اهمیت توافق ژنو را دریابید
ایران از اصول خود دست نکشیده است
کسانی که از اهمیت مذاکرات ایران با کشورهای شورای امنیت به همراه آلمان میکاهند، اشتباه میکنند، حتی ایالات متحده. اما اشتباه بزرگتر را کسانی مرتکب میشوند که میگویند این توافق اتفاقی بوده گریزناپذیر چون بر سر آن از قبل توافق شده بود. حتی آن دسته از کسانی که دستهایشان را به هم میمالند و میگویند که آمریکا و غرب در برابر قدرت ایران تسلیم شدند، نیز خطا میکنند. خطایی از این بالاتر را آن دسته از افرادی مرتکب میشوند که میگویند این فقط ایران بود که کوتاه آمد و قدرتهای بزرگ آن را با وجود تناقضهای چپ و راستی که مشاهده میشود، وادار به پذیرفتن اراده خود کردند.
کسانی که از اهمیت مذاکرات ایران با کشورهای شورای امنیت به همراه آلمان میکاهند، اشتباه میکنند، حتی ایالات متحده. اما اشتباه بزرگتر را کسانی مرتکب میشوند که میگویند این توافق اتفاقی بوده گریزناپذیر چون بر سر آن از قبل توافق شده بود. حتی آن دسته از کسانی که دستهایشان را به هم میمالند و میگویند که آمریکا و غرب در برابر قدرت ایران تسلیم شدند، نیز خطا میکنند. خطایی از این بالاتر را آن دسته از افرادی مرتکب میشوند که میگویند این فقط ایران بود که کوتاه آمد و قدرتهای بزرگ آن را با وجود تناقضهای چپ و راستی که مشاهده میشود، وادار به پذیرفتن اراده خود کردند. در شرایطی که اگر واقعا کشورهایی که دشمنان ایران محسوب میشوند، پذیرفتهاند با تهران مذاکره کنند و به توافق برسند، این مساله نشان میدهد که آنها از روی ضعف عمیق، تن به مصالحه دادهاند و از خواستههای خود که قبلا در برابر ایران مطرح میکردند، کوتاه آمدهاند.
برخی دیگر نیز از این ناحیه اشتباه میکنند که از ابتدا مذاکره و تروریسم را مخلوط میکنند، همانند کسانی که فرقی میان عقبنشینی با امتیاز دادن قایل نمیشوند. کسانی میپرسند چگونه میشود کشورهای غربی که همواره با ایران در تخاصم بودهاند امروز آن قدر محترم شدهاند که پای میز مذاکره با ایران مینشینند.
در شرایطی که فراموش میکنند؛ اولا اصول مذاکره ربطی به این مسایل ندارد و ابزارها و زمینههای خاص خودش را میطلبد، ثانیا تا زمانی که ثابت نشده کشوری از جریانی به اصطلاح تروریستی حمایت میکند، نمیتوان گفت قابل مذاکره نیست، ثالثا مبنای مذاکره خط قرمزپذیر نیست و هر کس با هر ایدهای میتواند با رقیب یا طرف مخاصمش مذاکره کند.
حوادثی که یکی پس از دیگری از ابتدای آغاز مذاکرات رخ دادند، باعث نشده که مشکلات حل شوند و ساده انگاشته شوند. بهبود شرایط مذاکره، وضعیت تسلط بر روند مذاکره را مهیا میکند که در نهایت باعث پایان یافتن و به نتیجه رسیدن مذاکره میشود، برای همین طبیعی است که هر کدام از طرفین فارغ از هر گونه ایدئولوژی و سیاستی که دنبال میکنند، شرایطی را برای گفتوگو بپذیرند که پای میز مذاکره بیایند و با یکدیگر گفتوگو کنند. که البته این مذاکرات میتواند در نهایت به نتیجه برسد یا به نتیجه نرسد.
جمهوری اسلامی ایران ایدئولوژی خاص خود را دارد؛ معتقد است که باید همانند کشورهای قدرتمند با قدرت پیش برود و در عین حال مذاکراتش را انجام دهد، برای همین سردار محمد رضا نقدی، فرمانده بسیج میگوید: «نیروهای ایرانی آن قدر سلاحهای پیشرفته دارند که دشمن نمیتواند تصور آن را بکند که در صورتی که مجبور به استفاده از آنها شود دشمن از سرتسلیم مجبور است دستهایش را بالا ببرد.»
محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران نیز گفت: «مذاکرهکنندگان باید از خون شهدا پاسداری کنند و همچنان به راه ایستادگی و مقاومت ادامه دهند.» این به آن معنا است که اصول ثابت ایران تغییر نکرده و بر اساس همین اصول است که با طرف مقابل مذاکره میکند.
دقیقا در همین چارچوب میتوان دستگیری جاسوس بریتانیایی در استان کرمان در جنوب ایران را نیز تفسیر کرد. تهران با این کار میخواهد ثابت کند که همچنان بر سر استقلال و اصولش پایبند است و حاضر نیست به صرف انجام مذاکره و رسیدن به توافق از اصول خود بگذرد. حتی در همین چارچوب هم میتوان اظهارات اخیر نمایندگان ایران مبنی بر لزوم غنیسازی بالا را نیز تصور کرد. حتی بعد از اعمال تحریمهای جدید آمریکا ظریف نسبت به مرگ مذاکرات ژنو هشدار میدهد. موضوعی که در همین چارچوب قابل ارزیابی است. خلاصه اینکه اگر کسی گمان میکند، میتواند با ایران به این دلیل که چون با آن توافقی حاصل شده هر گونه رفتاری داشته باشد، خطا کرده است. ایران حساب شده و مطابق با اصولی مشخص پای میز مذاکره مینشیند و از پای آن بر میخیزد. در چنین حالتی اگر امتیازی داده میشود با توجه به مصالح است و اگر هم توافقی حاصل میشود بر اساس اصول است. این راهی است که ایران میپیماید و قابل انکار نیست. کما اینکه طرف مقابل نیز تلاش دارد با همین شیوه پای میز مذاکره بنشیند و از آن برخیزد.
منبع: الحیات/ دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر