لزوم تفاهم میان ایران و آمریکا برای حل پرونده هستهای
دکتر داوود هرمیداس باوند استاد دانشگاه درست یک هفته پیش از برگزاری مذاکرات وین ۵، شاهد برگزاری گفتوگوهای دوجانبهای میان ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ ازجمله آمریکا هستیم. این گفتوگوهای دوجانبه از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا از یکسو بر همگان آشکار شده است که دغدغه آمریکا مهمترین بخش این پرونده است و از دیگر سو، اگر در مذاکرات اخیر دو طرف به یک تفاهم نسبی دست پیدا کنند، بیتردید راه وین۵ برای مذاکرهکنندگان هموارتر میشود. در رابطه با مساله تکنولوژی هستهای نباید از نظر دور داشت که طرف اصلی ایران کشور آمریکا است؛ همچنانکه وقتی در سال ۸۳ ایران با سه کشور اروپایی به توافق رسید به دلیل مخالفت آمریکا، این توافق ملغی شد.
دکتر داوود هرمیداس باوند استاد دانشگاه درست یک هفته پیش از برگزاری مذاکرات وین ۵، شاهد برگزاری گفتوگوهای دوجانبهای میان ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ ازجمله آمریکا هستیم. این گفتوگوهای دوجانبه از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا از یکسو بر همگان آشکار شده است که دغدغه آمریکا مهمترین بخش این پرونده است و از دیگر سو، اگر در مذاکرات اخیر دو طرف به یک تفاهم نسبی دست پیدا کنند، بیتردید راه وین۵ برای مذاکرهکنندگان هموارتر میشود. در رابطه با مساله تکنولوژی هستهای نباید از نظر دور داشت که طرف اصلی ایران کشور آمریکا است؛ همچنانکه وقتی در سال ۸۳ ایران با سه کشور اروپایی به توافق رسید به دلیل مخالفت آمریکا، این توافق ملغی شد. همچنین آنچه در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل درمورد تحریمها آمده است درواقع عمدتا منعکسکننده نظرات آمریکا بوده است. ایالاتمتحده آمریکا قبلا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیشنهادی را ارائه کرده بود مبنیبر اینکه میان مساله تکنولوژی هستهای ایران با مساله سیستم موشکی بهویژه موشکهای دوربرد ارتباط داده شود؛ بنابراین در قطعنامههای شورای امنیت، موضوع هستهای ایران با مساله موشکهای میانقارهای یا دوربرد(IBM) مرتبطشده است. فراتر از آن به موضوع سیستم دفاعی ایران نیز وارد شدند.
بهبیاندیگر در این قطعنامهها، تحریمهای اقتصادی ناظر بر تکنولوژی هستهای، سیستمهای موشکی و سیستم متعارف دفاعی است، در این قطعنامهها، نهتنها مساله غنیسازی اورانیوم را ذکر کردهاند؛ بلکه ابعاد آن را گسترده کرده و به سیستمهای موشکی نیز تسری دادهاند؛ بنابراین قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران و بهخصوص قطعنامههای سوم و چهارم صرفا محدود به موضوع تکنولوژی هستهای نیست. همچنین در آخرین و چهارمین قطعنامه شورای امنیت ذکر شده است که جدای از انبارها و فرودگاهها بحث بازرسی در دریای آزاد نیز اعمال شود. آنها با این اقدامات در پی بازرسی نقلوانتقالات ملزومات هستهای و موشکی ایران هستند.
از دیگر سو، به موازات این اقدامات و سیاستها، آمریکا اولین دولتی بود که تحریمهای یکجانبه مضاعف را درمورد سرمایهگذاری انرژی ایران اعمال کرد. در زمان ریاستجمهوری بیل کلینتون، به وضوح اعلام شد که سرمایهگذاران خارجی نباید بیش از ۴۰ میلیون دلار در ایران سرمایهگذاری کنند، اما سپس آن را به ۲۰ میلیون دلار کاهش دادند. این در شرایطی بود که کشورهای عضو اتحادیه اروپا در آن زمان این تحریمهای یکجانبه را برخلاف مقررات سازمان تجارت جهانی و متعارض با حقوق بینالملل اعلام کردند. به همین جهت نیز وقتی شرکت آمریکا کاناکو، پارس جنوبی را ترک کرد، شرکت توتال فرانسه جایگزین آن شد، اما با گذشت زمان و در زمان ریاستجمهوری بوش پسر و باراک اوباما، اتحادیه اروپا نیز همانند آمریکا، تحریمهای یکجانبه مضاعف را علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت. در نتیجه آمریکا نقش اساسی و تعیینکنندهای در مذاکرات هستهای ایران برعهده دارد؛ بنابراین در این شرایط برای حل موضوع هستهای ایران پیش از هر چیز باید نوعی تفاهم میان تهران-واشنگتن صورت گیرد. یکی از راهها برای نزدیک کردن نظرات و دیدگاههای دو طرف نیز همین برگزاری گفتوگوهای دوجانبه است. بدیهی است که اگر مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا به نتایج مثبتی منتهی شود، دیگر اعضای گروه ۱+۵ نیز در مسیر نیل به نوعی توافق قابل قبول با ایران گام خواهند برداشت. در این رابطه دو نکته را باید مدنظر داشت: نخست اینکه صرف مذاکرات دوجانبه علیالاصول یک گام مثبت است و دیگر اینکه انتظار این است که اگر فرآیند گفتوگوهای دوجانبه مثبت باشد، در جهت تسهیل و تسریع فرآیند مذاکرات با گروه ۱+۵ تاثیرگذار باشد.
دلیل نقش منفی فرانسه
اما در روزهای اخیر، مجددا شاهد نوعی نقشآفرینی منفی ازسوی فرانسه بودیم؛ همچنانکه لوران فابیوس، وزیرخارجه این کشور در سخنانی بهانهجویانه گفت در شرایطی که گروه ۱+۵ میگوید ایران میتواند چند صد سانتریفیوژ داشته باشد، تهران خواستار صدها هزار سانتریفیوژ است. درواقع این بهانهجوییهای فرانسه از آنجا ناشی میشود که این کشور خواستار آن است که در جریان تمامی مذاکرات حتی مذاکرات دوجانبه ایران با دیگر کشورها نیز باشد، اما چون در جریان گفتوگوها نبودند در واکنش به آن مساله، کاهش هرچه بیشتر سانتریفیوژها را مطرح کردند. بدون شک فرانسه با مطرح کردن چنین موضوعی در پی اخلال در فرآیند مذاکرات میان ایران و آمریکا بود؛ زیرا کشور فرانسه اساسا تمایل دارد نقش متفاوت و خاصی در اروپا برای خود قائل شود و همیشه تلاش دارد در مقام نوعی برخورد با آمریکا برآید. در نهایت، باید آگاه بود که بدون شک مذاکرات هستهای ایران مساله پیچیدهای است و شاید نیل به توافق نهایی، فراتر از ۶ماه در نظر گرفته شده نیز ادامه پیدا کند، اما در هر صورت مذاکرات دوجانبهای که پیش از مذاکرات اصلی در حال برگزاری است، یک گام مثبت است و باید با دید مثبت آن را ارزیابی کرد.
ارسال نظر