دبیر انجمن قطعهسازان در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»:
نقدینگی بالای قطعهسازان توهم است
گروه خودرو- داستان حساب و کتاب مالی بین خودروسازان و قطعهسازان داخلی نیز، که قطعهسازان نامش را بدهی گذاشته و خودروسازان آن را عرف مینامند در نوع خود خواندنی و جالب است.
قسمت اول
گروه خودرو- داستان حساب و کتاب مالی بین خودروسازان و قطعهسازان داخلی نیز، که قطعهسازان نامش را بدهی گذاشته و خودروسازان آن را عرف مینامند در نوع خود خواندنی و جالب است. عکس: دنیای اقتصاد، نسیم گلی
قطعهسازان مدعیاند که هزار میلیارد تومان از خودروسازان طلبکارند در حالی که شرکتهای خودروساز چنین موضوعی را رد کرده و قبول ندارند.
این موضوع حتی میتوانست دومین نمایشگاه بینالمللی قطعات را که چندی پیش برگزار شد، به محل مناظره و احقاق حق این دو مرجع صنعتی تبدیل کند که البته دقیقا عکس این موضوع اتفاق افتاد. به نحوی که دکتر رجال رییس انجمن قطعهسازان در سخنرانی مراسم افتتاحیه، نه تنها اشارهای به ۱۰۰۰میلیارد بدهی مورد ادعای آنها از خودروسازان نکرد، بلکه به تعریف و تمجید از آنها پرداخته و حتی در حاشیه نمایشگاه به خبرنگاران گفت، رقم بدهی خودروسازان به آنها، غیرواقعی است! اما در عوض مدیران دو شرکت ایرانخودرو و سایپا، طی سخنرانیهای خود، همانند قطعهسازان رفتار نکردند و حتی منوچهر منطقی آنها را فاقد فنآوری و کیفیت مناسب دانست.
همین موضوع بهانهای شد تا طی گفتوگویی با محمد رضا نجفیمنش دبیر انجمن خودروسازان به طرح مسائل مربوط به نوع حساب و کتاب مالی میان قطعهسازان و خودروسازان و همچنین مباحث مربوط و قیمت کیفیت و صادرات قطعات تولید داخل بپردازیم. وی بر خلاف رجال، معتقد است خودروسازان هم اکنون ۱۰۰۰میلیارد تومان به آنها بدهکارند. قسمت اول مصاحبه دنیای اقتصاد با دبیر انجمن خودروسازان در ذیل آمده است.
آقای نجفیمنش به عنوان دبیر انجمن قطعهسازان بفرمایید، نوع حساب و کتاب و همچنین سقف زمانی پرداختها بین قطعهسازان و خودروسازان به چه
شکل است؟
سقف زمانی پرداختهای مالی خودروسازان در بیشتر موارد ۶۰روز بوده که البته این بازه زمانی ادعای خودروسازان است؛ در حالی که علاوه بر این مدت ۲ماهه، ۳۰روز نیز طول میکشد تا فرآیند رسیدن پول به قطعهسازان طی شود. بنابراین از این نظر، سقف پرداختها ۹۰روز است.
پس داستان طلب میلیاردی قطعهسازان از خودروسازان چیست؟ آیا اصلا چنین طلبی وجود خارجی دارد؟
بله دارد. هماکنون ۲خودروساز بزرگ کشور، در مجموع مبلغی حدود ۱۰۰۰میلیارد تومان به قطعهسازان بدهکارند.
اما ظاهرا خودروسازان این موضوع را قبول نداشته و حتی آقای رجال رییس انجمن قطعهسازان هم این میزان بدهی را منکر شده و آن را غیرواقعی دانسته ا ست.
اینکه خودروسازان میگویند به ما بدهکار نیستند، از یک جنبه درست است؛ چراکه آنها طبق قرار و عرف معمول در مدتزمان ۶۰روز، با قطعهسازان، تسویهحساب میکنند ولی ۳۰روز دیگر هم طول میکشد، تا پول به حساب ما واریز شده و به دست قطعهساز برسد.
در واقع آغاز این ۶۰روز از زمانی است که سفارشها به حسابداری آنها میرسد نه وقتی که از انبارهای ما خارج میشود.
بنابراین از این نظر بدهکارند؛ در واقع در حالت فعلی ۱۰۰۰میلیارد پول ما به مدت ۳ماه نزد خودروسازان باقی میماند و این روند همچنان تکرار میشود. آقای رجال هم نظر شخصی خود را گفتند که برای ما محترم است، هرچند که بنده فکر میکنم منظور وی این بوده که طلب قطعهسازان بیشتر از مبالغی است که میگویند.
بنابراین خودروسازان چندان هم بدهکار به حساب نمیآیند؟
حرف ما این نیست که چقدر از آنها طلب داریم. ما میگوییم این مدتزمان ۶۰روزه را که به عنوان سقف پرداخت در نظر گرفته شده بهتر است ۱۵روزه شود.
بدین معنی که ۱۵روز پس از زمان تحویل قطعه (نه از زمان رسیدن کالا به حسابداری خودروسازان) با ما تسویهحساب کنند. این مدت زمان چندان هم خارج از عرف نیست. مثلا در کشور آلمان، خودروسازان ۱۵روزه، تسویهحساب میکنند. در برخی جاهای دیگر حتی یک هفتهای این فرآیند طی میشود.
داستان وام یکهزار و ۱۳۰میلیاردی که قرار بود از جانب دولت به قطعهسازان تعلق گیرد به کجا کشید؟
سال گذشته با آقای جهرمی وزیر کار، جلسهای برگزار شد و طی آن مشکلات خود، از جمله کمبود نقدینگی را به عرض وی رساندیم و تقاضا کردیم دولت یک فقره وام یکهزار و ۱۳۰میلیارد تومانی به خودروسازان بدهد تا آنها طلب ما را به جای ۶۰ روز، ۱۵ روزه پرداخت کنند. حتی رییسجمهوری دستور پیگیری آن را به وزارت اقتصاد داد. البته فعلا خبری از این وام نبوده و ظاهرا بایگانی شده است.
به نظر شما چه کسی یا چه نهادی در عدم پرداخت این وام، کم کاری کرده یا مانع آن شده است؟
موضوع کم کاری نیست. مساله اینجا است که تصور غلطی از قطعهسازان در ذهن مجموع مسوولان بوده، آنها بر این باورند که قطعهسازان وضع مالی خوبی داشته و مشکل نقدینگی ندارند.
به همین دلیل ظاهرا قطعهسازان را اصلا نیازمند چنین وامهایی ندانسته و چندان پیگیر آن نمیشوند. در واقع آنها بر این تصورند که ما در صنعت قطعهسازی پول پارو کرده و چندان محتاج کمک مالی نیستیم.
مگر غیر از این است؟
مسلم است که این چنین نیست. قطعهسازان کشور هم اکنون از مشکل نقدینگی رنج برده و نیازمند کمک هستند. اگر این چنین نبود که دیگر نیازی به وام و امثال این کمکها نداشتیم.
اگر واقعا این طور است که شما میگویید، پس چگونه قطعهسازان، هم اکنون سرپا ایستاده و واحدهای تولیدی، آنها تعطیل نشده است. از طرفی کمتر کسی بی پولی قطعهسازان را باور میکند.
اولا واحدهای تولیدی داشتهایم که بر اثر فشار زیاد و کمبود نقدینگی تاب تحمل نداشته و تعطیل شدهاند.
همین حالا هم واحدهایی وجود دارد که در آستانه خطر تعطیلی قرار داشته و به شدت تحت فشار هستند که اگر به وضع آنها رسیدگی نشود، ممکن است کل صنعت قطعهسازی کشور تحت تاثیر این موضوع قرار گیرد. فقط کافی است که یک قطعهساز نتواند، قطعه سفارشی خودش را تحویل دهد که در آن صورت، خودروسازی ما نیز، دچار چالش شده و متوقف میشود. این هم که میپرسید چگونه با این وضعیت نامناسب، سرپاییم، دلیلش این است که کمبود نقدینگی خود را به واسطه اخذ وامهای کلان از بانکها، جبران کرده و فعلا به مرز تعطیلی نرسیدهایم. بنده فکر میکنم هر موقع که کل واحدهای تولیدی قطعهسازی در کشور ما خوابید، آن موقع همه باور خواهند کرد، این صنعت مشکل نقدینگی دارد. هماکنون صنعت قطعهسازی ما به نقطه صفر یا حتی زیر آن رسیده و بدهیهای بانکی ما بالا رفته است.
آیا مشکل نقدینگی قطعهسازان فقط به دلیل طلب آنها از خودروسازان است.
خیر، دلایل دیگری هم دارد. مثلا از سال ۸۰ تاکنون، قیمت خودروهای تولید داخل، تقریبا ثابت مانده و افزایش آنچنانی نداشته است؛ در حالی که طی این ۶سال، در صنعت قطعهسازی، دستمزدها، ۳۰۰درصد، و خریدهای خارجی ۲۵۰درصد افزایش یافته که البته افزایش بهای یورو و دلار را نیز باید در نظر گرفت.
از طرفی قیمت مواداولیه نیز روند صعودی را طی کرده است. مثلا، فولاد ۹۰۰دلاری، به ۱۴۰۰دلار رسیده است که این افزایش هزینههای سربار و مواداولیه (حدود ۳۰۰درصد) در حالتی که قیمت خودرو ثابت مانده، مشکلزا شد. البته ما توانستیم به لطف بالا رفتن تیراژ تولید، هزینهها را تاحدی متعادل کنیم.
به هر حال دولت اگر قصد ثبات در قیمت خودرو را دارد، باید به ما نیز یارانه بدهد.
شما در حالی از بالا رفتن هزینهها صحبت میکنید که عملا محال است، این سیر صعودی هزینهها را در قیمت تمام شده قطعه، لحاظ نکرده باشید.
البته درست است، ما تغییرات هزینه را در برخی جاها، اعمال کردهایم، ولی این کار به هیچوجه کامل نبوده و با رشد هزینهها، تناسب نداشته است که این موضوع کاهش مداوم سود و رفتن به حاشیه ضرر را برای قطعهسازان در پی داشته است.
چرا این تغییرات را کامل اعمال نکردهاید؟
به خاطر نوع سیستم موجود در کشور، که طی آن نمیتوان تغییرات قیمت در مواداولیه (چه کم و چه زیاد) را به طور کامل در قیمت تمام شده قطعه لحاظ کرد؛. در حالی که فعلا شرکتها مانند رنو فرآیند تمامی این تغییرات را در سیستم تولید خود آنالیز کرده و بخشی از هزینهها را تامین میکند. البته ما پیشنهاد عملی شدن چنین موضوعی را در داخل به خودروسازان دادیم که هنوز، پاسخی دریافت نکردهایم.
تحریمهای خارجی و عدم گشایش اعتبار از سوی بانکهای بیگانه، چطور؟ آیا تاثیری در روند کاری قطعهسازان گذاشته است؟
به هر حال تحریم، تاثیرهای خاص خودش را دارد. بانکهای خارجی به کنار، از زمان اعمال تحریمها بانکهای داخلی ۱۰برابر بیشتر ما را تحریم کردهاند.
ظاهرا دل پری از بانکهای داخلی دارید؟
مشکل اصلی ما در صنعت قطعهسازی، مالی و نقدینگی بوده که به همین دلیل با بانکها، سر و کار داریم. البته الان بیشتر مشکل داریم؛ چرا که بانکهای
داخلی مانند سابق چندان با ما همکاری نمیکنند.
مثلا در گذشته اگر اقساط ما عقب میافتاد، دو یا سه ماه با ما راه آمده و مدارا میکردند؛ در حالی که هم اکنون، در صورت بروز تاخیر در پرداخت اقساط، گشایش اعتبار انجام نمیدهند.
ما واحدهای تولیدی داشتهایم که اجناس آنها در گمرک بود و آمادگی لازم را جهت فعالیت داشتهاند؛ ولی به دلیل عدم همکاری بانکها در گشایش اعتبار، یا نتوانستهاند مواد اولیه را تهیه کنند یا به دلیل عدم ترخیص اجناس خود از گمرک با حدود ۴۰درصد افت تولید مواجه شدهاند.
از طرفی سال ۸۴، ۲۷درصد از منابع بانکی، در اختیار تولید داخل قرار میگرفت، ولی این میزان در سال ۸۵، به ۲۰درصد، تنزل یافت. در واقع بلاهایی که بانکها طی یکی دو سال اخیر بر سر ما آوردهاند، غیرقابل تصور است.
خودروسازان به چه اندازه در فراهم شدن مشکلات مالی برای قطعهسازان دخیل هستند؟
آنها نیز به نوبه خود مقصر بوده و در برخی مسائل با ما همکاری نمیکنند. مثلا برای هر قراردادی ۵درصد از پول ما را به عنوان حسن انجام کار، نزد خود نگه داشته و یک سال پس از پایان قرار داد، پس میدهند، این در حالی است که چندین سال با ما کار کرده و برخی قراردادهای فیمابین، ممکن است تا ۳ سال نیز طول بکشد که این موضوع نیز مشکل دیگری پیش روی ما است.
اینطور که شما از صنعت قطعهسازی و موانع و عدم همکاری نهادهای مختلف با آن صحبت میکنید، احتمالا تاکنون دیگر چیزی از این صنعت باقی نمانده و نفسهای آخرش را میکشد.
صنعت قطعه در ایران مانند یک گاو شیرده میماند که همه شیر آن را میدوشند؛ ولی در عین حال فکری به حال خود گاو نمیکنند. در مملکت ما فقط شعار حمایت از تولیدکننده میدهند؛ ولی در عمل هیچ اتفاقی نمیافتد. در واقع دیدگاه توسعه و تولید مناسب نیست.
شما که این همه مشکل دارید، چرا در مراسمی مانند افتتاحیه دومین نمایشگاه بینالمللی قطعات که مدیران عامل خودروسازی کشور نمایندگان مجلس، مسوولان صنعتی و خبرنگاران رسانههای مختلف حضور داشتند، به طرح مشکلات نپرداخته و حتی از وضعیت مناسب این صنعت صحبت کردید.
ما با کسی دعوا نداشته و نمیخواهیم مشکلاتمان را با چاشنی درگیری و جرو بحث با طرفین، حل کنیم. تمامی این صحبتها نیز من باب درد دل و جهت رفع مشکل است. از طرفی این مسائل فقط در کشور ما جریان ندارد.
در کشوری مانند فرانسه هم قطعهساز دستش به هیچ چیز بند نیست. ما نیز درست است که هم اکنون از طرف بانکها و خودروسازان تحت فشاریم، ولی به هر حال دوست داریم مسائل بین ما از طریق راه و روش منطقی و درست حل شود.
شما در طول مدت مصاحبه از بانکها و خودروسازان، انتقاد کردید؛ در حالی که آقای رجال در مراسم افتتاحیه نمایشگاه قطعات، نه تنها از آنها انتقاد به عمل نیاورد، بلکه کمی هم تعریف و تمجید نثار خودروسازان کرد. آیا این سیاست را که در پیش گرفتهاید، جواب خواهد داد؟
قبلا هم گفتم ما با کسی دعوا نداریم، (البته اگر شما خبرنگاران بگذارید). از طرفی در جلسات خصوصی که با مسوولان برگزار میکنیم، تمامی مسائل و مشکلات را مطرح کرده و به دنبال راهحل هستیم. هماکنون نیز، تمامی مشکلات خود را طی نامههایی به وزارت صنایع انتقال دادهایم که وزیر هم قول همکاری به ما داده است. در مورد خودروسازان هم، این درست که به ما فشار غیرمنطقی آورده و با این طرز فکر، که قطعهسازی منبعی برای آنها است به فکر سود خود هستند اما به هر حال، ما خود را رقیب
خودروسازان ندانسته و با آنها تعامل داریم.
اما این تعامل یک طرفه است؛ زیرا در این حالی که شما به قول خودتان با خودروسازان تعامل دارید، آنها چنین روشی را دنبال نمیکنند؛ نشان به آن نشانی که آقای منطقی، مدیرعامل ایرانخودرو، در جریان افتتاحیه نمایشگاه از کیفیت و عدم فنآوری قطعهسازان گلایه کردند؟
اتفاقا آن سخنرانی آقای منطقی از بهترین سخنرانیهای وی بود. این به قول شما تعامل یک طرفه نیز، جزو سیاست کاری ما است.
اگر کتاب «آنچه را که هاروارد به شما نمیآموزد» را خوانده باشید در آنجا به شما میگویند، وقتی با یک شرکت بزرگتر از خود رابطه کاری داری، عقل حکم میکند با آنها تعامل داشته باشی؛ حتی یکطرفه! در واقع این تعامل یکطرفه همیشه میان شرکتهای بزرگتر با شرکتهای کوچکتر وجود داشته است. ما نیز حدود ۱۵سال است با خودروسازان کار میکنیم و تلاشمان را نیز در جهت بهبود نوع رابطهمان با آنها به کار بستهایم.
شاید به این دلیل با خودروسازان تعامل دارید که چارهای جز این پیش رویتان نیست و ممکن است آنها با قطعهسازان داخلی قطع رابطه کرده و روی به خارجیها بیاورند.
به هر حال ما جایگاه خود را میدانیم و قصد جدال با خودروسازان را نیز نداریم؛ چرا که اگر خودروساز نباشد، ما هم نیستیم. البته اجباری در کار نیست؛ ولی به هر حال ما با عقل و تدبیر پیش میرویم.
ارسال نظر