چگونه دوچرخه و رادیو جای خود را به اتومبیل و رایانه دادند؟
جدال قدیم و جدید در خانههای شهری
دنیای اقتصاد- میلاد محمدی: آمارها نشان میدهد طی دو دهه گذشته، تغییرات قابل توجهی در «لوازم زندگی» خانوارهای ایرانی به وقوع پیوسته است. براساس اطلاعاتی که بانک مرکزی در سالهای گذشته در گزارشهای «بررسی بودجه خانوارهای شهری» منتشر کرده است، از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۲، لوازمی مثل «دوچرخه»، «چرخ خیاطی» و «رادیو» به تدریج از خانههای شهروندان ایرانی خارج شده و لوازمی مثل «اتومبیل شخصی»، «رایانه»، «ماشین لباسشویی»، «جاروبرقی» و «تلفن همراه» نقش پررنگتری را در تامین نیازهای افراد به عهده گرفتهاند.
دنیای اقتصاد- میلاد محمدی: آمارها نشان میدهد طی دو دهه گذشته، تغییرات قابل توجهی در «لوازم زندگی» خانوارهای ایرانی به وقوع پیوسته است. براساس اطلاعاتی که بانک مرکزی در سالهای گذشته در گزارشهای «بررسی بودجه خانوارهای شهری» منتشر کرده است، از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۲، لوازمی مثل «دوچرخه»، «چرخ خیاطی» و «رادیو» به تدریج از خانههای شهروندان ایرانی خارج شده و لوازمی مثل «اتومبیل شخصی»، «رایانه»، «ماشین لباسشویی»، «جاروبرقی» و «تلفن همراه» نقش پررنگتری را در تامین نیازهای افراد به عهده گرفتهاند. براساس گزارش هفتهنامه «تجارت فردا»، با استفاده از این آمارها میتوان دریافت که در هر سال، چند درصد از خانوارهای شهری از هر یک از انواع اثاثیه زندگی استفاده کردهاند، البته با گذشت زمان هم، لوازم جدیدتری وارد پرسشنامه لوازم زندگی شده است؛ بهطوری که در سال ۱۳۷۱، تنها ۱۱ کالا شامل «اتومبیل شخصی»، «موتور سیکلت»، «دوچرخه»، «چرخ خیاطی»، «تلویزیون»، «ویدئو»، «یخچال»، «فریزر و یخچال فریزر»، «اجاق گاز»، «جاروبرقی» و «ماشین لباسشویی» در این فهرست قرار داشتند. اما از سال ۱۳۷۶ دو کالای جدید یعنی «رایانه» و «انواع پنکه»، از سال ۱۳۷۷ «رادیو» و «رادیو ضبط و ضبط»، از سال ۱۳۸۰ «تلفن همراه» و از سال ۱۳۸۴ «رایانه» وارد فهرست آمارگیریها شد. همزمان در این سالها، خانوارهای شهری ایرانی به تدریج برخی از لوازم را کنار گذاشتند و به سمت استفاده از لوازم جدیدتر حرکت کردند. برخی از کالاها هم سهم و نقش غالبی در زندگی و خانه اکثر شهروندان بر عهده گرفتند.
زوال دوچرخه با غلبه اتومبیلها
در حال حاضر در آمارگیریهای لوازم زندگی، ۱۷ کالا وجود دارد. از بین این کالاها، سه مورد آن یعنی «اتومبیل شخصی»، «موتورسیکلت» و «دوچرخه» را میتوان وسایل حملونقل شخصی (غیرعمومی) دانست. براساس آمارها، در سال ۱۳۷۱ کمتر از یکپنجم خانوارهای شهری ایران از این وسایل استفاده میکردند (۱/۱۷ درصد اتومبیل شخصی، ۱۴ درصد موتورسیکلت و ۱۷ درصد دوچرخه). اما به مرور زمان، خانوارهای بیشتری به سمت داشتن و استفاده از اتومبیل شخصی حرکت کردند. البته تا سال ۱۳۷۷، سهم خانوارهای استفادهکننده از اتومبیل شخصی تغییری نکرد و همان ۱/۱۷ درصد بود، اما از این سال، این نسبت دستخوش تغییر شد، بهطوری که تا پایان سال ۱۳۸۴ رقم آن به ۸/۲۸درصد رسید. در سالهای بعد نیز روند صعودی آن شدت بیشتری گرفت، بهطوری که در سال گذشته، ۴/۴۴درصد از خانوارهای شهری کشور از اتومبیل شخصی استفاده میکردند. طی این ۲۲ سال، اندکی بر سهم خانوارهای استفادهکننده از موتورسیکلت اضافه شد، اما به نظر میرسد روند آن پس از مدتی متوقف و معکوس شده است. روند صعودی نسبت خانوادههای استفادهکننده از موتورسیکلت از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۷ (با رسیدن سهم آنها از ۱۴ درصد به ۶/۱۹ درصد) ادامه داشت، اما در پنج سال گذشته این روند کاهشی شده تا سهم خانوارهای دارای موتورسیکلت در نهایت به ۸/۱۷ درصد برسد.
این موضوع در خصوص خانوارهای استفادهکننده از دوچرخه با شدت بیشتری در جریان بوده است، بهطوری که آمارها نشان میدهد نسبت آنها از ۱۷ درصد کل خانوارها در سالهای نخست به تدریج افزایش یافت تا پس از یک دهه در سال ۱۳۸۱ به ۱/۲۴درصد برسد. اما در یازده سال گذشته این نسبت نیز نزولی شد تا اینکه در سال گذشته، تنها ۷/۱۳ درصد از خانوارها (تقریبا از هر هفت خانوار، یکی از آنها) از دوچرخه استفاده میکردند.
سیطره رایانه و موبایل
به جز سه گروه گفته شده، از کل ۱۷ کالای مورد بررسی در سبد «لوازم زندگی خانوارها»، هفت مورد از آنها را نیز میتوان به نوعی وسایل دیجیتالی (صوتی و تصویری، کامپیوتری و ارتباطی) به شمار آورد که شامل «رادیو»، «رادیو ضبط و ضبط»، «تلویزیون»، «ویدئو»، «رایانه»، «دوربین فیلمبرداری» و «تلفن همراه» میشود. آمارها نشان میدهد با وجود اینکه در ابتدای این دوره تقریبا بیست ساله هم نزدیک به ۹۵ درصد خانوارها از تلویزیون استفاده میکردند، اما به تدریج این وسیله بر زندگی و خانه شهروندان سیطره بیشتری یافت تا در حال حاضر، در بیش از ۹۹ درصد خانههای شهری کشور حضور داشته باشد. این روند، همزمان با رخت بستن ضبط و رادیو از زندگی شهروندان بوده است. به عنوان مثال، سهم خانوارهای استفادهکننده از «رادیو» از حدود ۲۵ درصد به ۱۳ درصد کاهش یافته و «رادیو ضبط و ضبط» نیز که در سالهای میانی دهه هفتاد با اندکی اقبال بیشتر مواجه شد، از سال ۱۳۸۷ به بعد ناگهان مقبولیت خود را شدیدا از دست داد تا سهم تقریبا ۷۰ درصدی خانوارهای استفادهکننده از آن در سال ۱۳۸۶، طی ۶ سال و در سال گذشته به حدود ۳۰ درصد برسد. این سهم در سال ۱۳۹۰ حدود ۴۵ درصد و در سال ۱۳۹۱ حدود ۳۸ درصد بود. موضوعی که میتوان آن را به عنوان نشانهای از انقراض نسل هواداران رادیو و ضبط در سالهای نزدیک پیش رو دانست. با وجود اینکه در سالهای نخست این دوره بیست ساله، به نظر میرسید قرار است «ویدئو» جایگزین این ابزارهای رسانهای و سرگرمی قدیمی شود، اما اقبال به ویدئو نیز تا سال ۱۳۹۰ ادامه داشت. سهم خانوارهای استفادهکننده ویدئو از حدود ۵ درصد در سال ۱۳۷۱ به حدود ۶۱ درصد در سال ۱۳۹۰ رسید. اما به نظر میرسد دهه ۹۰، دوره خداحافظی با این ابزار حالا دیگر از مد افتاده باشد که قافیه را به رایانهها و تلفنهای همراه و همهکاره کنونی، باخته است. در سال ۱۳۷۱ تنها در ۵/۱درصد از خانههای شهروندان ایرانی «رایانه» وجود داشت، در حالی که این نسبت در سال گذشته معادل ۴۷ درصد بوده است. روند مشابه اما بسیار شبیهتر در بین خانوادههای استفادهکننده از موبایل مشاهده میشود که میزان آنها از حدود ۵ درصد در سال ۱۳۸۰، به ۹۵ درصد در سال گذشته رسیده است و همچنان در مسیر افزایشی قرار دارد.
«اتوماسیون» لوازم خانگی
در نهایت هفت مورد از کالاهای مورد بررسی از سوی بانک مرکزی را میتوان لوازم «واقعا» خانگی نامید که شامل «چرخ خیاطی»، «یخچال»، «فریزر و یخچال فریزر»، «انواع پنکه»، «اجاق گاز»، «جاروبرقی» و «ماشین لباسشویی» میشود. در بین این اقلام، چرخ خیاطی، یخچال و پنکه با کاهش درصد مصرفکنندگان خود طی این سالها مواجه شدند. بهطوری که سهم خانوارهای شهری دارای چرخ خیاطی از حدود ۷۷ درصد به حدود ۵۸ درصد کاهش یافت، استفاده از یخچال از حدود ۹۰ درصد به حدود ۵۰ درصد رسید (با جایگزینی یخچال فریزرها) و سهم ۶۰ درصدی خانوارهای استفادهکننده از «پنکه» در سال ۱۳۷۶ نیز با گذشت ۱۶ سال به ۵۱ درصد کاهش یافت (به نظر میرسد دیگر وسایل سرمایشی وارد این دسته از خانههای شهری شدند که البته هنوز وارد آمارگیریها نشدهاند).
با این حال، «جاروبرقی» و «ماشین لباسشویی» جایگزین لوازم پیچیده خاصی نشدند و بهعنوان پدیدههایی جدید در بین ابزارهای مورد استفاده خانوارهای شهری خود را مطرح کردند: در سال ۱۳۷۱، سهم خانوارهای استفادهکننده از این دو کالا به ترتیب حدود ۴۰ درصد و ۵۰ درصد بود، حال آنکه در سال گذشته، ۹۲ درصد از خانوارهای شهری دارای جاروبرقی و بیش از ۸۴ درصد از آنها هم دارای ماشین لباسشویی بودهاند. موضوعی که نشان میدهد کارهای معمول در خانهها، بیش از پیش به سمت لوازم برقی و «اتوماتیک» حرکت کرد. همزمان با این روندها، «اجاقگاز» هم جاپای خود را در خانهها محکمتر کرد تا نسبت ۹۲ درصدی استفادهکنندگان از آن در سال ۱۳۷۱ به بالای ۹۹ درصد در سال گذشته برسد.
ارسال نظر