دنیای اقتصاد- پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثارمقام معظم رهبری درباره حاشیه‌های دیدار دانشجویان نخبه با مقام معظم رهبری نوشت: پس از آخرین نفری که برای مطرح کردن دیدگاه‌های خود نوبت داشت، حاضران منتظر صحبت‌های رهبر انقلاب بودند که ایشان از مجری برنامه می‌پرسند: «از دوستانی که قرار بوده صحبت کنند، کسی باقی ماند؟» ... در این میان چند تن از دانشجویان از میان جمعیت، خواستار فرصتی برای بیان صحبت‌هایشان شدند ... پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری گزارش داد

حاشیه‌های یک دیدار

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری درباره حاشیه‌های دیدار دانشجویان نخبه با مقام معظم رهبری نوشت: صبح چهارشنبه؛ شماری از نخبگان جوان کشور مهمان رهبر انقلاب هستند تا سومین همایش ملی‌شان را بعد از این دیدار و گفت‌وگو آغاز کنند.

مباحثی نظیر توجه به تجاری‌سازی ایده‌ها، علوم انسانی، لزوم استمرار حمایت از طرح‌های تصویب شده، تقویت بیشتر فرهنگ، تعهد، مشکل‌گشایی اجتماعی و اصلاح و ارتقای جامعه در میان نخبگان، توجه به عنصر معنویت دینی در فعالیت‌های علمی پژوهشی، استفاده از هنر و ظرفیت‌های آموزش و پرورش برای ایجاد و تقویت روحیه نوآوری در جامعه و... مطرح می‌شود. پس از آخرین نفری که برای مطرح کردن دیدگاه‌های خود نوبت داشت، حاضران منتظر صحبت‌های رهبر انقلاب بودند که ایشان از مجری برنامه می‌پرسند: «از دوستانی که قرار بوده صحبت کنند، کسی باقی ماند؟» مجری می‌گوید: «اگر شما اجازه بدهید، همه جمع هزار نفره‌ای که این‌جا هستند، دوست دارند صحبت کنند...» همه می‌خندند. در این میان چند تن از دانشجویان از میان جمعیت، خواستار فرصتی برای بیان صحبت‌هایشان شدند. این حرکت با واکنش برخی برگزارکنندگان مراسم روبه‌رو شد که آنها را دعوت به نشستن می‌کردند، اما رهبر با اشاره به یکی از همان جوان‌ها گفتند: «آن آقایی که ایستاده بودند و نشاندن‌شان! شما بفرمایید...» دانشجوی جوان بلند شد و شروع کرد به حرف زدن. صدایش از آن‌جا به گوش رهبر نمی‌رسید؛ پشت تریبون آمد و پس از معرفی خود، سخنانش را آغاز کرد. حرف‌هایش نسبت به سخنران‌های قبلی رنگ و بوی دیگری داشت. ابتدا از عملکرد صدا و سیما پیرامون حوادث اخیر انتقاد کرد و با بیان مثالی از رهبر پرسید: «آیا صدا و سیمای ما تصویر درستی از کشور و جهان ارائه می‌دهد یا تصویری غیرواقعی و کاریکاتورگونه؟آیا صداو سیما به عقاید مختلف اجازه دفاع از خودشان را می‌دهد؟ عقایدی که به‌خصوص در همین رسانه مورد نقد یا حتی حمله قرار می‌گیرد؟ آیا صدا سیمای ما نقل‌قولی که از افراد می‌کند یا رویدادهایی که روایت می‌کند، وفادارانه و منصفانه است؟» بخش دوم سخنان وی موضوع نقد رهبری بود. «من شاید چهار-‌پنج سال است که به صورت جدی‌تر روزنامه می‌خوانم و مجلات را مطالعه می‌کنم. این مدت واقعا به یاد نمی‌آورم که مطلبی را با عنوان نقد رهبری خوانده باشم ... نقد رهبری را هم به شکل عمومی می‌شود مطرح کرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس می‌کنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و کینه می‌شود؛ مثلا یک چیزی که در ابتدا یک انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمی‌کند، ممکن است جنبه مغرضانه به خود بگیرد و کم‌کم بی‌انصافی‌هایی پیدا شود.» سخنانش طولانی شده بود. از آقا خواست تا باز هم ادامه دهد و پاسخ شنید: «من موافقم که شما ادامه بدهید. وقت از اول هم تمام شده بود، ولی شما ادامه بدهید...» تشکر کرد و این‌بار صحبت‌هایش را با انتقاد از چگونگی برخورد نیروی انتظامی با تجمعات پس از انتخابات ادامه داد: «اگر مقداری روش‌های اقناعی‌تر داشتیم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نمی‌کردیم، نظام ما بقای بهتری نداشت؟ آیا مردم متحدتری نداشتیم؟ چون وحدت واقعی به نظر من بیش از این‌که با نصیحت حاصل شود نتیجه رفتار مردم با حکومت و رفتار حکومت با مردم است و رفتار مردم با همدیگر است.» پس از اتمام صحبت‌های او چند نفر به اعتراض بلند شدند تا نوبت برای حرف زدن بگیرند. یکی‌ از آنها گفت: «همین حرف‌های ایشان نشان می‌دهد فضای نقد وجود دارد. ما هم می‌خواستیم حرف بزنیم اما به ما اجازه ندادند و فرصت نشد...» آقا در جواب اعتراضات گفتند: «این را به حساب کم بودن وقت‌ها بگذارید و تحمل بفرمایید. ان‌شاءالله خدای متعال شرح صدر خواهد داد به همه ما که درست بفهمیم، درست ببینیم و درست بیان کنیم.» حالا دیگر نوبت میزبان بود. جمعیت، بی‌صبرانه منتظر سخنان یا به عبارت بهتر، واکنش آقا بودند. رهبر انقلاب در لابه‌لای سخنان خود به برخی از سوالات و شبهه‌های مطرح شده در جلسه پاسخ دادند: «بنده توى جلسات دانشجویى، دانشگاهى که این‌جا هستند، گاهى که ببینم حالا بعضى‌ها روى ملاحظه، روى احترام، روى هرچه، بعضى از این حرف‌ها را که خیال می‌کنند من خوشم نمى‌آید، نمی‌زنند؛ از نگفتنش ناراحت می‌شوم؛ از گفتنش مطلقا ناراحت نمی‌شوم. اى کاش مجال بود تا گفته می‌شد، تا آن‌وقت انسان می‌توانست آن برگ‌هاى بر روى هم گذاشته کتاب حرف را، باز کند تا خیلى از حقایق روشن بشود. آینده، البته این کارها خواهد شد.» آقا از صدا و سیما گفتند و گفتند که ایشان هم به بخشی از عملکرد این دستگاه انتقاد دارند، اما مثل همیشه انصاف را یکی از شروط نقد سالم عنوان کردند: «در انتقاد از بى‌انصافىِ یک دستگاه یا یک کس، خود ما باید دچار بى‌انصافى نشویم؛ به این توجه کنیم.»

رهبر انقلاب نسبت به صدا و سیما دو انتقاد عمده را وارد دانستند و گفتند: «خیال نکنید آن حرف‌هایى که صدا و سیما می‌زند، این، همه حرف‌هاست؛ نه، خیلى مطلب هست. «یک سینه حرف موج زند در دهان ما». این‌جور نیست که هر چه که انسان احساس می‌کند، این را گفته باشد یا بتواند بگوید. یلى حرف‌هاى زیادى هست. شما جوان‌ها الحمدلله باهوشید، با استعدادید، به‌تدریج خیلى از حقایق براى شماها روشن خواهد شد.»آقا با اشاره به این سوال که «آیا صدا و سیما وضعیت واقعى کشور را نشان می‌دهد؟» پاسخ گفتند: «نه، ناقص نشان می‌دهد. خیلى پیشرفت‌هاى برجسته و بزرگ هست که صدا و سیما نشان نمی‌دهد. دلیلش هم این است که شما مجموعه مرتبط با حوادث گوناگون، از خیلى از حقایق کشور و پیشرفت‌هاى کشور مطلع نیستید؛ نقص صدا و سیماى ماست. والا اگر صدا و سیما می‌توانست همان‌جور که تلویزیون فلان کشور غربى با یک سابقه و تجربه فراوان و با استفاده‌هاى هنرى دروغ‌هاى خودش را راست جلوه می‌دهد، واقعیات موجود کشور را درست منعکس کند، شما بدانید امروز امید نسل جوان، دلبستگى نسل جوان به کشورش، به دینش، به نظام جمهورى اسلامى‌اش، به‌مراتب بیشتر از حالا بود.» و اما انتقاد دوم که درباره انتخابات بود: «شما خیال نکنید که حالا بنده چون رییس صدا و سیما را انتخاب می‌کنم، همه برنامه‌هاى صدا و سیما را مى‌آورند، دانه‌دانه بنده نگاه کنم، امضا کنم. نخیر، از خیلى از برنامه‌هاى صدا و سیما بنده راضى هم نیستم؛ از جمله، من راضى نبودم که از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبلیغاتى و حرف‌هایى که زده شد و تظاهراتى که می‌شد و مجادلاتى که انجام می‌گرفت، از تلویزیون پخش شود که متاسفانه توی تلویزیون پخش شد.»

اواخر سخنرانی انتظار کسانی که می‌خواستند بدانند، واکنش آقا به سخنان آن جوان دانشجو درباره «انتقاد از رهبری» چیست به سر آمد و ایشان گفتند: «ما که نگفتیم از ما کسى انتقاد نکند؛ ما که حرفى نداریم. من از انتقاد استقبال می‌کنم؛ از انتقاد استقبال می‌کنم. البته انتقاد هم می‌کنند. دیگر حالا جاى توضیحش نیست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نیست؛ بنده هم می‌گیرم، دریافت می‌کنم و انتقادها را می‌فهمم.»