم و شرکتهای خودروساز ندارند.
آن طور که آمارها میگویند، تولید خودروهای دوگانهسوز طی سال ۹۲ و در مقایسه با سال ۹۱ افت کرده و حتی برخی دوگانهسوزها هیچ تولیدی نداشتهاند. روند کاهش تولید این خودروها البته از سه چهار سال پیش آغاز شد و حالا باید دید با توجه به افزایش قیمت بنزین، بخت دوباره به دوگانهسوزها رو خواهد کرد یا اینکه مردم باز هم بنزین سوزها را به آنها ترجیح خواهند داد.
هماکنون حدود هفت سال از سهیمهبندی بنزین و رو آمدن دوگانهسوزها میگذرد، اما به گواه آمار، نه جایگاههای سوخت گاز متناسب با نیاز مردم افزایش یافتهاند و نه خودروهای مجهز به موتورهای پایه گازسوز به تیراژ قابلقبولی رسیدهاند و به همین دلیل بعید بهنظر میرسد بازار دوگانهسوزها رونقی را که در سالهای ۸۶ و ۸۷ تجربه کرد، دوباره به خود ببیند.
البته ظاهرا اوضاع برای آنهایی که خودرو دوگانهسوز دارند، متفاوت است، چه آنکه بر اساس اخبار رسیده، در حال حاضر تقاضا برای سوختگیری CNG به طور محسوسی افزایش یافته و این در شرایطی است که مردم در شهرهای بزرگ از تعطیلی برخی جایگاهها بدون اطلاع قبلی گلایه میکنند. افزایش صفهای سوختگیری در جایگاهها نشان میدهد گاز به دلیل کمتر بودن قیمتش نسبت به بنزین، دوباره مورد توجه مردم قرار گرفته و این روند احتمالا تا زمانی که گرانی بنزین برای مردم عادی شود، ادامه خواهد داشت. به اعتقاد کارشناسان، با توجه به گرانی بنزین، نیاز بازار نیز تغییر میکند، بنابراین خودروسازان اگر بتوانند، باید خود را با شرایط موجود وفق داده و تولیدشان را مطابق با خواسته مردم، تنظیم کنند؛ اما در مورد خودروهای کممصرف نیز باید گفت که در حال حاضر این خودروها نیز این روزها از قیمت بالایی برخورداند هر چند که کیفیت آنها را نیز بسیاری از مشتریان نمی پسندند. از طرفی خیلیها حاضرند خودرو پرمصرف سوار شوند؛ اما در عوض نسبت به کیفیت و ایمنی آن مطمئنتر باشند تا اینکه خودرویی کممصرف و کم کیفیت داشته باشند.
با این اوضاع و احوال، کارشناسان بر این باورند که طی چند ماه آینده، بخشی از مردم استفاده از وسایل حملونقل عمومی را به خرید خودرو شخصی ترجیح خواهند داد. این البته در حالی است که ناوگان حملونقل عمومی کشور (اتوبوس و تاکسی و حتی مترو)، به حد ایدهآلی نرسیده و تردد با این ناوگان تحمل دردسرهایی مانند شلوغی بیش از حد را میطلبد. اتفاقا انتقادی که بخشی از مردم به افزایش قیمت سوخت دارند دقیقا به همین موضوع برمی گردد، چه آنکه گرانی سوخت باید با توسعه ناوگان حملونقل عمومی تناسب داشته باشد و آنگاه باید انتظار داشت که شهروندان ایرانی از اتوبوس و تاکسی و مترو به جای خودرو شخصی استفاده کنند. طبعا وقتی ناوگان حملونقل عمومی نتواند نیاز مردم را برآورده سازد، باز هم این خودرو شخصی است که ارجحیت پیدا میکند. حالا با وضعی که ناوگان حملونقل عمومی کشور دارد، هیچ بعید نیست آنهایی که قید خرید خودرو را به دلیل گرانی بنزین زدهاند، به پس از مدتی باز هم سراغ خرید خودرو شخصی بروند. به باور برخی کارشناسان، مردم دیر یا زود به قیمت بنزین عادت خواهند کرد و اتفاقاتی مانند نخریدن خودرو، استفاده از دوگانهسوزها و حتی بیرون نیاوردن خودرو شخصی و تردد با وسایل حملونقل عمومی، مقطعی اند و در نهایت باز هم بنزین و بنزینیها حرف اول را در بازار خودرو کشور خواهند داشت.
از طرفی خودروسازان نیز که یک بار تجربه تولید دوگانهسوزها و دردسرهایش را چشیدهاند، بعید است دوباره به این ماجرا تن بدهند و احتمالا به افزایش تیراژ محدود برخی محصولات دوگانهسوز خود قناعت خواهند کرد. البته گفته میشود افزایش تولید موتورهای کممصرف (TU۷ و TU۵) در دستورکار خودروسازان قرار گرفته و این کار میتواند تا حدی نیاز بازار را در دوران گرانی بنزین تامین کند، هرچند تیراژ این موتورها بسیار کم است.
ارسال نظر