نگاه سوزان ملونی به مذاکرات تهران و ١+٥
توافق هستهای به معنای گرم شدن رابطه ایران -آمریکا نیست
دیپلماسی ایرانی: ایالاتمتحده و شرکای مذاکرهکنندهاش همچنان باید در گفتوگوها با ایران بر اختلاف نظرهای بنیادین غلبه کنند؛ اما سوزان ملونی، کارشناس امور ایران بر این باور است که احتمال دستیابی به توافق جامع هستهای تا ۲۰ ژوئیه (۲۹ تیر) وجود دارد. به گفته او موضوعات کلیدی به زمان موردنیاز برای ورود ایران به باشگاه هستهای مربوط میشود. پرسش کلیدی این است که در صورت انحراف برنامههای هستهای ایران یا نقض توافقنامه، تهران چقدر زمان میخواهد تا به باشگاه کشورهای هستهای ملحق شود. ملونی ادعایی را نیز مطرح میکند و آن این است که شاید برخی گروهها در ایران از آنچه در عراق میگذرد به عنوان اهرمی در مذاکرات هستهای استفاده کنند.
دیپلماسی ایرانی: ایالاتمتحده و شرکای مذاکرهکنندهاش همچنان باید در گفتوگوها با ایران بر اختلاف نظرهای بنیادین غلبه کنند؛ اما سوزان ملونی، کارشناس امور ایران بر این باور است که احتمال دستیابی به توافق جامع هستهای تا ۲۰ ژوئیه (۲۹ تیر) وجود دارد. به گفته او موضوعات کلیدی به زمان موردنیاز برای ورود ایران به باشگاه هستهای مربوط میشود. پرسش کلیدی این است که در صورت انحراف برنامههای هستهای ایران یا نقض توافقنامه، تهران چقدر زمان میخواهد تا به باشگاه کشورهای هستهای ملحق شود. ملونی ادعایی را نیز مطرح میکند و آن این است که شاید برخی گروهها در ایران از آنچه در عراق میگذرد به عنوان اهرمی در مذاکرات هستهای استفاده کنند. آنچه در زیر میخوانید متن گفتوگوی شورای روابط خارجی آمریکا با ملونی در مورد امکان دستیابی به توافق هستهای با ایران است.
مذاکراتی که ماهها است بین ایران و گروه ۱+۵ بر سر برنامههای هستهای تهران جریان دارد اکنون بهنوعی جمعبندی نزدیک میشود. این مذاکرات ۲ ژوئیه (۱۱ تیر) از سرگرفته خواهد شد و احتمالا تا پایان تیرماه نیز ادامه خواهد داشت. گمان میکنید دو طرف میتوانند پیش از پایان فرجه ۶ ماهه مذاکرات به توافق برسند؟
ما به واقع در نقطه شکنندهای قرار داریم و برآورد شخصی من این است که میتوانیم تا ۲۰ ژوئیه به یک توافق جامع دست یابیم. باید دید باوجود اختلاف نظرها، مذاکرات چگونه پیش میرود. نگرانیهایی در مورد ظرفیت غنیسازی در ایران و توانایی تهران برای هستهای شدن مطرح است.
به بیان دیگر موضوع این است که ایران چه تعداد سانتریفیوژ میتواند داشته باشد؟
در این مرحله موضوعات مهمی مطرح است اما مساله سانتریفیوژها یکی از موضوعاتی است که بهنظر میرسد در رابطه با آن، دیدگاههای طرفین فرسنگها از هم فاصله دارد.
از نظر تئوریک ایران ۱۹ هزار سانتریفیوژ دارد؟
بله، البته کمتر از نیمی از این تعداد سانتریفیوژ فعال هستند، اما مساله مدتزمان موردنیاز برای ورود ایران به باشگاه هستهای است و اینکه چه تعداد و چه نوعی از سانتریفیوژها با چه سطحی و چه ظرفیتی میتوانند در ایران به فعالیت خود ادامه دهند. در واقع غرب میخواهد بهنوعی اطمینان خاطر برسد و تا حدود زیادی مطمئن باشد راه ایران برای ملحق شدن به باشگاه هستهای طولانی است؛ درصورتیکه در این مسیر گام بگذارد نیز زمان کافی برای واکنش متقابل وجود خواهد داشت.
و شما اطمینان دارید که طرفین میتوانند تا ۲۰ ژوئیه به توافق برسند؟
من اطمینان دارم که توافق حاصل خواهد شد زیرا ایرانیان تا به امروز سرمایه گذاری هنگفتی در این روند انجام دادهاند. آنها از نخستین روزهای پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی با تشکیل تیمی مجرب مذاکرات هستهای را آغاز کردهاند و در ضمن در پاییز سال گذشته نیز با توافق هستهای مقدماتی موافقت کردند که در مقابل برخی محدودیتها در برنامههای هستهای ایران، ۱+۵ نیز بخشی از تحریمها را لغو کرد. ترک میز مذاکره برای ایرانیان چیزی جز دردسرهای سیاسی در داخل کشور به ارمغان نمیآورد و هدف اولیه آنها از مذاکرات یعنی بهبود وضعیت اقتصادی را محقق نمیکند. روشن است که دولت اوباما و شرکایش در گروه ۱+۵ نیز در دستیابی به یک توافق دیپلماتیک با ایران سرمایه گذاری زیادی کردهاند. به طور حتم هیچ کس در واشنگتن نمیخواهد با چشمانداز درگیری نظامی دیگری در خاورمیانه مواجه شود، اما از نظر من انگیزه ایرانیان در حال حاضر برای توافق زیاد است؛ زیرا اقتصاد این کشور به لغو تحریمها نیاز دارد.
اکنون امتیازهایی از جانب ایران در مورد رآکتور آب سنگین اراک و برخی موضوعات دیگر ارائه شده است؟
بله، بهنظر میرسد که آنها فرمولی را برای حل مساله رآکتور آب سنگین اراک و تاسیسات غنیسازی زیرزمینی فردو یافتهاند. البته این امتیازها از نظر آنهایی که نگران سمت و سوی برنامههای هستهای ایران هستند ایده آل نیست، اما بهتر از شرایط کنونی خواهد بود؛ اما موضوعی که همچنان در مورد آن اختلاف نظر وجود دارد تعداد سانتریفیوژها و کمیت و کیفیت برنامههای غنیسازی در ایران است.
به سیاست بپردازیم. آیا توافق هستهای راه را برای عادیسازی روابط ایران و آمریکا باز میکند؟
بهنظر من ما در مرحله نزدیک به عادیسازی روابط بین دو کشور قرار نداریم. بهنظر نمیرسد هیچ یک از طرفین منافع سیاسی الزام آوری در تغییر محتوای روابط داشته باشند. توافق هستهای از آن جهت حائز اهمیت است که یک توافق کنترل تسلیحاتی به شمار میرود اما منافع رقابتی ایران و آمریکا را تغییر نخواهد داد و جدال بین ایدئولوژی جمهوری اسلامی و واشنگتن و جهان غرب ادامه خواهد داشت. البته توافق هستهای اهمیت زیادی دارد و گامی رو به جلو به شمار میرود. این توافق میتواند کانالهایی را برای برقراری دیالوگ مضاعف در زمینه دیگر موضوعات ایجاد کند.
برخی بر این باورند اگر تا پاییز توافق هستهای حاصل نشود، پس از آن دستیابی به توافق بسیار دشوار خواهد بود، زیرا انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا برگزار میشود. نظر شما چیست؟
در صحبتهایی که با مقامات دولت اوباما داشتهام به این نتیجه رسیدهام که آنها بر این باور هستند چه توافق حاصل شود و چه نشود، آنها محکوم خواهند بود. اما در عین حال آنها عقیده دارند آنچه هماکنون دولت انجام میدهد این است که بهترین نتیجه را برای حل یک بحران طولانی مدت به دست آورد؛ بنابراین فارغ از اینکه واکنش کنگره چه خواهد بود و در کنگره چه اتفاقی میافتد، یک تمایل و قاطعیت برای حرکت رو به جلو وجود دارد.
ارسال نظر