فیلمساز جامعهگرا
او سومین فرزند یک پیمانکار شرکت نفت بود که در آخرین ساعات هفت مرداد ۱۳۲۰ در خیابان چراغ برق یا چراغ گاز در کوچه سراجالملک به دنیا آمد.
فریدون جیرانی
او سومین فرزند یک پیمانکار شرکت نفت بود که در آخرین ساعات هفت مرداد ۱۳۲۰ در خیابان چراغ برق یا چراغ گاز در کوچه سراجالملک به دنیا آمد. مسعود کیمیایی ۱۸ ساله بود که با ساخت افکت، همکار شاخصترین کارگردان نسل اول سینمای ایران (ساموئل خاچیکیان) شد. فاصله سنی او در این سال با خاچیکیان ۱۷ سال بود. ۲۲ ساله بود که دستیار «پرویز دوایی» در تهیه و تنظیم فصلنامه «مولن روژ» شد. بسیاری از شعارهای فیلمهای استودیو مولن روژ را در این فصلنامه مسعود کیمیایی نوشته است. همین همکاری موجب شد دستیار ساموئل خاچیکیان در فیلم «خداحافظ تهران» شود که برای این استودیو ساخته میشد. وقتی دستیار شد، ۲۴ سال داشت. دو سال بعد از این دستیاری اولین فیلمش را با فیلمنامه خودش برای همین استودیو ساخت. وقتی «بیگانه بیا» به نمایش عمومی در آمد و پرویز دوایی بهترین منتقد آن دهه در مجله سپید و سیاه نقدی بر آن نوشت، ۲۷ سال داشت. در همین سال به پیشنهاد بهروز وثوقی دومین فیلمنامهاش را به نام قیصر به استودیو آریانا فیلم در خیابان تختجمشید (طالقانی فعلی) برد تا عباس شباویز مدیرعامل استودیو آن را بخواند. شباویز برخلاف اخوانها فیلمنامه را پسندید و هنوز سال تمام نشده بود که فیلمبرداری فیلم در یک ترشیخانه جنوب شهر شروع شد. دی ماه ۴۸ با استقبال وسیع مردم و منتقدین از قیصر یکدفعه مسعود کیمیایی ۲۸ ساله به عنوان دومین کارگردان نسل دوم فیلمسازی در ایران (داود ملاپور اولین بود) مطرح و معروف شد. در همین ماه وقتی ابراهیم گلستان و نجف دریابندری در روزنامهها از قیصر تعریف کردند، این جوان ۲۸ ساله، ساکن جنوب شهر عاشق فیلمهای وسترن را که تا قبل از قیصر اصلا زندگی روشنفکرانه نداشت، به محافل روشنفکری نزدیک کرد. پیروزی در دو جبهه روشنفکران و مردم و جوایزی که قیصر در ابتدای سال ۴۹ گرفت و بهویژه شیفتگی نسل جوان و باسوادی که در انتهای دهه ۴۰ و آغاز دهه ۷۰ میلادی در جستوجوی قهرمانی در سینما بود تا آرمانهایش را در عمل و حرکت او ببیند، کیمیایی ۲۹ ساله را در پایان این دهه و آغاز دهه جدید میلادی در جایگاه یک فیلمساز جامعهگرا نشاند (عنوانی که هنوز یدک میکشد). فکر نمیکنم این موفقیت سریع و پرشتاب در این سنین و در آن سالها، سالهای بسته سینما برای فیلمسازی در سینمای ایران پیش آمده باشد، کیمیایی یک استثناست.
ارسال نظر