حسین معززی‌نیا

کسانی شهید آوینی را مصادره به مطلوب کرده‌اند و این را نمی‌توان به کلی منکر شد. واقعیت این است در این هفده سالی که از شهادت ایشان گذشته است، یک دسته‌ از آدم‌ها به شکل دیگری دارند به بحث نزدیک می‌شوند که من هم اسمش را «آن طرفی‌ها» می‌گذارم. دقیقا هم نمی‌دانم اگر قرار باشد اسمی برایش انتخاب کنیم چه لقبی باید باشد.

این آقایان آن طرفی‌ دارند سعی می‌کنند به شکل آشکاری، آنچه که خودشان می‌پسندند و آن دریافتی که خودشان دارند یا آن نظریه‌ای که خودشان به آن قائل هستند (من وارد جزئیات نمی‌شوم که این نظرات از کجا استخراج می‌شود و یا این نظریات چه چیزی هست. سیاسی، فرهنگی و هر چیز دیگری که من کاری به آن ندارم) و هر جوری که دوست دارند دنیا را ببینند، یک ابزار مناسب برایش پیدا می‌کنند به نام «شهید آوینی» یعنی می‌گویند او هم همان چیزی را می‌گوید که ما می‌گوییم. بعد به وضوح حرف‌هایی می‌زنند که اساسا در آثار ایشان نیست و حتی به زور هم نمی‌توان آن را به آثارش چسباند. شما هم هر جور آثار ایشان را تفسیر کنید، چنین استنباطی از آن در نمی‌آید.

من اینجا در موقعیتی نیستم که بگویم اینها از چه طریقی این کار را می‌کنند یا قصدشان چیست. من فقط اعتراض دارم به این ماجرا و می‌گویم این چه رفتار ناجوانمردانه‌ای است. آدم‌هایی که می‌گویند روایت فتح یعنی آوینی و آوینی یعنی روایت فتح. شما برای چه این روشنفکربازی‌ها را به او می‌چسبانید. کل بحث من این است که ایشان یک سیری داشته است و تفسیر من این است که پخته‌تر هم شده بود، حالا نمی‌شود گفت تغییر.

من در واقع با کسانی که می‌خواهند این سه مرحله را از هم جدا کنند و آن وسط یک آوینی دیگری معرفی کنند، به شدت مشکل دارم. کسی که عامدانه و با اطلاع از اینکه با حذف کردن یک بخش از تفکر آوینی کارش راحت‌تر می‌شود، به هرحال دارد ریاکاری می‌کند و محدوده شناخت خود را به آوینی تسری می دهد و حاضر نیست برای شناخت آوینی تلاش کند. من به این اعتراض دارم.

کوتاه شده از فارس