آیا ایران توافق نهایی را رقم میزند؟
هرچند مذاکرهکنندگان هستهای از محتوای رایزنیهای پشت درهای بسته خود اطلاعاتی نمیدهند، لحن موضعگیریها بهگونهای است که این تصویر را در ذهن تداعی میکند که با نزدیک شدن به پایان فرجه ۶ ماهه مذاکرات، فشار نیز بیشتر شده است. بهطور حتم احتمال تمدید مذاکرات برای دوره ۶ ماهه دیگر وجود دارد. اما همانگونه که یک مقام آمریکایی عالیرتبه اخیرا خاطرنشان کرده است، تمرکز طرفین بر دستیابی به توافق نهایی تا ۲۰ جولای(۲۹تیرماه) است. فریده فرهی، تحلیلگر امور ایران بر این باور است که دو فاکتور به نفع دستیابی به توافق نهایی و تحول در روابط ایران و آمریکا رقم خورده است.
هرچند مذاکرهکنندگان هستهای از محتوای رایزنیهای پشت درهای بسته خود اطلاعاتی نمیدهند، لحن موضعگیریها بهگونهای است که این تصویر را در ذهن تداعی میکند که با نزدیک شدن به پایان فرجه ۶ ماهه مذاکرات، فشار نیز بیشتر شده است. بهطور حتم احتمال تمدید مذاکرات برای دوره ۶ ماهه دیگر وجود دارد. اما همانگونه که یک مقام آمریکایی عالیرتبه اخیرا خاطرنشان کرده است، تمرکز طرفین بر دستیابی به توافق نهایی تا ۲۰ جولای(۲۹تیرماه) است. فریده فرهی، تحلیلگر امور ایران بر این باور است که دو فاکتور به نفع دستیابی به توافق نهایی و تحول در روابط ایران و آمریکا رقم خورده است. یکی جدیت مذاکرهکنندگان و انگیزه سیاسی است و دیگر هزینه بالای شکست مذاکرات برای دو طرف که سرمایهگذاری کلانی را روی روند مذاکرات انجام دادهاند.
البته نباید این نکته را فراموش کرد که هم در ایران و هم در آمریکا، گروههایی مخالف توافق هستهای و کاهش تنشها هستند و در عین حال ابزارهای سیاسی برای تضعیف توافق هستهای یا جلوگیری از حاصل شدن این توافق در اختیار دارند.
از سوی دیگر رابطه قدرت بین دو کشور همسان نیست و همین امر موجب شده است که دولتهای مختلف در آمریکا بر این ایده پافشاری داشته باشند که فشار اقتصادی و سیاسی به همراه تهدید نظامی میتواند در تغییر رویه ایران موثر باشد. در حال حاضر آمریکا باید بین دوراهی یکی را انتخاب کند. آمریکا میتواند در محاسبههای استراتژیک خود به این نتیجه برسد که ایران یک بازیگر منطقهای مهم است و بر اساس همین مبنا با تهران وارد تعامل شود یا اینکه سیاست خصمانه سه دهه اخیر خود را دنبال کند. انتظار تهران برای لغو یک شبه تحریمهایی که سالها زمان برای اعمال آنها صرف شده به همان اندازه غیر واقع بینانه است که آمریکا انتظار دارد ایران ظرفیت غنیسازی خود را بهطور قابل ملاحظهای کاهش دهد.
اینکه همواره یکی از طرفین مذاکرات بر این گمان باشد که طرف مقابل به دنبال دریافت امتیازهایی فراتر از حد توان است، یکی از دلایل ایجاد مانع در مذاکرات هستهای به شمار میرود. البته این به این معنی نیست که عدم انعطافپذیری یا فقدان واقعگرایی تنها به یکی از طرفین مذاکرات مربوط میشود.
با این حال همچنان این امکان وجود دارد که مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا بهنوعی به تعامل مستقیم بین دو کشور تبدیل شود که میتواند شکل و شمایل روابط ایران و آمریکا را متحول کند. اینکه روسایجمهور و وزرای خارجه ایران و آمریکا همچنان قادر باشند گوشی تلفن را برداشته و در مورد نگرانیهای مشترک یا حل بحرانهای منطقهای گفتوگو کنند خود یک دستاورد مهم از مذاکرات هستهای به شمار میرود و نباید تاثیر مثبت آن را نادیده گرفت، اما این فضای مثبت به این نکته بستگی دارد که در صورت شکست مذاکرات، دو طرف تا چه اندازه خود را برای مدیریت بحران آماده میکنند.
منبع: لوب لاگ / دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر