ریشه بحران مالی ایران خودرو کجا است ؟
بزرگ بدهکار، بدهکار بزرگ
این روزها هر جا نام ایران خودرو به زبان میآید ، در کنارش از بحران مالی و گرداب اقتصادی که این شرکت در حال دست و پنجه نرم کردن با آن است نیز ذکری میرود و همه، از طلبکاران گرفته تا مسوولان امر نسبت به اوضاع نابسامان نقدینگی ایران خودرو ابراز نگرانی و نارضایتی میکنند.
حمید رضا بهداد
این روزها هر جا نام ایران خودرو به زبان میآید ، در کنارش از بحران مالی و گرداب اقتصادی که این شرکت در حال دست و پنجه نرم کردن با آن است نیز ذکری میرود و همه، از طلبکاران گرفته تا مسوولان امر نسبت به اوضاع نابسامان نقدینگی ایران خودرو ابراز نگرانی و نارضایتی میکنند. هر چند هنوز آمار رسمیمیزان بدهیهای ایران خودرو به بانکها، قطعهسازان و سایر طلبکاران اعلام نشده، اما به گفته برخی منابع موثق، میزان بدهی این شرکت هم اکنون به ۵هزار میلیارد تومان میرسد و این در حالی است که اگر جریمههای ناشی از دیرکرد پرداخت وامهای ایران خودرو را نیز به حساب بیاوریم رقم بدهی آن بالاتر از اینها نیز خواهد شد.
در باب اینکه چرا بزرگترین خودروساز خاورمیانه به چنین گردابی افتاده و به قول رییس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، به گل نشسته و توان حرکت ندارد، اظهارنظرهای مختلفی به گوش میرسد. به نحوی که برخی معتقدند ایران خودرو طی دوران مدیریت ۷ ساله منوچهر منطقی و به دلیل عملکرد نامناسب مالی وی، هم اکنون به چاه بدهکاری افتاده و با بحران مالی روبهرو است. برخی دیگر نیز بر این باورند که سرمایهگذاریهای مختلف و تحمیلی به این شرکت در داخل و خارج و اقتصادی نبودن آنها، بزرگترین خودروساز خاورمیانه را در گرداب مالی فرو برده است. البته در این بین هستند کارشناسانی نیز که سیاسی بودن ایران خودرو و هزینههایی که این شرکت باید بابت سیاسی بودن خود بپردازد را عاملی مهم و شاید به نوعی اصلیترین عامل در زمینه مسائل مالی آن بدانند. چراکه به اعتقاد آنها وقتی سیاست وارد یک بنگاه اقتصادی شده و تصمیمهای سیاسی و عجولانه جای افکار کارشناسی و اقتصادی را میگیرد، سرمایهگذاریها نیز به مسیرهایی نادرست افتاده و با عدم بازگشت آنها ، بنگاه اقتصادی با بحران مالی و کوهی از بدهیها روبهرو میشود.
البته دستهای دیگر از کارشناسان نیز براین باورند که خصوصی نبودن صنعت خودرو کشور، یکی از دلایل سیاسی شدن آن است، زیرا مادامیکه دست دولت در این صنعت دراز و دولتیها از نفوذ خود در آن استفاده میکنند، گریزی از سیاسی بودنش نیست و شاید به دلیل همین دراز دستی و نفوذ است که انگیزه چندانی پشت خصوصیسازی کامل صنعت خودرو وجود ندارد.
البته نمیتوان ادعا کرد در کشورهای پیشرفته نیز دولتها به هیچ وجه کاری به خودروسازان خود نداشته و دخالتی در امور آنها ندارند، اما فرق اساسی که میان نوع برخورد آنها و ابزارهای حمایتی که بهکار میگیرند و برخوردهایی که در کشور ما انجام میشود، از زمین تا آسمان است. بحران اقتصادی که غرب را در نوردید به خوبی نشان داد که کشورهای پیشرفته چه اهمیت و ارج و قرب بالایی برای صنعت خودرو خود قائلند و حتی دولت ایالات متحده بهرغم آنکه شعار خصوصیسازی سر میدهد، برای جلوگیری از ورشکسته شدن جنرال موتورز و کرایسلر به این دو خودروساز بزرگ خود وامهای میلیاردی نیز پرداخت کرد. آن هم در شرایطی که سیاست، نقش خاص و تاثیرپذیری در صنعت خودرو آمریکا نداشته و دولت به این راحتیها نمیتواند در جزئیترین امور این صنعت دخالت کند. این در حالی است که در کشور ما برخوردی عکس صورت میگیرد و دولت نه تنها در بسیاری موارد، نظر خود را به خودروسازان تحمیل کرده و با اهداف سیاسی خود بارهای سنگین مالی روی دوش آنها میگذارد، بلکه در موارد بحران، پایش را از این صنعت بیرون کشیده و خودروسازان، به خصوص ایران خودرو را به عنوان مامن سیاسی- صنعتی خود، در کوران بحران و سیل بدهیها تنها میگذارد. جالبتر آنکه وقتی بحث مشکلات مالی شرکتی مانند ایران خودرو به وسط میآید، دولتیها تمام کاسه کوزهها را سر مدیران خودروساز شکسته و به جای حل ریشهای مسائل، سادهترین و دمدستیترین راه یعنی برکناری مدیران را انتخاب میکنند و از یاد میبرند که دخالتهای خود آنها، بخش بزرگی از مشکلات مالی را پدید آورده و همین مدیران برکنار شده، روزی مجری سیاستهای درست و نادرست دولت بودهاند.
به هر حال هر کدام از موارد مطرح شده از سوی کارشناسان میتواند عاملی مهم در بروز مشکلات مالی بزرگترین خودروساز خاورمیانه باشد و قطعا نمیتوان تنها یک عامل را در این ماجرا، مقصر دانست.
ایران خودرو، زیادی بزرگ است
رییس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در زمینه عوامل بروز بحران مالی در ایران خودرو میگوید: ایران خودرو بیش از حد بزرگ شده و این موضوع هزینههای زیادی را روی دست شرکت میگذارد.
احمد قلعهبانی با بیان اینکه نباید پای سیاست را به بزرگترین خودروساز خاورمیانه باز کرد، تاکید میکند: ایران خودرو هماکنون با بحران مالی شدیدی درگیر است، به نحوی در گل نشسته و توان حرکت ندارد و این بحران در نتیجه سیاستهای نادرستی است که در قالب سرمایهگذاریهای این شرکت در احداث سایتهای داخلی و خارجی خود را نشان داده است. به گفته قلعهبانی وقتی یک بنگاه اقتصادی بیش از حد بزرگ و پراکنده شود، هزینههای اداره آن نیز بالاتر رفته و بنگاه را به سمت بحران مالی سوق میدهد.
عدم مدیریت صحیح هزینهها
«شما به پای من سنگ بستهاید و انتظار دارید بدوم». این جمله را رییس انجمن قطعهسازان به نقل از منوچهر منطقی مدیر عامل پیشین ایران خودرو، همان که برخی کارشناسان، نوع مدیریت وی را عامل اساسی به وجود آمدن بحران مالی این شرکت میدانند، عنوان میکند. منطقی در حالی این جمله را در جمع اعضای شورای سیاستگذاری خودرو بیان کرده است که به اعتقاد برخی کارشناسان، وی در دوران مدیریت ۷ سالهاش در بزرگترین خودروساز خاورمیانه بیش از حد مرعوب دولتیها بوده و همین موضوع موجبات سرمایهگذاریهای فاقد توجیه اقتصادی و بدهکار شدن ایران خودرو را فراهم آورده است.
رییس انجمن قطعهسازان در این زمینه میگوید: متاسفانه آقای منطقی بهرغم آنکه خود میدانست سیاستهای نادرست اقتصادی دولت، سنگ به پای وی بسته، اما هیچگاه تلاشی برای رهایی خود از این سنگها نکرد.
این گفته رجال، در حالی است که منطقی عنوان کرده حاضر است پاسخ منتقدان خود را با آمار و ارقام بدهد.
محمد باقر رجال با بیان اینکه یکی از دلایل اساسی بحران مالی ایران خودرو، مدیریت ناصحیح هزینهها در این شرکت است، تاکید میکند: برخی سرمایهگذاریهایی که ایرانخودرو انجام داده است، هنوز بازنگشته و این موضوع از بزرگترین خودروساز خاورمیانه بدهکاری بزرگ نیز ساخته است. وی میافزاید: خودروسازی از بنگاههای مهم برای کشورهای صاحب این صنعت به حساب میآید و ممکن است در کشورهای پیشرفته نیز، دولتها برای خودروسازان خود تکالیفی را در نظر بگیرند که البته هزینه آن را نیز میپردازند، اما در ایران فقط تکلیف برای خودروسازان تعیین و از آنها میخواهند که خود هزینههای مربوطه را نیز بپردازند.
رییس انجمن خودروسازان میگوید: یکی از عوامل بدهکار شدن ایران خودرو این است که به جای پرداخت طلب قطعهسازان، پول خود را صرف سرمایهگذاریهای دستوری و دیکته شده دولت در داخل و خارج میکند. به گفته رجال، ایران خودرو هماکنون زیر بار بحران مالی، قد خم کرده و هر آن، بیم شکسته شدن کمرش زیر این بار میرود.
اظهارات رییس انجمن قطعهسازان را، بایزید مردوخی، کارشناس اقتصادی کشور نیز تایید کرده و میگوید: وقتی دولت برای تامین اهداف سیاسی خود، ایران خودرو را مجبور به سرمایهگذاریهایی از قبیل احداث سایت خودروسازی در داخل و خارج کرده و در ریزترین مسائل داخلی این شرکت دخالت میکند، باید هم بحران مالی گریبان ایران خودرو را بگیرد.
دولت، صنعت خودرو را رها کند
آنچه که هم اکنون به دغدغه برخی مسوولان صنعتی کشور تبدیل شده، بیرون کشیدن ایران خودرو از گرداب بحران مالی و بدهی چندمیلیارد دلاری این شرکت است. کارشناسان معتقدند در حال حاضر موثرترین راه نجات
ایران خودرو، سبک شدن آن بوده و این شرکت باید برخی شرکتهای تابعه خود را بفروشد. رییس سازمان گسترش در این زمینه میگوید: بهتر است
ایران خودرو، سایت خراسان، ایران خودرودیزل و برخی واحدهای قطعهسازی خود را واگذار کرده و بدین وسیله از بار مالی خود بکاهد.
رجال نیز با تایید این گفته قلعهبانی تاکید میکند: برخی واحدها و سایتهای تولیدی ایران خودرو هم اکنون به مرحله ضرردهی رسیده و تنها بار مالی این شرکت را سنگینتر کرده است. بنابراین با حذف آنها میتوان ایران خودرو را تا حدی از بحران مالی بیرون کشید.
اظهارات قلعهبانی و رجال در حالی است که مردوخی، کوتاه شدن دست دولت را از صنعت خودرو، راه اساسی رهایی بزرگترین خودروساز خاورمیانه از مشکلات مالی عنوان و تاکید میکند که ورود دولت به بنگاههای اقتصادی، کشندهترین سم به حساب میآید، زیرا تصمیمات سیاسی، بسیاری مواقع منطق اقتصادی ندارد.
این کارشناس با بیان اینکه خصوصیسازی به معنای واقعی، نقش مهمی در برون رفت ایران خودرو از بحران مالی خواهد داشت، میافزاید: متاسفانه سیاسی شدن صنعت خودرو بلایی سر خودروسازان آورده که آنها مجبورند، دست خود را جلوی همان که این بلا را سر شان نازل کرده، دراز کنند.
ارسال نظر