یادداشت
مهندس و رشد فناوری
مهندس موتور رشد فناوری در جهان است. او عنصری است که با درک عینی از محیط مادی و اجتماعی، قدرت تشخیص صحیح مسائل مربوط به زندگی مادی انسانها را دارد و با نگاهی رو به جلو و با استفاده از منابع علمی، مادی و اجتماعی و در یک محیط اقتصادی رقابتی، راهکاری بهینه و موثر را برای آنها خلق میکند و به این ترتیب در فراهم آوردن رفاه و ایمنی بیشتر برای انسانها مشارکت جدی دارد.
دکتر عباس آخوندی*
مهندس موتور رشد فناوری در جهان است. او عنصری است که با درک عینی از محیط مادی و اجتماعی، قدرت تشخیص صحیح مسائل مربوط به زندگی مادی انسانها را دارد و با نگاهی رو به جلو و با استفاده از منابع علمی، مادی و اجتماعی و در یک محیط اقتصادی رقابتی، راهکاری بهینه و موثر را برای آنها خلق میکند و به این ترتیب در فراهم آوردن رفاه و ایمنی بیشتر برای انسانها مشارکت جدی دارد. در این دنیای جدید که جامعههای انسانی نه تنها مدام در معرض تغییرات فناورانه هستند که سبک زندگی انسانها نیز مدام در حال تغییر است و فهم آنان از زندگی، رشد و رفاه از یک سو و خودآگاهی آنان از هویت و حقوق معنوی و مادیشان رو به تزاید است، مهندسان نیز باید در اندیشه فهم جدید از محیط زندگی انسانها و تغییر در روش مسالهیابی و حل مساله باشند.
گزارش رقابتپذیری ایران نشان میدهد که رتبه ایران در عوامل موثر بر پیشرفت و نوآوری در میان ۱۴۲ کشور جهان در جایگاه ۸۳ است. حال آنکه کشورهایی از منطقه که مقرر است بر اساس سند چشمانداز از آنان پیشی بگیریم چون ترکیه، اردن، پاکستان و لبنان به ترتیب در جایگاههای ۵۸، ۷۰، ۷۲ و ۷۸ قرار دارند. نیک میدانیم که ارتقای یک رتبه در رقابت جهانی نیازمند خردورزی و تلاش فراوان است و به سادگی به دست نمیآید. فهم اینکه در چه جایگاهی در سطح جهانی قرار داریم و چرا در اینجا قرار داریم، حتما برای برنامهریزی توسعه مهم است. لیکن از آن مهمتر احساس نیاز برای تغییر است. نیازی که از سر درد وطنخواهی و اعتقاد به ضرورت رشد و توسعه ملی باشد که موجب عزمی راسخ، اجماعی ملی و تلاشی بیوقفه شود.
روزهای ۲۱ و ۲۲ تیرماه سال جاری، هیات عمومی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور مشتمل بر ۳۰ هیات مدیره از ۳۰ استان در شهر کرمانشاه تشکیل جلسه داد تا ضمن استماع گزارش شورای مرکزی نظام مهندسی، سیاستها، برنامه و بودجه شورای مرکزی را برای یکسال آتی به تصویب برساند. من که به عنوان عضو در این اجلاس شرکت کرده بودم، به دقت به گزارشهایی که از سوی رییس سازمان و هیات رییسه شورای مرکزی و سایر مقامات عالیرتبه ارائه میشد، گوش فرا میدادم. مشتاقانه میخواستم درک آنان از آخرین وضعیت مهندسی ساختمان در ایران و راهکارهایی که برای به پیش بردن مرزهای فناوری در این صنعت را ترسیم کردهاند، بشنوم. علاقهمند بودم که تحلیلی، هر چند گذرا از بازار فعالیتهای مهندسی و نیروی ورودی رو به تزاید آن را دریافت کنم. فقط تعداد اعضای سازمانهای نظام مهندسی در یک ساله گذشته ۲۰ درصد رشد کرده است. میخواستم ببینم که حضرات چه اندیشهای برای دهها هزار دانشجوی مهندسی که بهزودی وارد بازار کار میشوند و تعداد آنان نیز همچنان رو به رشد است، کردهاند. خیلی تمایل داشتم که اشارهای هرچند کوتاه در ارتباط با وضع آموزش مهندسی در ایران و خروجیهای آن ببینم. میخواستم حداقل ضرورت توجه به اتخاذ راهبردهایی برای افزایش قدرت جذب فناوری در ایران یا افزایش موقعیت رقابتی فناورانه ایران را دریافت کنم. اما دریغ از کمترین توجه به این امور و اموری از این دست، حتی ارائه یک تحلیل پراکنده، نامنسجم و مغلوط. در این اجلاس از همه چیز سخن رفت، از جمله خرید ساختمان برای شورای مرکزی، المپیاد ورزشی مهندسان، مسائل رفاهی، بودجه شورای مرکزی! لیکن تنها مفهوم مغفول همان امر مهندسی و توسعه مهندسی در ایران بود. در اقتصاد مفهومی وجود دارد تحت عنوان نفرین منابع!؛ که حاکی از سستی است که به جوامعی دست میدهد که درآمدهایی آسان از طریق منابع زیرزمینی به ویژه نفت دارند. آنچه من در این اجلاس درک کردم این بود که نه تنها ما دچار نفرین ناشی از اتلاف منابع نفت شدهایم که دچار نفرین ناشی از اتلاف منابع انسانی از جمله مهندسان نیز شدهایم. که پیامدهای نفرین دوم صد البته دهشتناکتر است.
آنچه مرا بیش از این رنج داد، اصالت یافتن سازمان و به حاشیهرانده شدن عنصر مهندس بود. گویی غلبه فرم بر محتوا در جامعه ما تبدیل به یک اصل گریزناپذیر در همهجا شده است. همچنان که در صحن اجلاس تذکر دادم، غرض از تاسیس سازمانهای نظام مهندسی تنسیق امور مهندسان و فراهم آوردن شرایطی است که مهندسان امکان بالندگی بیشتر پیدا کنند. به واقع سازمانهای نظام مهندسی نهادهایی هستند که باید در خدمت عنصر مهندس باشند و شرایط ارائه خدمت صحیح و رو به رشد او را فراهم آورند. در بودجه تنظیمی و پیشنهادی که با رشد بیش از ۱۰۰ درصد همراه بود، به نظر میرسید که توسعه سازمانی اصل بود و مهندس فرع. تمرکز همه امور در سازمانهای نظام مهندسی و از آن فراتر، تمرکز ملی آنها، نه تنها با استقلال نظام مهندسی استانها در تعارض بود که با استقلال عمل مهندسان نیز مغایرت داشت. هر چند این بودجه به نحوی که تدوین شده بود به تصویب نرسید، لیکن به هر روی حاکی از رویکردی است که جامعه مهندسی ایران باید در برابر آن هوشیاری لازم را داشته باشد. در این رویکرد، مهندسان به تدریج به کارگزاران سازمانهای نظام مهندسی تبدیل خواهند شد و سازمانهای استانی نیز به تدریج به شعب اداری سازمان مرکزی نظام مهندسی استحاله خواهند گشت و سازمان مرکزی نیز جزئی از بدنه فرمانبر دولت خواهد شد. که صد البته این رویکرد با ماهیت یک نظام مردم نهاد در تعارض است و بدون تردید، اولین نتیجه چنین روندی، توسعه فساد و فروپاشی اخلاق حرفهای است که البته همه در لفظ مدافع اخلاق هستند و در عمل به سیاستهایی که زمینهساز بیاخلاقیها است، توجهی ندارند.
البته جلسه هیات عمومی به تنظیم آشفته و بینظم بودجه اعتراض کرد و از شورای مرکزی درخواست کرد که سیاستهای راهبردی روشنی را برای توسعه مهندسی تدوین کند. هیات عمومی همچنین از شورای مرکزی درخواست کرد که اهداف کمی و کیفی برنامه توسعه مهندسی را تنظیم کند و در اجلاسهای بعدی با معیارهای مشخصی میزان تحقق اهداف را گزارش کند. لیکن تحقق همه این مصوبات مستلزم تغییر در رویکرد به امر مهندسی و توسعه ملی ایران است. به امید روزی که مهندسان به عنوان نیروی محرکه توسعه امکان بالندگی بینالمللی را بیابند.
*مهندس راه و ساختمان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، ۲۳/۴/۱۳۹۱
ارسال نظر