رییس قوهقضائیه در جلسه مسوولان عالی قضایی:
بساط توهین باید جمع شود
رییس قوهقضائیه در جلسه دیروز مسوولان عالی قضایی تاکید کرد: توقع از نهادهای رسمی این است که منصفانه و مستند سخن بگویند.
توقع ما از رییسجمهور این است که ادبیاتش متین و فاخر و با تعابیر جا افتاده و البته صحیح و منصفانه باشد
رییس قوهقضائیه در جلسه دیروز مسوولان عالی قضایی تاکید کرد: توقع از نهادهای رسمی این است که منصفانه و مستند سخن بگویند. به گزارش «ایسنا»، متن کامل سخنان آیتالله لاریجانی به این شرح است: قبل از ورود به مباحث دستور جلسه مطلبی را باید عنوان کنم و آن اینکه دیروز در روز خبرنگار مطالبی غیرمنصفانه راجع به قوهقضائیه مطرح شده و متاسفانه شخص رییسجمهور هم در این مطالب غیرمنصفانه شرکت کردهاند، در آن جلسه مطرح شده است که قوهقضائیه مساله آزادی خبرنگاران را تحت تاثیر قرار داده و گاهی خبرنگاران برای پاسخگویی به مطالبی که درج و نقل میکنند محکوم یا روزها و ماهها در راهروهای دادگاهها کشانده میشوند. البته از خبرنگاری که مطالب خلاف واقع میگوید شاید چندان انتظاری نباشد تا از شخص رییسجمهور. البته لحن خبرنگار و پاسخ رییسجمهور نشان میدهد که مساله از پیش طراحی شده است و ناشی از تحریک محرکان و تشویق مشوشان است.
آنچه در این مساله مهم است نحوه گفتار و نسبتهایی است که شخص رییسجمهور به قوهقضائیه دادهاند، ایشان مدعی میشوند که قوهقضائیه میگردد تا خبرنگاری که به نقد دستگاهی یا مسوولی پرداخته را یک جوری محکوم کند بعد به فردی اشاره میکند که هیات منصفه گفتهاند او جرمی مرتکب نشده، ولی قاضی او را محکوم کرده است بعد هم اشاره و اشکالی به دادستان که مدعیالعموم است و در مواردی که به شخص رییسجمهور توهین شود باید بدون شکایت به مساله رسیدگی کند و ما تاکنون ندیدهایم که دادستان وارد شود نیازی هم البته نداریم ما خادم مردم هستیم. ایشان اضافه میکند در مواردی هم که حتی اسمی از کسی برده نشده است قاضی میگوید این مطلب به فلان شخص میخورد، در حالی که وقتی مطلبی نوشته میشود و نقد میشود اگر به کسی هم خورد، خورد. باید بخورد تا دردش بیاید. اینها تقریبا مطالب روز گذشته ایشان است. اولا توقع ما از رییسجمهور این است که ادبیاتش متین و فاخر و با تعابیر جا افتاده و البته صحیح و منصفانه باشد. من از باب یک شهروند عادی این مملکت چنین توقع حقی را از ایشان دارم. این چه ادبیاتی است که مثلا خورد که خورد بگذار بخورد تا دردش بیاید.
در جلسه رسمی آن هم رییسجمهور این کشور چنین سخنانی قابل توجیه نیست و دوستانه عرض میکنم صحیح نیست، اما مطلب اصلی چیز دیگری است و آن اینکه این نسبتها به قوهقضائیه خلاف است اینکه گفته شود میگردند تا کسی را محکوم کنند نسبت کاملا خلافی است. البته قوهقضائیه برخلاف میل خیلیها کار میکند و قوهقضائیه شخص بنده نیست. بسیاری اوقات برخلاف میل من هم رای میدهند؛ چرا که قاضی مستقل است و رایی که انشاء میکند در اختیار خودش است و البته مسوول رایی است که صادر میکند و نباید متوقع باشیم که قضات باب میل ما رای بدهند. این چه توقع نادرستی است که رای حسب میل ما باشد و گرنه متهم شوند به اینکه قوهقضائیه میگردد تا کسی را محکوم کند. این که گفتهاند شخصی در نوشتهاش با اینکه اسم از کسی نبرده است اما باز هم محکوم شده، ناشی از عدم درک صحیح مفاد قانون و کیفیت صدور رای است. در ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی تصریح شده است: «هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت رأسا یا به عنوان نقل قول به شخصی حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحا یا تلویحا نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحا ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم شود.»
این قانون تصریح میکند که یا به صورت صریح یا تلویحا، ظاهرا معنای تلویح را نمیدانند. تلویح یعنی اسم نبرند، اما طوری بگویند که به کسی تطبیق شود نص قانون این است «یا تلویحا»؛ بنابراین برای وقوع جرم و اثبات مجازات لازم نیست اسم بیاورند. قاضی بر اساس همین قوانین حکم میکند. البته ممکن است قاضی هم اشتباهی بکند. بحث بر سر روشهاست. این درست نیست که در یک جلسه رسمی بدون بررسی رای و ادله آن و بررسی قانون قضات را محکوم کنیم. انتظار از مقامات رسمی کشور این نیست. این را هم اضافه کنم که واضح است که نقد بابش با توهین و نشر اکاذیب جدا است. آنچه قابلقبول است این است که در کشور باید باب نقد باز باشد. قضات ما نیز در مجموع تحملشان در این امور کم نیست.
گاهی حکمی دادهاند که کاملا مستند است اما مورد انتقادات شدید واقع شدهاند، ولی تحمل کردهاند. بحث اصلی این است که آیا بگذاریم هر کسی هرجور خواست حرف بزند. پس قوانین را برای چه کسی نوشتهاند. قوانین را نوشتهاند که مردم رعایت کنند. بنا نشود هر کسی به هر کسی توهین کند و هر تهمتی بزند. آیا این نحوه آزادی مطلوب است که برخی خبرنگاران برای اینکه روزنامهها
جلب توجه و نظر مردم را بکنند هر چه خواستند بنویسند؟ فراموش نکنیم که همین مطبوعات در تاریخ صدساله اخیر بارها ابزار دست برخی شدهاند تا نگذارند رجال سیاسی وظایف خود را پیش ببرند. با همین مطبوعات به نحوی جلوی آزادی را گرفتند که هر کسی خواست سخن حقی هم بگوید در مقابلش ایستادند. مرحوم مدرس را همین طور کوبیدند. کسانی که چکمه پوشیدند و مجلس را به توپ بستند با مقدمات این کار را کردند و حالا میبینیم که به رییس مجلس توهین میکنند و کار به جایی رسیده است که میگویند مجلس را به توپ میبندیم. همه ما صد در صد وظیفه داریم مسیر قانون را طی کنیم. این بساط باید جمع شود که افرادی لاابالی باشند و هرچه خواستند بگویند. در این مسائل اگر قوهقضائیه وارد نشود مسوول است. این چه کاری است که عدهای را تشویق میکنید که این مسیر غیرقانونی را بروند و اسمش را نیز نقد میگذارید. یعنی قاضی ما فرق بین نقد و توهین را نمیفهمد؟ فرق بین نقد و اشاعه کذب را نمیفهمد؟! بعد اعلام میکنند هیات منصفه گفتهاند جرم نیست، ولی قاضی گفته جرم است.
اولا یک قاضی نبوده بلکه در دادگاه کیفری استان ۳ تا قاضی است و بالاتفاق جرم تشخیص داده اند و آن هم قضاتی که علیالاصول اهل دقت هستند.
ثانیا این مساله چند سال پیش در شورای نگهبان مطرح بود، آنجا در قانون نوشته بودند که هیات منصفه اگر رای به مجرمیت شخصی داد قاضی میتواند تبرئه کند، ولی اگر رای به تبرئه داد قاضی دیگر نمیتواند جرم تلقی کند، این قانون، ظاهرا در مجلس ششم به تصویب رسیده بود. ما در شورای نگهبان به آن ایراد شرعی گرفتیم، ایراد هم همین بود که الان میگویم که قاضی در حکمش مستقل است، قاضی تابع هیات منصفه نیست؛ بنابراین اطلاق الزام قاضی به اینکه نمیتواند در صورت مذکور حکم به مجرمیت کند، خلاف شرع است. شما نمیتوانید الزام کنید که هرچه هیات منصفه بگوید، قاضی باید تبعیت کند.
و اما این سخن رییسجمهور که گفته است دادستان در موارد توهین به رییسجمهور ورود نکرده و متاسفانه این حرف را چند بار تکرار کردهاند مساله خلاف واقعی است. من قبلا به خودشان هم تذکر دادهام.
دادستان اعلام کرده که ایشان در چند مورد اقدام کرده است چهار مورد خود دادستان از باب مدعیالعموم و شانزده مورد هم حسب شکایت رییسجمهور وارد عمل شدهاند. حالا اینکه شکایتها به محکومیت بینجامد یا نه ربطی به دادستان ندارد. پس این چه سخن خلاف واقعی است که میگویید. توقع از نهادهای رسمی این است که منصفانه و مستند سخن بگویند. در نهایت مجددا تکرار میکنم همگان بدانند مسیر ما، مسیر قانون است. بساط توهین باید جمع شود، این مساله که توهین با نقد فرق میکند را نه تنها همه قضات و مسوولان بلکه عموم مردم هم میدانند و میدانند که آیا در حرف زدن و سخن گفتن یا نوشتن شما نشر اکاذیب میکنید یا نقد میکنید.
ارسال نظر