سیاست، فساد و رقابت

اکسل لیجون‌هافواد

مجید روئین

اقتصاددان عزیز

اینجا در هندوستان - مثل خیلی نقاط دیگر جهان - پیش فرضی هست مبنی‌بر اینکه همه سیاستمدارها فاسد‌ند. به همین خاطر، معمولا سیاست اولین انتخاب شغلی هیچکس نیست. اما، اگر واقعا همه سیاستمدارها فاسدند، این به این معنی نیست که سیاستمدارها بیش از بقیه سود می‌برند؟ بنابراین انتخاب عقلایی نباید این باشد که افراد بیشتری به سمت سیاست بروند؟ و آیا «رقابت» منجر به کاهش فساد خواهد شد؟

پنجیکار، از هند پنجیکار عزیز

فکرت در مسیر مناسبی است، اما جزئیات پیچیده‌تر از این حرف‌ها هستند. من از میخائیل دراگوف، اقتصاددان متخصص فساد از دانشگاه آکسفورد، در این باره نظرش را پرسیدم. یکی از مشاهدات او این است که سیاستمدارها الزاما از یک سیستم فاسد سود بیشتری نمی‌برند. مثلا، اگر کسی در این سیستم بخواهد از یک موقعیت سیاسی برای بهره کشی استفاده کند، ممکن است مجبور شود که در درجه اول خودش برای به دست آوردن این موقعیت مبالغ زیادی رشوه به چند سیاستمدار دیگر بدهد. بنابراین در مجموع، حتی رشوه خوارترین سیاستمدار تازه‌کار هم ممکن است به این نتیجه برسد که با پیدا کردن یک شغل مناسب خیلی راحت‌تر می‌تواند پول در بیاورد.

رقابت ممکن است به کاهش فساد منجر شود؛ جمله معروفی از رابرت کلیتگارد در این باره هست که می‌گوید: «فساد عبارت است از انحصار، منهای پاسخگویی، به‌علاوه احتیاط.» سخت است که رشوه چشمگیری نصیب فرد شود. اگر همکارش در اتاق بغلی حاضر باشد همان کار را با پول کمتری برای ارباب رجوع انجام دهد.

اما رقابت همیشه هم فساد را کاهش نمی‌دهد. چون ممکن است تعداد رشوه‌های درخواستی افزایش یابد، هرچند که مبلغ شان کاهش پیدا کرده باشد. و همچنین فساد باعث می‌شود که خدمات غیرقانونی به آسانیِ خدمات قانونی در دسترس قرار گیرند. مثلا اگر گرفتن گواهینامه بدون داشتن مهارت رانندگی آسان شود، آیا باید خوشحال شویم؟

جایی که رقابت منجر به کاهش فساد شود، خبر خوبی است. در چنین مواردی ترسناک ترین عبارت در سیاست باید این باشد: «توافق دو‌جانبه» - یا «کارتل».