معوقات سنگین و قسطهای پرداخت نشده بانکی، خودروسازان را به دردسر انداخته است
برخورد سرد بانکیها با خودروسازان
سارا مالکی وضعیت صنعت خودرو در بدترین شرایط خود پس از انقلاب قرار دارد، تا آنجا که کارشناسان وضعیت فعلی این صنعت را به تجربه سقوط آزاد در تولید توصیف میکنند، سقوطی که از سال ۶۸ تاکنون بیسابقه بودهاست. ظاهر مساله خیلی ساده به نظر میرسد، خودروسازها برای تولید مشکل دارند و برای حل مشکلاتشان به پول نیاز دارند. بیش از یک سال است که آنها مدام از «بی پولیهای » صنعت خودرو میگویند، اما طرفهای دیگر مساله؛ یعنی بانکها و موسسات مالی با وجود آگاهی از این مشکل خودروسازان، حاضر نیستند مثل گذشته تسهیلات پرداخت کنند و حتی دستور دولت هم برای پرداخت تسهیلات هزار میلیارد تومانی اجرا نمی شود.
سارا مالکی وضعیت صنعت خودرو در بدترین شرایط خود پس از انقلاب قرار دارد، تا آنجا که کارشناسان وضعیت فعلی این صنعت را به تجربه سقوط آزاد در تولید توصیف میکنند، سقوطی که از سال ۶۸ تاکنون بیسابقه بودهاست. ظاهر مساله خیلی ساده به نظر میرسد، خودروسازها برای تولید مشکل دارند و برای حل مشکلاتشان به پول نیاز دارند. بیش از یک سال است که آنها مدام از «بی پولیهای » صنعت خودرو میگویند، اما طرفهای دیگر مساله؛ یعنی بانکها و موسسات مالی با وجود آگاهی از این مشکل خودروسازان، حاضر نیستند مثل گذشته تسهیلات پرداخت کنند و حتی دستور دولت هم برای پرداخت تسهیلات هزار میلیارد تومانی اجرا نمی شود. این تکرار مدام بیپولی از سوی خودروسازان اما در حالی است که به عقیده کارشناسان آنها هیچ برنامه مدونی برای خروج از این وضعیت اعلام نمیکنند تا شاید به واسطه آن بانکها راضی به پرداخت تسهیلات به خودروسازی ناخوشاحوال کشور شوند. خودروسازان با نادیده گرفتن این موضوع میگویند که ارادهای برای کمک به صنعت خودرو وجود ندارد که اگر چنین ارادهای وجود داشت نقدینگی مورد نیاز خودروسازان تا به حال به دستشان رسیده بود. یکی از مسوولان شرکتهای خودروساز در این زمینه عقیده دارد وقتی که رییس بانک مرکزی اعطای تسهیلات به صنعت خودرو را با ریختن آبمیوه به دهان مرده یکی میداند، دیگر نمیتوان روی کمک دولت برای سرپا شدن این صنعت حساب کرد. بر این اساس خودروسازان در حالی از سیستم بانکی کشور برای بیتوجهی به مشکلاتشان گلایههای فراوانی دارند که کمتر به «دلایل» برخورد اینچنینی بانک مرکزی و بانکهای زیرمجموعه آن با صنعت خودرو اشاره میکنند و به گفتن این جمله اکتفا میکنند که اگر دولت بخواهد کاری را انجام میدهد و اگر نخواهد هم انجام نمیدهد. از آنجا که پشت هر اتفاق و هر رفتار علتی وجود دارد، پرداخت نشدن تسهیلات به خودروسازان هم قطعا دلایلی دارد، دلایلی که با شناسایی آنها شاید بخشی از مشکلات خودروسازان روشن شود، هر چند خودروسازان هیچگاه علاقهای به بیان این دلایل ندارند. اما در رابطه با چرایی پرداخت نشدن تسهیلات به خودروسازان گمانههایی وجود دارد، زیرا تا پیش از گرفتار شدن خودروسازان به بحران تولید، پرداخت تسهیلات به خودروسازان طبق روالی عادی انجام میشد، اما حالا چه شده که بانکها از پرداخت تسهیلات به خودروسازان خودداری میکنند؟ آن هم دقیقا زمانیکه خودروسازان در اوج بحران قرار دارند. آیا دستی پنهان بانکها را از پرداخت تسهیلات به خودروسازان منع میکند؟ آیا بانکها هم مانند خودروسازان مشکل نقدینگی دارند؟ آیا خودروسازان با بانکها بدحسابی کردهاند که حالا هیچ بانکی حاضر به ارائه تسهیلات به خودروسازان نیست؟ تمام این سوالها در حالی وجود دارد که به گفته عضو هیات مدیره انجمن قطعهسازان، در دنیا ۸۵ درصد منابع مالی خودروسازان توسط موسسات مالی تامین میشود. محمدرضا نجفیمنش با اشاره به این موضوع، پرداخت کمکهای نقدی دولت آمریکا به کارخانه بحرانزده جی.ام و بیرون آمدن این کارخانه از وضعیت ورشکستگی به واسطه این کمک دولت را هم یادآوری میکند. او تاکید دارد که با وجود تمام مشکلات موجود، اگر ارادهای برای پرداخت تسهیلات به منظور نجات صنعت خودروی کشور وجود داشت، حتما این کار انجام میشد. چرا پولی برای خودروسازان نیست؟ برخی کارشناسان عقیده دارند که یکی از دلایل پرداخت نشدن تسهیلات به خودروسازان، این است که منابع بانکها دیگر مثل سابق نیست. حالا بانکها هم با کمبود منابع روبهرو هستند و ۸۰ هزار میلیارد تومان مطالبات معوق دارند که در سالهای گذشته به سیستم بانکی باز نگشته است. به گفته کارشناسان بخشی از این ۸۰ هزار میلیارد تومان قطعا به خودروسازان مربوط میشود و مطالبات معوق زیادی که خودروسازان به بانکها دارند. کارشناسان میگویند این مطالبات معوق در واقع تسهیلاتی است که بانکها به بخشهای مختلف تولید از جمله خودروسازان پرداخت کردهاند، اما این پرداختها که درواقع سپردههای مردم نزد بانکها هستند در جایی قفل شده و دیگر بازنگشته، به این ترتیب به نظر میرسد با وجود چنین شرایطی نمیتوان برای ارائه تسهیلات از بانکها انتظار داشت. یک کارشناس در رابطه با چرایی برخورد سرد بانکها با مشکلات مالی خودروسازان عقیده دارد که احتمالا این نوع برخورد به دلیل عملکرد خودروسازان و رفتار آنها با سیستم بانکی کشور است، عملکردی که معوقات سنگین و قسطهای پرداخت نشده به همراه داشته است. او با اشاره به اینکه بانک هم یک بنگاه اقتصادی است که باید پولش را به جایی بدهد که از پس گرفتن اصل و فرع آن مطمئن باشد، میگوید: با توجه به افت شدید تولیدات خودروسازان طی یک سال گذشته طبیعی است که بانکها نگران شوند. او در ادامه میگوید: زیانی که خودروسازان تا کنون داشتهاند برای بانکها حامل دو پیام است، اول اینکه خودروسازان در صورت دریافت تسهیلات قادر به پرداخت اقساط و سود تسهیلات نیستند دوم اینکه از عهده پرداخت اصل بدهی هم برنخواهند آمد. این کارشناس بر خلاف سایر کارشناسان با این موضوع که چون بانکها منابع ندارند، به خودروسازان تسهیلات پرداخت نمیکنند موافق نیست و در این مورد میگوید: درست است که بانکها معوقات بسیاری دارند؛ اما این به معنای تمام شدن منابع بانکها نیست، اتفاقا بر عکس بانکها منابع دارند، اما به دلیل معوقات زیاد و تجربههای پیشین، ترس هم دارند. او ترس بانکها را اتفاقی جدی تلقی میکند و عقیده دارد خودروسازان اگر به دنبال دریافت تسهیلات از بانکها هستند، لازم است که برنامهای برای ارائه به بانکها داشته باشند. درواقع آنها باید بتوانند به مدیران بانکها این اطمینان را بدهند که میتوانند بودجه دریافتی را عملیاتی کنند. آنها باید برای این پرسش مدیران بانکها که چگونه میخواهند تمام زیانهای انباشتهای را که تاکنون داشتهاند جبران کنند، پاسخی داشته باشند. به عقیده این کارشناس اقتصادی سابقه و پیشینه مدیران یک بنگاه در خروج از شرایط بحرانی هم میتواند در تغییر نگرش و جلب اعتماد بانکها تاثیرگذار باشد. او میگوید: اگر شرکت یا بنگاهی ساختار مالی زیانده داشته باشد و فروشش هم کم باشد، بانک از مشتری خود تجزیه و تحلیل برای چگونگی بازپرداخت میخواهد؛ بنابراین به نظر میرسد اگر خودروسازان توانسته بودند دلایلی منطقی به بانکها ارائه کنند، چه بسا تاکنون میتوانستند تسهیلات مورد نظر خود را دریافت کنند. سعید لیلاز، کارشناس مسائل اقتصادی که پیش از این سابقه مدیریتی در صنعت خودرو هم داشته به خبرنگار «دنیایاقتصاد» میگوید: زمانی که بنده برای مدتی در خودروسازی فعال بودم روال به این صورت بود که برای دریافت تسهیلات به بانک مراجعه میکردیم و در مذاکراتی که با بانکها داشتیم یا میتوانستیم برای دریافت تسهیلات آنها را راضی کنیم یا نمیتوانستیم. او در ادامه میگوید: حالا هم خودروسازان باید به صورت مستقیم و رو در رو، درست مثل یک بنگاه اقتصادی با بانکها وارد مذاکره شوند نه اینکه به مصوبات دولت تکیه کنند. لیلاز اصولا ورود شورای پول و اعتبار به مساله خودروسازان و دستور آن به شبکه بانکی برای پرداخت تسهیلات به خودروسازان را اشتباهی بزرگ تلقی میکند. او میگوید: کدام عقل سلیم قبول میکند بانکها بیایند پولهای مردم را در اختیار بنگاهی قرار بدهند که تولیداتش نسبت به یک سال و نیم گذشته، یک سوم شده است؟ او اساسا دخالتهایی نظیر دستور شورای پول و اعتبار برای پرداخت تسهیلات هزار میلیارد تومانی و دیگر دخالتهای دولت در امور اقتصادی خودروسازان را یکی از دلایل وضعیت کنونی میداند و یک اصلاح عمیق مالی در صنعت خودرو را در حال حاضر از هر کار دیگری ضروریتر میداند. اصلاحی که خودروسازان باید دست به کار آن شوند، به عقیده لیلاز این اصلاح از حذف داراییهای غیرمولد و زائد آغاز میشود و تا ارائه صورتهای مالی شفاف ادامه پیدا میکند. اصلاح عمیق مالی و درمان اساسی درد خودروسازان اما سقوط آزاد تولید خودروسازان در حالی است که آنها دستشان را به هر سو که دراز میکنند دستاویزی نمیبینند و سرعت این سقوط نیز هر روز بیشتر از قبل میشود، زیرا بانکها تسهیلات دارند اما خودروسازان برنامه ندارند. به نظر میرسد همین نداشتن برنامه باعث ترس سیستم بانکی کشور شده است تا آنجا که حالا هیچ کدام از بانکهای خصوصی حاضر به پرداخت حتی یک ریال تسهیلات به خودروسازان نیستند و بانکهای دولتی هم در این جریان به خصوصیها پیوستهاند و حتی مصوبه دولت هم باعث واکنش مثبت آنها به خودروسازان نشد. اما با تمام این حرفها آیا باید بزرگترین صنعت کشور بعد از نفت را به حال خود رها کرد؟ آیا جایز است که در چنین شرایطی خودروسازان بیش از این چشمانتظار دولت بمانند؟ یک کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال میگوید: قطعا نمیتوان این صنعت بزرگ را با این میزان اشتغالزایی که دارد به حال خود رها کرد، قطعا ما باید با رفع موانع در جهت افزایش تولید گام برداریم اما از طرفی نمیتوان انتظار داشت که در این میان تنها بانکها برای نجات صنعت خودرو ریسک کنند. او معتقد است که خودروسازان برای حل مشکلات خود باید برنامهای داشته باشند و از طرفی اثبات کنند که میتوانند برای خروج از بحران اقداماتی را با تکیه بر تواناییهای خود انجام دهند. خودروسازان برای دریافت تسهیلات تغییر جهت بدهند حیدر مستخدمین حسینی از دیگر کارشناسانی است که اعطای تسهیلات به بنگاههای اقتصادی یا حتی اشخاص حقیقی و حقوقی را تابع ضوابطی میداند که بانک مرکزی مشخص میکند، ضوابطی که خودروسازان در سالهای گذشته آن را رعایت نکردهاند و همین موضوع هم باعث بدبینی سیستم بانکی به آنها شده است. او در ادامه میگوید: اگر یک بنگاه تولیدی به هر دلیلی نیاز به مازاد تسهیلات داشته باشد، پروندهاش به شورای پول و اعتبار میرود تا بر اساس سیاستگذاریها و مقتضیات، تسهیلات اضافه به آن بنگاه پرداخت شود، اتفاقی که سال گذشته در رابطه با خودروسازان رخ داد، اما هیچگاه عملیاتی نشد. پیشنهاد مستخدمین حسینی برای درمان اساسی صنعت خودرو این است که با توجه به وضعیت فعلی، خودروسازان باید به عنوان بنگاههای بزرگ جهتشان را برای دریافت تسهیلات از بازار پول به بازار سرمایه تغییر بدهند، این تغییر جهت به این معنا است که بهتر است خودروسازان از بانک به سمت بورس حرکت کنند. مستخدمین حسینی معتقد است که نظام بانکی تاکنون کمک خود را به صنعت خودروسازی کرده است و چه بسا در بسیاری از موارد این کمکها بیشتر از حد مجاز هم بوده، اما حالا نوبت خودروسازان است تا به عنوان شرکتهای پذیرفته شده در بورس و به واسطه نقش پررنگی که در اقتصاد کشور دارند، با تعریف پروژه به انتشار اوراق مشارکت بپردازند، اوراقی که در بورس هم قابلیت معامله شدن دارند. مستخدمین حسینی میگوید: به این ترتیب با خرید اوراق منتشر شده خودروسازان توسط مردم، منابع مورد نیاز خودروسازان تامین میشود و مردم هم در رشد خودروسازان سهیم خواهند شد. اما این پیشنهاد مستخدمین حسینی را کارشناسان بورس هم تایید میکنند و عقیده دارند که این روش بهترین راه تامین منابع مالی است که در دنیا اثبات شده است. او که در دورهای رییس هیات مدیره بورس هم بوده درمان اساسی صنعت خودرو را ورود به بورس و انتشار اوراق مشارکت میداند. اما در نهایت در گفتوگو با کارشناسان برای بررسی این موضوع که چرا بانکها به خودروسازان تسهیلات پرداخت نمیکنند، به این نتیجه میرسیم که سمت و سوی صنعت خودرو نیاز به یک بازنگری عمیق دارد. سعید لیلاز از اصلاح عمیق سیستم مالی خودروسازان میگوید و مستخدمین حسینی درمان اساسی برای صنعت خودرو را ضروری میداند. یک کارشناس اقتصادی دیگر هم داشتن برنامهای مدون از سوی خودروسازان را ضروری میداند. البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که هیچکدام از این کارشناسان منکر فشارهای دولت بر خودروسازان نمیشوند و عقیده دارند با کمرنگتر شدن نقش دولت، خودروسازان میتوانند به مراتب خود را بهتر اداره کنند. اما در نهایت به نظر میرسد که خودروسازان هم برای کمرنگتر کردن نقش دولت باید اقداماتی را طراحی و اجرا کنند، شاید به این ترتیب دیگر لازم نباشد خودروسازان یک سال در انتظار اجرایی شدن یک مصوبه دولت و دریافت تسهیلات، شاهد افت روز به روز محصولات خود باشند.
ارسال نظر