به اعتقاد مدیرعامل رنو - نیسان شرکتهای ناتوان از نوآوری به زودی از صنعت خودرو حذف میشوند
گون: معجزه مدیریت را دست کم نگیرید
گروه خودرو- پس از آن که لیلاکوکا در دهه ۱۹۸۰میلادی موفق شد شرکت کرایسلر را از سراشیبی سقوط نجات دهد. مدیران عاملی که توانستهاند شرکت خود را از خطر ورشکستگی برهانند، در کانون توجه رسانهها قرار داشتهاند، اما کمتر کسی را در تاریخ صنعت خودرو میتوان یافت که به اندازه کارلوس گون، مدیرعامل رنو نیسان تحسین دیگران را برانگیخته باشد. گون با تلاش بیوقفه خود برای نجات نیسان به قهرمان ملت ژاپن تبدیل شد تا آنجا که یکی از مجلات کمیک او را به عنوان چهره اصلی داستانهای خود برگزید. او از سال ۲۰۰۵ میلادی تاکنون به طور همزمان مدیریت هر دو شرکت رنو و نیسان را بر عهده داشته است. او که متولد ۱۹۵۴ در برزیل است از پدر و مادر لبنانی متولد شد، در ۶سالگی به لبنان رفت و پس از پایان دوران دبیرستان راهی فرانسه شد تا تحصیلات خود را در کالجهای این کشور کامل کند. مدیرعامل رنو- نیسان اخیرا از دانشگاه فرانسوی INSEAD جایزه مدیریت فرا فرهنگی را کسب کرد. این مرکز آموزشی هر ساله این جایزه را به کسی که با فعالیتهای اقتصادی و تجاری و فرامرزی خود در نزدیک کردن ملتها به هم نقش سازنده ایفا کرده است، اهداء میکند. گون که برای دریافت این جایزه به نیویورک سفر کرده بود در گفتوگویی با هفتهنامه نیوزویک به تشریح عملکرد خود در رنو نیسان و نقش مدیریت فرهنگی در موفقیتهایش پرداخت. متن گفتوگوی گون در ذیل آمده است.
آیا فکر میکنید عملکرد شما در رنونیسان میتواند برای سایر مدیران صنعت خودرو درسهایی به همراه داشته باشد؟
تعامل فرهنگی در شرکتها به شکلی روزافزون به یکی از مشکلات فراروی مدیران تبدیل میشود. نهادها و شرکتها در حال جهانی شدن هستند و به همین دلیل مدیران باید از قابلیت تعامل فرهنگی در داخل شرکتها با مشتریان با فرهنگها و نیازهای مختلف در خارج از شرکتها برخوردار باشند.
در حال حاضر شرایط به گونهای است که شرکتها بخشی از پیشنیازهای خود را برای تولید مثلا از چین و ویتنام تامین میکنند پس مدیران باید بتوانند تعاملات فرافرهنگی داشته باشند.
مدیر باید بداند چطور میتوان افرادی با باورهای فرهنگی متفاوت را به تحرک واداشت و در جهت هدفی واحد سازماندهی کرد. امروز نهادها و سازمانها با نیروهایی و باورهای مختلف و احساسات متفاوت روبهرو هستند، پس مدیران باید راه تعامل با این افراد را به خوبی فرا گرفته باشند.
شما وقتی مدیریت نیسان را بر عهده گرفتید فردی شناخته شده و محبوب نبودید. چطور در مورد اولین کاری که باید انجام میشد، تصمیم گرفتید؟
وقتی کاری را در محیطی شروع میکنید که هیچ آگاهی و اشرافی بر آن ندارید، باید کار را با شناخت محیط شروع کرد. در مرحله اول فقط باید گوش کرد.
شما باید شناخت مشکلات را از نگاه کسانی که در بطن محیط قرار دارند، شروع کرد و با تحلیل دادهها و رایزنی با افرادی از سطوح مختلف شرکت به جمعبندی کلی در مورد مشکلات رسید. نیسان بیش از هر چیز با بحران بدهیهای انباشت شده مواجه بود، پس باید راهی برای خروج از این بحران که بر همه وجوه شرکت سایه افکنده بود، مییافتیم.
خیلیها میگویند مدیران ژاپنی نمیتوانستند راهی را که شما در نیسان رفتید، طی کنند. آیا این درست است؟
آنچه صورت پذیرفت توسط مدیران ژاپنی هم ممکن بود اما منوط به این که این مدیر از خارج از نیسان انتخاب میشد. مدیران نیسان آنچنان درگیر گذشته این شرکت بودند که از نگاه به آینده باز مانده بودند. نیسان به کسی احتیاج داشت که از خارج مشکلات این شرکت را ببیند و با داشتن درکی درست از مشکلات در جهت حل و فصلشان حرکت کند.
به نظر شما مدیریت شرکت خودروسازی چرا با مدیریت سایر شرکتها متفاوت است؟
مهمترین دلیل آن این است که آینده یک خودروساز را نمیتوان پیشبینی کرد. محصولات یک خودروساز است که آینده را میسازد، رقابت شفافتر است و دقیقا همین اتکا به خود و کاهش تاثیر عوامل خارجی موجب شده نتوان آینده یک خودروساز را پیشبینی کرد؛ چون هیچوقت حتی نمیتوان عملکرد سایر خودروسازها را به روشنی تخمین زد. اگر شرکتی نتواند عملکرد خودروساز دیگری را امروز ارزیابی کند، قطعا قادر نخواهد بود جایی که رقیب سه یا پنج سال دیگر در آن خواهد بود را به درستی ارزیابی کند. دنیای خودرو سراسر رقابت است.
پیشبینی شما از آینده صنعت خودرو چیست؟
رقابت طی سالهای اخیر به شدت افزایش یافته و به گمان من این روند در سالهایی که از پی میآیند شدیدتر هم خواهد شد.
فناوریها پیشرفت میکنند و در عین حال روند تولید سادهتر میشود. شرکتهایی که نتوانند خود را با آهنگ سریع رشد و توسعه صنعت خودرو هماهنگ کنند در عرصه رقابت حذف میشوند.
خودروسازها به دنبال تولید محصولات ارزان و کم مصرف و با کیفیت هستند هر شرکت که قادر به تحقق این اهداف نباشد ناچار به وداع با صنعت خودرو خواهد بود.
همه این روزها از ادغام میگویند، آیا خودروسازهای کوچک در مواجهه با خودروسازهای بزرگ ناچار به واگذاری میدان خواهند بود؟
الزاما این طور نیست. تاتا موتورز شرکتی کوچک در هند بود که میرود تا به غولی در صنعت خودرو تبدیل شود. معجزه مدیریت را دست کم نگیرید. به هر حال هر شرکتی که نتواند محصولات رقابتی تولید کند به ناچار حذف میشود. تعدادی از غولهای صنعت خودروسازی در گذشته، امروز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند و برعکس شرکت تازه کار جوانی چون اشکودا در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گرفته است.
شما امروز مدیری میانسال هستید. آیا گون میانسال به عنوان مدیر با گون جوان خیلی تفاوت دارد؟
گذر زمان برای انسان پختگی به ارمغان میآورد. تجربه میآورد. شما با گذشت سالها فراز و نشیبها را پشت سر میگذارید. پس طبعا کارلوس گون امروز کارلوس گون ده سال پیش نیست.
ارسال نظر