نگاه اکونومیست به مدیریت شرکتها
چیدن تکهها در کنار یکدیگر
مرکز مشاورهای پرایس واترهاوس کوپرز برای استخدام داوطلبان کار در دانشگاههای انگلیس یک آزمایش غیرمعمول ترتیب داد. از آنها خواسته شد یک برج بلند و مقاوم با استفاده از کمترین تعداد قطعات بازی لگو بسازند.
مترجم: شادی آذری
مرکز مشاورهای پرایس واترهاوس کوپرز برای استخدام داوطلبان کار در دانشگاههای انگلیس یک آزمایش غیرمعمول ترتیب داد. از آنها خواسته شد یک برج بلند و مقاوم با استفاده از کمترین تعداد قطعات بازی لگو بسازند. در بخش بازیهای شرکت گوگل هم برای استخدام افراد در ماه آوریل رویدادی عجیب اتفاق افتاد.
از داوطلبان کار در این شرکت خواسته شد با قطعات بازی لگو پل بسازند. هر پلی که مقاومتر بود، برنده و سازنده آن استخدام میشد. در هر یک از این موارد مرکز برگزارکننده آموزش استخدامی قصد داشت نشان دهد و ثابت کند که محیط کاریاش خلاق و پرجاذبه است. برت دانیل، یک دانشجوی دانشگاه ایلینویز که سازنده سستترین پل در آزمون بخش بازیهای گوگل بود میگوید: «این بیشتر تبلیغی بود برای یک روش استخدام کارکنان.»
یک شرکت دانمارکی مشهور که در شهر بیلوند این کشور تاسیس شده است از آجرهای پلاستیکی رنگی در فضای کار خود بهره جسته است. این شرکت به عنوان بخشی از برنامه «بازی جدی» خود به تعداد روزافزونی از مشاوران حرفهای شرکت لگو گواهینامه اعطا میکند.
برنامه «بازی جدی» این شرکت هماکنون در ۲۵ کشور جهان در حال اجرا است. جسپر جنسن از شرکت لگو که مدیریت این برنامه را بر عهده دارد میگوید: این روش مدیران را به ساخت مفاهیم «مجرد استعاری» و تعمیم آن در استراتژی شرکتهایشان وامی دارد. مرکز مشاوره مدیران کوئست که در قاهره تاسیس شده است، کارگاههای «بازی جدی» را برگزار میکند.
هیشام الگمل از این مرکز میگوید تقاضا برای ثبتنام در این کارگاههای دو روزه که هزینهای معادل ۷۰۰۰دلار را برای مدیران در پی دارد، در حال رونق است.
فرانسوا دبویسزن از مرکز مشاورهای ایمجیکز در بروکسل میگوید: به نظر میرسد شرکتهای گرفتار در بحران مانند آنهایی که دچار پرونده رسوایی مالی یا در بحبوحه انتقال مالکیت هستند، بیشتر پذیرای ایده کارگاههای لگو هستند. نتایج این برنامه اعجابانگیز است، به خصوص برای مدیران ارشد.
ساییوچن از مرکز مشاورهای یوجین منتور در تایپه که مشاوره «بازیجدی» را برعهده دارد، میگوید: یک تمرین مشترک، تمرین الگوسازی از «افرادی است که شما بیش از همه از آنها متنفرید.» البته بدون ذکر نام آنها.
به عنوان مثال، یک مدیرعامل طوری، الگوسازی شد که به دلیل چاق بودن بیش از حد راهروی شرکت را مسدود کرده بود و این نمادی بود از اینکه وی مسیر پیشرفت شرکت را مسدود میکند.
لوسیو مارگولیس از شرکت مشاورهای جوگو سریو در بوینس آیرس میگوید: علت تاثیرگذاری کارگاههای لگو این است که بازیهای مشابه دوران کودکی به طور غریزی انجام میشوند و نه به صورت کنترل شده و توسط ذهن هشیار. این مساله موجب به وجود آمدن لحظههای «ناخودآگاه» میشود. به عنوان مثال یک ایدهآلیست سرخوردگی ناشی از چیدن ناموفق قطعات لگو را در ساخت یک شکل تجربه میکند. صاحب یک شرکت که در روابط با مشتری ناموفق است، شعبات شرکتش را چون خط حملهای الگوسازی میکند که مورد حمله و یورش قرار گرفته است یا یک رییس گرفتار در مشکلات کارکنان شرکت خود را چون سربازانی که گرفتار در جنگند به تصویر میکشد. به نظر میرسد حتی در شرکتها هم لگوبازی میشود.
ارسال نظر