نگاه- لزوم همکاری کشورها برای حل مشکلات اقتصادی
از بحران تا بهبود
مترجم: پریسا آقا کثیری، دومان بهرامیراد
منبع: والاستریت ژورنال
ما باید در حالی که برای بهبود اقتصاد گام برمی داریم یک سیستم بانکداری بهتر و مطمئنتر ایجاد کنیم تا بتوانیم از یک رشد پایدار و قدرتمند برخوردار شویم.
آلیستر دارلینگ*
مترجم: پریسا آقا کثیری، دومان بهرامیراد
منبع: والاستریت ژورنال
ما باید در حالی که برای بهبود اقتصاد گام برمی داریم یک سیستم بانکداری بهتر و مطمئنتر ایجاد کنیم تا بتوانیم از یک رشد پایدار و قدرتمند برخوردار شویم. بالاخره در هفته جاری، تلاشهای جهانی و مداخلات دولت به نتیجه رسید. سرانجام بریتانیا از رکود نجات پیدا کرد. البته بهبود اتفاق افتاده سریع نیست، اما بار دیگر موثر بودن سیاستهای مالی و پولی دولت را به اثبات میرساند. به عقیده من، رها کردن اقتصاد به حال خود هرگز سیاست خوبی نبوده و خوشبختانه این رویکرد در تمام جهان غالب شده است.
بسیاری از کشورها توانستهاند خود را از رکود نجات دهند، اما این نباید باعث شود که مغرور شویم. ما باید برای اطمینان از این که بهبود اقتصادی ادامهدار خواهد بود اقداماتی صورت دهیم و سیستم بانکی جهانی را طوری اصلاح کنیم که به یک رشد مداوم و قدرتمند کمک کند.
اگر ما در دو سال اخیر چیزی یاد گرفته باشیم آن است که همکاری بین کشورها از اهمیت بالایی برخوردار است. جان مینارد کینز، پس از جنگ جهانی اول، به این نتیجه رسید که قیمت افزایش سهم یک کشور به ضرر کشور همسایه است. اما واضح است که در اقتصاد جهانی فعلی این مدل درست نیست. اقتصادهای ما به شدت به هم مرتبطند، بنابراین ما باید همه با هم اهداف مشترکمان را مشخص کرده، با بیعدالتی مبارزه کرده و زندگی مردم را بهبود دهیم. ثروت یک کشور نباید باعث محرومیت کشور دیگر شود. در ۱۸ ماه اخیر معلوم شد که چه طور قدرت انباشته کشورهایی که باهم همکاری میکنند میتواند اثرگذار باشد. توافقنامههای G-۲۰ در واشنگتن، لندن و پیتسبورگ باعث شد که کشورها بتوانند تا به نحو بیسابقهای از اقتصادهایشان حمایت کرده و با رکود جهانی مبارزه کنند. به جرات میتوان گفت که اگر ما برای اعمال سیاستهای پولی و مالی رادیکال به توافق نرسیده بودیم تاثیر رکود جهانی بسیار شدیدتر بود. در آن صورت دهها هزار شغل دیگر نابود شده، هزاران کسبوکار دیگر ورشکست شده و هزاران خانه دیگر مصادره میشد. در واقع ما از این طریق توانستیم از بزرگترین خطر یعنی رکود طولانی مدت ممانعت کنیم.
در سال گذشته، گروه بیست به پا خاست تا با چالشهای اقتصاد جهانی مبارزه کند. اما هنوز کار آن تمام نشده است. حال، همچنان که ما از رکود فاصله میگیریم، گروه ۲۰ باید تعهدات خود را عملی کرده و اصلاحات اقتصادی و مالی صورت دهد. این پیام من به تمام وزرای اقتصاد کشورهاست. به زودی اجلاسهایی در کانادا و کره برگزار خواهد شد که تنها در صورتی که هدف مشترکمان را تشخیص دهیم و با هم برای ایجاد اقتصادی قدرتمندتر تلاش کنیم به موفقیت میرسند.
ضروری است که این نکته را در ذهن داشته باشیم که همچنان نرخ بیکاری بالا است. هنوز ریسکهای زیادی وجود دارد که باید بر آنها فائق بیاییم. بازارهای مالی همچنان شکنندهاند. همین ماه گذشته، مشکلات مالی دبی به یاد ما آورد که بازارهای مالی تا چه حد به هم مرتبط شدهاند. به علاوه میدانیم که قیمتهای نفت، که در اغلب کشورها تورم و درآمد را تعیین میکنند، به شدت در نوسان هستند. بیکاری همچنان در بسیاری از کشورها بالا است. در بریتانیا، ما تلاش کردهایم که مشاغل موجود را حفظ کرده و مشاغل جدید خلق کنیم. با توجه به گزارش سازمان جهانی کار در سال ۲۰۰۹ در تمام جهان محرک مالی به تنهایی بین هفت تا یازده میلیون شغل را از نابودی نجات داده است.
من اطمینان دارم که اگر در اجلاسهای بعدی G-۲۰ روحیه همکاری همچنان برقرار باشد میتوانیم بهبود جهانی را تامین کنیم. هیچ اقتصادی نمیتواند به تنهایی به راه خود ادامه دهد. اقتصادهای ما، هر چه قدر هم که به تنهایی قدرتمند باشند، به شدت به هم پیوستهاند و به همین دلیل هم هست که بهبود جهانی میتواند تنها بر یک همکاری شفاف تکیه کند.
از سوی دیگر هماهنگ کردن سیاستهای اقتصاد کلان و سیاستهای ساختاری نیز در اولویت است. چارچوب گروه بیست برای رشد قوی، مداوم و متوازن گام بزرگی برای پیدا کردن جهت درست به شمار میرود. برای هماهنگی اقتصادی کشورها باید بر این مکانیسمها تمرکز شود. در واقع تمام کشورهای عضو گروه بیست باید سهم خود را ادا کنند.
به علاوه، ما باید سیستم اقتصاد جهانی را اصلاح کنیم. هدف ما کاملا واضح است: باید مطمئن شویم که احتمال ورشکستگی بانکها کاهش مییابد و باید مشخص شود اگر هم بانکها ورشکست شوند، تنها در صورتی که هیچ راه دیگری وجود نداشته باشد میتوانیم سراغ پول مالیات دهندگان برویم. این بدان معنی است که بانکها باید نقدینگی و سرمایه بیشتری نگهداری کنند. نسبت بدهی به سرمایه مناسبی باید تعیین شود تا بانکها نتوانند فراتر از توانشان عمل کنند. همچنین زیرساختهای بازار باید تقویت شده و استانداردهای معمول حسابداری به کار گرفته شوند. بانکها باید ملزم شوند که برای ورشکستگی خود از قبل برنامهریزی کنند.
همچنان که اقتصاد با بحرانهای جهانی سر و کار دارد، عجیب نیست که تمام حواس دولتها به اقتصاد خودشان باشد. اما این بدان معنا نیست که تمام اقدامات دولتها درست است. به عنوان مثال من کاملا با سیاستهای حمایتگرایانه مخالفم. تجارت، موتور محرکه موفقیت و ثروت است. میدانیم که در سدههای اخیر تجارت تا حد زیادی باعث رفع فقر شده است و ایجاد موانع تجاری به همه ما چه ثروتمند، چه فقیر آسیب میزند. در صد سال اخیر ما به توافقات بینالمللی زیادی رسیدهایم: قانون تجارت، استانداردهای نیروی کار بینالمللی، کنوانسیونهای مختلف و پروتکلهایی در زمینههای قانونی از آن جملهاند. چنین توافقهایی باید در زمینه اقتصاد نیز صورت گیرد. اجلاس اقتصاد جهانی در داووس فرصت خوبی است تا در این زمینه که منافع مشترک ما با منافع هیچ کشوری در تناقض نیست، توافق حاصل شود.
* آقای دارلینگ وزیر خزانه داری انگلستان است
ارسال نظر