نگاهی به کمکهای مالی دولت به سینما
کجای دنیا بیحمایت فیلم میسازند؟
از وعدهها و حرفها تا آنچه اتفاق میافتد، یک دنیا فاصله است.
لیلی اسلامی
از وعدهها و حرفها تا آنچه اتفاق میافتد، یک دنیا فاصله است.
دولت از کمکهای مادی و غیرمادی به سینما میگوید و خود را برای اعمال نظر در موارد دیگر محق میداند و تهیهکنندهها از کمبود حمایتهای مالی دولتی و غیردولتی به سینما و نابرابری در پرداخت آنها گلایه میکنند.
عدهای معتقدند دولت بودجه محدود و غیرقابل توجه به یاری سینما میآید و از سوی دیگر نظارتهای رو به افزایش راه بخشخصوصی را برای حمایت سینما میبندد.
اما گذشته از همه اینها سینما روها هم از وضعیت راضی نیستند.
سالنهای محدود و با کیفیت پایین قیمت بلیت سینما که در مقایسه با سرگرمیهای دیگر تفریح ارزانی به شمار نمیآید، تماشاگران را به این سمت مایل میکند که با اندکی صبر سیدی فیلمها را از گوشه پیادهرو به خانه ببرند و با هزینهای پایینتر و شرایطی آرامتر روی صندلیهای خانهشان فیلم را ببینند.
بعضی از منتقدان میگویند بهتر است دولت حمایتهای مالیاش را در جهت جذب تماشاگران بیشتر متمرکز کند و بودجهاش را صرف تعدیل قیمت بلیت ساخت سالنهای بهتر و ... کند و برخی دیگر معتقدند دولت نه تنها باید به موارد بالا توجه داشته باشد که وظیفه دارد، به ساخت فیلمها هم کمک کند.
اما در این میان عدهای معتقدند سایه دولت بر سینمای ایران سنگینی میکند و سینما نه احتیاجی به اعمال نظرهای آنها دارد و نه طلب وجهی از دولت میکند.
به بعضیها وام میدهیم
به گفته حبیب ایلبیگی مدیرروابط عمومی بنیاد فارابی، این بنیاد برای کلیه فیلمهایی که پروانه ساخت را دریافت میکنند یارانهای نزدیک به ۳۰میلیون تومان برای خرید تجهیزات و اجاره وسایل و ... پرداخت میکند و علاوه بر این کمکها با بررسیهایی که روی فیلمنامهها انجام میشود، گاه هزینه کامل ساخت برخی فیلمها را برعهده میگیرد و رقمهایی به شکل کمک بلاعوض پرداخت میکند.
اما پرداخت بودجه کامل تنها برای فیلمهایی است که بنیاد فارابی ساختش را برعهده میگیرد و عوامل فیلم را هم هیاتی در بنیاد تعیین میکند.
ایل بیگی میگوید: در مواردی هم برای ساخت فیلم های فاخر که پروژههایی چند ساله هستند، بودجه میلیاردی پرداخت میشود.
اما در مورد فیلمهایی که نه در گروه آثار فاخر قرار میگیرند و نه در جرگه پروژههای سفارشی تا چند سال پیش با ضمانت فارابی و معاونت سینمایی وزارت ارشاد، بانکها به تهیه کنندگان فیلمها وام میدادند و بخشی از بودجه فیلم این گونه تامین میشد.
گاهی به دلیل ناموفق بودن فیلمها در گیشه تهیه کننده توان پرداخت بدهی را به بانک نداشت و بنیاد تصمیم گرفت برای رفع این مشکل خودش نقش بانک را ایفا کند.
گرچه ایلبیگی هم معتقد است در سینمایی که ساخت فیلم بیش از ۳۰میلیون هزینه برمیدارد، این مبالغ راهگشا نیست، اما توضیح میدهد: پس از مطالعه فیلمنامه هیاتی سقف وام را از ۳۰میلیون تا ۲۰۰میلیون تعیین میکند و در صورت عدم پرداخت بدهی حق رایت فیلم در شبکه ویدئویی تلویزیونی و ... را به نفع خود ضبط میکند.
به هر کسی وام نمیدهند!
فرحبخشی، تهیه کننده فیلمهایی چون زنها فرشتهاند و کلاغپر، حرفهای ایل بیگی را رد کرده و میگوید: یارانهای که دولت به سینما میدهد صرف خرید نگاتیو و پوزیتیو و تجهیزات اولیه میشود و جمع این مبلغ تنها به ۵ تا ۱۰میلیون تومان میرسد.
فرحبخش به گلایه میگوید: وام را به هر کسی نمیدهند! لااقل به سه فیلم آخر من وام تعلق نگرفته است و به موضوعات فرهنگ هم ۲۰میلیون وام دادند که در میان هزینه سیصد میلیونی ساخت فیلم مبلغ قابل توجه و راهگشایی نیست.
او میگوید: این وامها چه فایده دارد، وقتی رایت فیلم و تمامی حقوقاش را گرو برمیدارند ودر کوچکترین بخشهای ساخت اعمال نظر میکنند.
گرچه دولت در بازسازی سینماها و ساختشان موفق عمل کرده، اما بهتر است در ساخت فیلمها مشارکت نکند و نظارتهایش را هم به چارچوبهای قانونی محدود کند تا بخشخصوصی وارد این عرصه شود. فرحبخش تاکید میکند: «اگر دولت از سختگیریهای بیمورد دست بردارد، سینما بدون کمک مالی او هم پیش میرود؛ اما در این شرایط فیلمهایی ساخته میشوند که نه مورد نظر سازندگان است و نه تماشاگران، بلکه تنها وظیفه برآورده کردن توقعات مسوولان را به دوش میکشد.»
هیچ جای دنیا بیحمایت مالی فیلم نمیسازند
اما علیرضا رئیسیان، تهیهکننده با نظر او موافق نیست و توضیح میدهد: «با قطع حمایتهای دولتی مخالفم. هیچ جای دنیا، بیحمایت فیلمهای فرهنگی ساخته نمیشود.»
رئیسیان از سینماهای موفق دنیا شاهد میآورد: «در اروپا ۵۲ بنیاد حمایتی با توجه به سوابق کارگردان، طرح فیلم و ... پروژه را حمایت میکنند و نه در آغاز و نه در پایان ساخت، توقع اعمالنظر ندارند.»
در آمریکا هم سازنده فیلم وام میگیرد و با بیمه کردن آن، در صورت پایین بودن فروش ضررها را جبران میکند. اما مشکل سیستم حمایتی ما، متفاوت عمل کردن است و اینکه به برخی پروژهها بیش از حد توجه میشود و در مورد برخی چیزها حمایتی صورت نمیگیرد.»
تنها سینمای عامهپسند مستقل عمل میکند
اما طهماسب صلحجو، منتقد سینما با حمایتهای دولتی موافق نیست و معتقد است کمکهایی که دولت به عناوین مختلف اعطا میکند، سینمای ما را به سینمای دولتی بدل کرده و این مساله را به وجود آورده است که بیشتر از میزان کمکها، انتظار اعمال نظر وجود داشته باشد.
در عین حال صلحجو معتقد است که اگر این کمکهای اندک را هم از سینما بگیرند، کمتر کسی سراغ این حرفه میآید. او تاکید میکند: «تنها سینمای عامهپسند است که میتواند با تکیه بر گیشه هزینه خود را تامین کند و کمتر مدیون دولت است.»
لااقل سنگ نیاندازید!
فرامرز فرازمند، تهیهکننده لیلا، درخت گلابی و سنتوری هم میگوید تنها کمکهای مالی که از سوی بنیاد فارابی، به فیلمهایش تعلق گرفته، کمک برای تهیه مواد خام و تجهیزات بود که با هزینههای فعلی به ۴۰-۵۰میلیون تومان میرسد و تاکید میکند که در ساخت فیلمهایش خبری از وامهای بنیاد نبوده است.
او به لزوم حمایت مالی دولت و بخشخصوصی از پروژههای سینمایی اعتقاد دارد و میگوید: در شرایط فعلی بودجههای تعیین شده و وامهایی که میگویند، به همه فیلمها تعلق نمیگیرد، پس اگر قرار است دولت به صنعت سینما کمک نکند، بهتر است در این مسیر سنگ هم نیاندازد.
ارسال نظر