محسن سیروس

صنعت خودروسازی ایران در پی سال‌ها تلاش صنعتگران و با تکیه بر حمایت‌های مالی و معنوی ملت و دولت، امروز به مرحله‌ای رسیده است که علاوه بر ایجاد سازمان تولید منسجم و پویا، با کسب توان صادراتی نسبتا مناسبی در پی حضور در بازارهای جهان است. ضمن تبریک و دست مریزاد برای این مهم به همه کسانی که در این راه دشوار، از مراحل اولیه تا به امروز ایفای نقش کرده‌اند نکاتی را که از نظر نگارنده چیزی جز به بیراهه رفتن این صنعت حیاتی دستاوردی برای کشور نخواهد داشت، به امید تجدیدنظر و اصلاح در وضع فعلی یادآوری می‌کنم. چندی پیش مدیرعامل گروه صنعتی ایران‌خودرو در یک نشست تلویزیونی سخنانی مبنی بر شکسته شدن انحصار فرانسویان در صنعت خودرو کشور ایراد کرد(۱). ضمن عرض این نکته که شکسته شدن هرگونه انحصار را برای نیل به شکوفایی این صنعت به فال نیک می‌گیریم، باید روشن شود که این انحصار چگونه شکسته خواهد شد؟ آیا انحصارهای جدیدی در پی آن به وجود خواهد آمد؟ با چه مضمون و هدفی این مهم صورت خواهد گرفت؟ چه گروه‌هایی و چه کسانی از این فرآیند بهره‌مند می‌شوند؟ آیا اینکه از دامن غرب خارج شده و به شرق تازه صنعتی شده پناهنده شویم و پس از آن بر همان طبل وابستگی بی‌فرجام چندین و چند ساله بکوبیم و بر مونتاژ کار بودن محصولات دیگران اصرار داشته باشیم خبر خوشایندی است که بتوان آن را در قالب مژده مسرت‌بخش در رسانه ملی مطرح کرد؟ آیا ایجاد سیطره بی‌دردسر و هزینه برای شرکت‌های چینی (چری) و ژاپنی (سوزوکی) در بازار خودروی کشور جز خروج منابع مالی هنگفت از خزانه ملت چیزی را برای صنعت خودروی ما عوض خواهد کرد؟ عزیزان به خوبی به این نکته استحضار دارند که زمان برای ملت ایران در توسعه صنعتی به سرعت رو به پایان است و بازکردن دروازه‌های بازار کشور به روی محصولات دیگران که اتفاقا در مقیاس جهانی تولید می‌شوند همه ساله بخش بزرگی از حاشیه امنیت این صنعت وابسته ملی را از بین می‌برد. به عنوان نمونه کاهش شدید فروش خودروهای موسو، ماکسیما و زانتیا را در سال‌جاری ملاحظه کنید که در پی پایین آمدن تعرفه واردات خودرو به کشور صورت گرفت. این روند در پی کاهش مستمر تعرفه واردات در سال‌های آینده نیز اتفاق خواهد افتاد و اگر در وضع کنونی تجدیدنظری صورت نگیرد، آتش این وضع دامن بسیاری از محصولات دیگر را هم خواهد گرفت و صنعت خودروسازی کشور را که به عنوان موتور محرک صنعت ملی در کانون هدف تهاجم قرار دارد، به ورطه نابودی خواهد کشاند. این ناروایی‌ها در حالی بر صنعت خودروسازی کشور تحمیل می‌شود که توان لازم برای نیل به خودکفایی حقیقی در صنعت اتومبیل‌سازی کشور جهت متولد شدن برندهای ملی فراهم است و پتانسیل گران بهای موجود که نه ارزان و نه آسان به دست نیامده، با استفاده ناصحیح از فرصت‌ها در حال هدررفتن می‌باشد. مجموعه مدیریتی ایران‌‌‌خودرو و به طور کلی صنعت خودروی کشور و متولیان دولتی آن باید این نکته را در نظر بیاورند که زمان برای مونتاژ کار بودن و تکیه بر سودهای مقطعی که با گسترش تنوع محصول، آن هم با تیراژ پایین و شکننده، بدون وجود پشتوانه‌ای فنی لازم از شرکت مادر، برای گرفتن بیشترین سهم از بازار داخلی به دنبال آن هستند، جز بالا بردن هزینه‌های عملیات بنگاه متبوعشان در بلندمدت و هدر دادن منابع و فرصت‌های گرانبهای پیش رو در آشفته بازار کنونی، ارمغانی در پی نخواهد داشت.

بیایید بنشینیم و با توجه به راه چندین ساله‌ای که طی شده است و تجربه‌ای که در این راه با هزینه‌های سنگین به دست آمده، قضاوت کنیم که برای ساخت بهترین‌های دنیا در کشور بدون وابستگی سازمانی به شرق و غرب دنیا چه کم داریم که اینگونه تولیدکنندگان خودرو وابسته به دولت و خصوصا ایران‌خودرو که در پی تلاش شبانه‌روزی و بی‌وقفه مدیران و کارکنان خود و با تکیه بر بازار داخلی عنوان هفدهمین خودروساز بزرگ دنیا را به دوش می‌کشد از آن طفره می‌روند؟ آیا تکیه بر سودهای مقطعی در اثر سیطره بر بازار داخلی که با پشتوانه‌ بسیار محکم بدنه کارشناسی اقتصادی کشور در سال‌های گذشته به عنوان دژی محکم و تسخیر ناپذیر و

تکیه گاهی مورد اطمینان برای رشد و بالندگی این صنعت حفظ شده است، پاسخ مناسبی برای حامیان همیشگی این صنعت محسوب می‌شود؟ آیا گام نهادن در راه وابستگی به تازه‌واردان این صنعت و تامین بازاری به شیرینی عسل برای محصولات آنها (با هر هدفی ولو به بهانه مبادله بازار در مقابل بازار) جز کمک به بیراهه رفتن صنعت ملی و ظلم به مردم و حامیان اصلی چندین ساله خودروسازی ملی دستاوردی در پی خواهد داشت؟ به سابقه چین در صنعت خودروسازی نگاهی بیاندازید و آن را با سابقه خودروسازی در ایران مقایسه کنید. آیا تجربه چین در صنعت خودروسازی بیشتر از ده سال است که معادل یک چهارم عمر صنعت خودرو در ایران عزیز است؟ بیایید بررسی کنیم که جدای از فراهم بودن شرایط جهانی که به سرمایه‌گذاری‌های سنگین این چند ساله اخیر در صنعت خودرو و دیگر صنایع چین منجر شده، دلیلی جز میثاق ملی و تعهد و عزم ملی بوده است که این شرایط را برای توسعه صنعتی آن کشور و شکوفایی خاص در خودروسازی‌شان فراهم کرده؟ وضع در کشورما چگونه است؟ چگونه است که بازار به عنوان بزرگ‌ترین پشتوانه اقتصاد و تولید ملی اینگونه از طرف کسانی که حضور و جایگاه خود را مدیون تکیه به آن هستند مورد بی‌حرمتی قرار می‌گیرد و هرگونه که تشخیص می‌دهند با آن رفتار می‌کنند و در این راه با کوچک‌ترین مانعی هم مواجه نمی‌شوند؟

ختم کلام: نگارنده به عنوان حامی همیشگی صنعت خودروی کشور (طبق مدارک موجود) و دوستدار قدرت گرفتن تولید ملی و پیچیدن آوازه محصول ایرانی در سراسر گیتی، آنچنان که با هدف کمک به پویایی صنعت خودرو داخلی و خنثی‌سازی تبلیغات منفی صورت گرفته علیه صنعت ملی، بارها در دفاع از صنعت خودروی کشور در برابر بدخواهان و مهاجمان فرصت‌طلب در مراحل گوناگون قلم‌فرسایی کرده است، اعتقاد دارم که با وجود تمام محدودیت‌های تحمیلی جهانی و شرایط موجود کشور و با در نظر گرفتن منابع قابل تکیه فنی، انسانی و فرصت‌های پیش روی، امکان نیل به تولید بومی مرغوب و با کیفیت در کلاس جهانی فراهم است و برای این مقصود نیازمند همت بیشتر و دیدی کاملا فراگیر به اقتصاد ملی، امکانات و استعدادهای موجود کشور هستیم.

۱ - گفت‌وگوی منوچهر منطقی مدیرعامل گروه صنعتی ایران‌خودرو، شنبه ۶آبان ۸۵ در برنامه نگاه یک و بازتاب آن در روزنامه دنیای اقتصاد دوشنبه ۸آبان ۱۳۸۵ صفحه خودرو.